پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ , 21 Nov 2024
چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۳۰
کد مطلب : 419271
منبع : رویداد 24

چگونه سرکوب مزدی موجب بیکاری بیشتر شده است؟

پروژه ایران : سرکوب دستمزدی در دهه‌های اخیر در ایران به جایی رسیده است که فرصت‌های شغلی وجود دارد اما نیروی کار نمی‌تواند با دستمزد پیشنهادی زندگی کند. بنابراین اقتصاد ایران توان ایجاد شغل یا پرکردن فرصت‌های شغلی درون خود را از دست می‌دهد.
چگونه سرکوب مزدی موجب بیکاری بیشتر شده است؟
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، فاصله عمیق حقوق و دستمزد با رشد تورم، شرایط بغرنجی را برای نیروی کار در ایران به وجود آورده است؛ نیروی کاری که در نگاهی به وضعیت اقتصادی با دستمزد دریافتی به این نتیجه می‌رسد که کار نکردن گاهی به صرفه‌تر از کارکردن است. همین تحلیل کارگاه‌ها را از نیروی متخصص خالی کرده و شغل‌های کاذب را به شدت رونق می‌دهد. اما به واقع چه باید کرد و تداوم این روند چه وضعیتی را برای محیط‌های کاری به وجود خواهد آورد؟

علیرضا میرغفاری، نماینده کارگران در شورای عالی کار، درباره کاهش انگیزه نیروی کار به «رویداد۲۴» می‌گوید دستمزدهای فعلی تناسبی با واقعیت‌های اقتصادی ایران ندارد و موجب شده بخش مهمی از نیروی کار در ایران به دنبال مشاغل کاذب برود.  

*بی‌انگیزگی نیروی کار فضای رو‌به‌رشدی دارد که در پی آن مشاغل کاذب جای بیشتری برای خود پیدا می‌کنند. باید به این نکته دقت کرد که دلیل اصلی رشد مشاغل غیررسمی چیست. یکی از عامل‌های اصلی مشاغل غیررسمی پایین بودن حقوق و دستمزد در کار‌های رسمی است. ما با پدیده‌ای رو‌به‌رو هستیم که با وجود اینکه بسیاری از کارگاه‌ها نیروی کار می‌خواهند، کسی تمایلی به کار ندارد. این به معنای وجود کارگر بیکار نیست اما دستمزد‌ها به شکلی است که برای فرد نمی‌صرفد تا وارد آن فضا شود. در این شرایط کسب‌و‌کار‌های مجازی و گا‌هاً تولید محتوای زرد افزایش می‌یابد.

راهکار عبور از بحران بی‌انگیزگی نیروی کار
*به هر صورت دستمزد یکی از بخش‌های جدی انگیزه کار است. نیروی کار وقتی بتواند سبد معیشت را تأمین کند، خود به خود کارش را ادامه می‌دهد. قدم بعدی بهبود فضای کسب‌و‌کار درون کارگاه‌هاست که کارگر حس کند در سود و تداوم کارگاه شریک است. کارگر اگر حس کند کاری که می‌کند باعث افزایش سرمایه مجموعه شده و در آن افزایش سرمایه سهیم است، بهتر کار می‌کند. در این بین حتی با خلاقیت بیشتر، سعی می‌کند مجموعه را توسعه دهد.

*کشور‌هایی مانند ایران بودند که کارکردن در آن‌ها ارزش خود را از دست داده است. در کشور‌های توسعه‌یافته نیروی انسانی به عنوان عامل اصلی رونق اقتصادی شناخته می‌شود و هر کسب‌و‌کاری برای افزایش کارکرد خود، به نیروی انسانی توجه می‌کند. یکی از ارزش‌هایی که به نیروی کار داده می‌شود، سهیم کردن در سودی است که نیروی کار در شکل دادن آن نقش داشته است. امیدوارم رویه فعلی که طی سال‌های گذشته در مورد افزایش حقوق اجرا شده است به نفع کارگر اصلاح شود و حقوق و دستمزد با رضایت جامعه کارگری تعیین شود.

مهرداد عباد، فعال اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی، درباره کاهش انگیزه نیروی کار در مواجهه با دستمزد به «رویداد 24» می‌گوید مهم‌ترین دلیل بحران نیروی کار در بخش نیروی کار متخصص، مهاجرت است. او معتقد است ساختارهای بیمه‌ای و دولتی باید اصلاح شود تا شاهد تطبیق بیشتر دستمزدها با واقعیت‌های اقتصادی باشیم:

*ما با یک دوگانگی مواجه هستیم؛ گاهی صحبت از کمبود شغل می‌شود اما به نظر من در بخش‌هایی با کمبود نیرو مواجه هستیم. در دو سال اخیر خیلی از بنگاه‌های تجاری در تمامی ایران دچار کمبود نیروی متخصص و فوق‌متخصص هستند. عموم آگهی‌های کار در این حوزه بدون پاسخ باقی می‌ماند و شرکت‌ها چندین ماه منتظر نیروی کار می‌مانند. یک بخش از این مشکل ناشی از مهاجرت است. البته در بخش نیروی غیرمتخصص با کمبود شغل در مواردی مواجه هستیم.

عقب ماندن دستمزد‌ها از تورم
*نرخ رشد دستمزد‌ها از تورم جا مانده است و فاصله طبقاتی در مشاغل بسیار دیده می‌شود. افزایش حقوق‌ها با توجه به تورم باید در نظر گرفته می‌شد. در دو سال اخیر دیدیم که اینقدر تورم بالا رفته که هر شش ماه یکبار نیاز به افزایش حقوق می‌شد. بخش خصوصی این کار را کرد تا نیروی خود را نگه دارد. علاوه بر آن خیلی از کارفرما‌های بخشی خصوصی درصد دولتی‌ها را در نظر نگرفتند تا بخشی از مشکل را جبران کنند. وقتی حقوق‌ها تعیین می‌شود باید تورم و تخصص در آن لحاظ شود.

این میزان حقوق برای اغلب کارمندان صرفه اقتصادی کارکردن ندارد
*دستمزد مصوب اصلاً نمی‌تواند یک خانواده را اداره کند و افراد ناچار به انجام چند شغل هستند. پیداش شغل‌های جدید در چارچوب تاکسی‌های اینترنتی و پیک‌ها، انگیزه برخی کار‌ها را از بین برده است. مثلاً فرد به جای اینکه کارمند شود به این کار‌ها می‌پردازد. به خاطر همین خیلی از افراد حقوق دولتی و بیمه و امتیازات آن را نادیده می‌گیرند چون بیمه‌ها نیز دیگر خدمات خوبی ارائه نمی‌کنند.

*دولت بابت بیمه و مالیاتی که از افراد می‌گیرد، خدمات خوبی را ارائه نمی‌کند که باعث عدم‌رضایت کارمندان شده است. صنعت بیمه ما که واقعاً در معرض ورشکستگی است باید خصوصی شود تا خدمات و مدیریت بهتری را تجربه کند.

لزوم اصلاح ساختار حقوق و دستمزد
*دولت یک عدد را برای حقوق مشخص می‌کند اما بخش خصوصی در این بین چه کند؟ حقوق در ایران به صورت تخصصی تعیین نمی‌شود و هیچ تفکیکی در آن وجود ندارد. دولت باید همکاری بیشتری با بخش خصوصی در تعیین دستمزد داشته باشد. اگر تداوم وضعیت موجود در این زمینه را داشته باشیم؛ به علت وضعیت بداقتصادی و دستمزد، راندمان نیرو‌ها در بخش دولتی بسیار پایین می‌آید.

*باید رضایت نیروی کار در بخش خصوصی و دولتی تأمین شود. کارمندان در ایران مالیاتی را می‌دهند که در مقابل آن خدمات خاصی نمی‌گیرند و همین مسأله آن‌ها را بی‌انگیزه‌تر می‌کند. باید اصلاح اساسی در حقوق و دستمزد صورت بگیرد و حق رأی بخش خصوصی در کمیسیون‌های دولتی باید بالاتر برود. در سی سال گذشته خیلی از افراد مدرک گرفتند و تا فوق لیسانس و دکترا رفتند اما عمدتاً شغل مناسب برایشان ایجاد نشد و اگر در ایران هستند، شغل مناسب ندارند و یا اینکه مهاجرت کردند.
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcbz9ba8rhb85p.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما