دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ , 16 Sep 2024
دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۷
کد مطلب : 427089
منبع : مهرگان خرد

درس‌هایی از زندگی که تئاتر به من آموخت

پروژه ایرانی : آموزش کلید توسعۀ جهان است و تنوع رشته‌های آموزشی مختلف نیز برای توسعه اهمیت دارد. با‌این‌حال، هنرها اغلب به دلیل کلیشه‌هایی که هنرمندان را افرادی ناموفق در جامعه معرفی می‌کنند، نادیده گرفته می‌شوند، که این واقعیت ندارد. به عنوان کسی که سال‌ها پیش در هنرهای نمایشی فعال بودم، معتقدم که تجربۀ کار هنری به من درس‌های مهم و ضروری زندگی را آموخت. در اینجا ده دلیل آورده شده است که چرا تئاتر به‌اندازۀ هر موضوع دیگری اهمیت دارد و ارزشمندترین درس‌های زندگی را می‌آموزد.
تئاتر و سینما
تئاتر و سینما
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی، آموزش کلید توسعۀ جهان است و تنوع رشته‌های آموزشی مختلف نیز برای  توسعه اهمیت دارد. با‌این‌حال، هنرها اغلب به دلیل کلیشه‌هایی که هنرمندان را افرادی ناموفق در جامعه معرفی می‌کنند، نادیده گرفته می‌شوند، که این واقعیت ندارد. به عنوان کسی که سال‌ها پیش در هنرهای نمایشی فعال بودم، معتقدم که تجربۀ کار هنری به من درس‌های مهم و ضروری زندگی را آموخت. در اینجا ده دلیل آورده شده است که چرا تئاتر به‌اندازۀ هر موضوع دیگری اهمیت دارد و ارزشمندترین درس‌های زندگی را می‌آموزد.

خودآگاهی
تئاتر  در وهلۀ اول به بازیگرانش یاد می‌دهد که خودآگاهی بالایی داشته باشند. در تئاتر شما باید به همۀ چیزهایی که در اطراف شما و به‌ویژه در درون خودتان می‌گذرد، آگاه باشید. بازیگران باید از جسم، لحن و حرکات صورت خود کاملاً آگاه باشند تا به‌طور کامل در نقش خود قرار گیرند. این کلید موفقیت در بازیگری و همچنین در زندگی اجتماعی است. ، برای خلاق بودن در هر زمینه‌ای در جهان؛ آگاهی کامل از خود و توانایی‌هایتان و همچنین آگاهی از فضایی که در آن حرکت می‌کنید، ضروری است.

پذیرش در برابر انتقاد
هیچ بازیگری هرگز بهترین اجرای خود را بدون دریافت انتقاد و نکاتی از کارگردان یا همبازی‌اش ارائه نکرده است. بازیگران در تئاتر همیشه تلاش می‌کنند تا نمایشی فوق‌العاده ارائه دهند و بدون دریافت بازخورد از افرادی که تجربۀ بیشتری دارند این تقریباً غیرممکن است. تئاتر نه تنها بازیگران را در معرض انتقاد قرار می‌دهد بلکه به مرور زمان آن‌ها را به پذیرش نظرات و در نظر گرفتن آن‌ها عادت می‌دهد و افرادرا به شنوندگانی خوب تبدیل می‌کند که به دیدگاه‌های مختلف احترام می‌گذارند.

کار گروهی
بازیگری، از دورخوانی  گرفته تا تمرین‌ها و اجراها و  از یادگیری اصول اولیه این حرفه تا بهبود مهارت‌ها و عملکرد خود، نیازمند همکاری کامل با سایر اعضای گروه است تا به‌عنوان یک تیم کار کنند. یادگیری نحوۀ بازیگری شامل به اشتراک گذاشتن افکار و ایده‌ها، دادن و دریافت بازخوردهای سازنده زیاد، و حمایت از بازیگران همکارتان در حین کار برای بهتر کردن یکدیگر در یک محیط امن و حمایتی است، زیرا تئاتر واقعاً یکی از آن چیزهایی است که اگر یکی از بازیگران ضعیف باشد یا به خوبی بقیه نباشد، کل نمایش تحت تأثیر قرار می‌گیرد. مراقبت از هر یک از همکاران و عملکرد آن‌ها به همان اندازه که از خود مراقبت می کنیم، چیزی نیست که در زندگی روزمرۀ ما رایج باشد، بلکه برعکس است.

تلاش برای برتری دادن و پایین نگه داشتن دیگران اعتماد به گروه خود درس دیگری است که تئاتر به مردمش می آموزد. اگر به همکار خود روی صحنه اعتماد نکنید، فقط یک بچه مدرسه‌ای هستید که روی یک سکوی بلند ایستاده‌اید.

مدیریت زمان
مدیریت زمان برای تمام افراد فعال در تئاتر حیاتی است. هر دانشجوی تئاتر به خوبی ارزش زمان و مهلت‌ها را درک می‌کند، زیرا هیچ چیز به نام به تعویق یا تأخیر در نمایش وجود ندارد و زمان‌های مشخصی برای تمرین‌ها وجود دارد. زمان تمرین همیشه تعیین شده است و تمام اعضای بازیگران و گروه باید به موقع حاضر شوند، زیرا عملاً زمان دیگری در روز برای تمرین وجود ندارد. فرآیند تمرین نسبتاً کوتاه است و شما نمایش را برای تماشاگرانی اجرا می‌کنید که هزینه کرده‌اند، بنابراین این موضوع شوخی نیست. زمان، پول است!

مواجهه با انواع مختلف مردم
در دنیای واقعی هر کجا که برویم با افراد مختلفی روبه‌رو هستیم، اما در تئاتر، این مکان به‌طور خاص جایی است که همه با گسترۀ وسیعی از شخصیت‌ها مواجه می‌شوند. هر کسی ممکن است با همکاران صحنۀ تنبل، کارگردان‌های سخت‌گیر  و بسیاری از افراد با ویژگی‌های متفاوت کار کند. اما در تئاتر هیچ‌چیز به‌عنوان دوری از این افراد یا ندانستن چگونگی برخورد با آن‌ها وجود ندارد؛ شما باید حرفه‌ای باشید و وانمود کنید که هیچ مشکلی با آن‌ها روی صحنه در برابر صدها و شاید هزاران نفر ندارید. در طرف دیگر صحنه، کادر فنی باید به‌طور بی‌نقص پشت صحنه کار کند، چه با افرادی که با آن‌ها کار می‌کنند موافق باشند یا نباشند.

اعتماد به نفس و مهارت‌های سخنرانی عمومی
همیشه می‌گویند که بازیگران هر کاری می‌کنند؟ خوب، این به‌طور فنی درست است. هنرمندان واقعاً از شجاع‌ترین افراد در جهان هستند. آن‌ها هر روز برای تمرینات بیدار می‌شوند و به‌جای شخصیت‌های دیگر بازی می‌کنند، با تمریناتی که شما را به جاهایی می‌برد که در زندگی روزمره‌تان نمی‌روید تا خود را کشف کنید و سپس بر روی صحنه روبه‌روی صدها نفر  بخشی از خود را ترک می‌کنند. این یکی از آن چیزهایی است که به مردم کمک می‌کند تا با گذشت زمان در پوست خود راحت‌تر باشند و از صحنه یا دیگران نترسند. تئاتر به جوانان فرصتی زودهنگام می‌دهد تا مهارت‌های سخنرانی عمومی خود را بهبود بخشند و اعتماد به نفس بالایی کسب کنند که در دنیای شغلی بسیار مورد نیاز است.

واقع‌گرایی
پس از ده‌ها آزمون برای یک نقش خاص که می‌خواهید بازی کنید و شاید آن را به دست نیاورید، یاد می‌گیرید که با خودتان صلح کنید و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید. اما این به شما می‌آموزد که باید واقع‌گرا باشید، نه تنها دربارۀ استعداد خود، بلکه درباره نوع نقشی که می‌توانید ایفا کنید و فکر می‌کنم این به زندگی واقعی نیز منتقل می‌شود. به شما یاد می‌دهد که نمی‌توانید همه چیز را به دل بگیرید و نه همه‌چیز همیشه شخصی است؛ گاهی اوقات موضوع مناسب بودن است، نه اینکه آیا خوب هستید یا نه.

سازگار بودن با مهارت‌های حل مسئله
وقتی صحبت از تئاتر می‌شود، تئاتر زنده واقعاً یکی از جنجالی‌ترین چیزهایی است که یک فرد می‌تواند در آن شرکت کند. هر چیزی، هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. به خاطر این جنبۀ زنده‌بودن، دانشجویان تئاتر یاد می‌گیرند که چگونه به سرعت مشکلات را حل کنند. اگر یک همکار از صحنه کنار برود، آن‌ها باید بسیار سازگار باشند و نمایش را ادامه دهند بدون اینکه تماشاگران متوجه شوند. یا شاید وسایلی که استفاده می‌کنند به شکل تصادفی از جای خود بیفتند، اما آن اتفاق باید به عنوان بخشی از نمایش دیده شود. این به دانشجویان یاد می‌دهد که چگونه سریعاً مشکلات را حل کنند، بداهه‌پردازی کنند و کار را طبیعی نشان دهند.

با همه با احترام رفتار کنید، به ویژه به کسانی که دست یاری می‌دهند.
این درک به هر شغلی که وجود دارد گسترش می‌یابد؛ از کارگران ظرفشویی تا پشتیبانی فناوری اطلاعات. تئاتر احترام به اعضای کمتر دیده‌شدۀ گروه را آموزش می‌دهد. این به بازیگران یاد می‌دهد که چگونه به همه به یک اندازه احترام بگذارند، از کسی که دکمه را می‌دوزد، تا نظافتچی که فضا را سازماندهی می‌کند و تا مدیر صحنه که نمایش را به هم متصل می‌کند. هیچ تفاوتی بین این افراد وجود ندارد؛ همه به شکل مساوی به نمایش کمک می‌کنند و به شکل مساوی محترم هستند.

نگذارید مشکلات روزمره شما را به زمین بزنند.
همان‌طور که می‌گویند Show must go on  “نمایش باید ادامه یابد.” مردم هر روز با مشکلات زندگی و شادی‌ها و ناکامی‌ها مواجه هستند. تصور کنید تیمی با حدود ۲۰ عضو که هر یک از آن‌ها به دلیل مشکلات زندگی یک روز غیبت کند. در آن صورت هرگز نمایشی برگزار نخواهد شد. این موضوع به شما می‌آموزد که چگونه حتی وقتی احساس خوبی ندارید، ادامه دهید.
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdch6qnkw23nivd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما