پروژه ایرانی : به نظر میرسد هواداران این گروه مانند موسس آن تاب و تحمل انتقاد ندارند و به محض نقد موسسه مصاف در شبکههای اجتماعی، فحاشی و واکنشهای تندی از خود نشان میدهند.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی،در اردیبهشت ۱۴۰۳ و ایام انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی، تراکنشهای یک موسسه با فعالیت اعلامی خیریه در فضای مجازی منتشر شد و مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
این تراکنشهای پرحاشیه مربوط به حسابهای بانکی علیاکبر رائفیپور، رئیس موسسه مصاف و خواهر و برادرانش بود و با وجود وعدههای پرسروصدای شفافیت درباره این تراکنشها، تاکنون پاسخ روشن و قانعکنندهای از سوی موسسه مصاف و گردانندگان آن مطرح نشده است و هرچه او به عنوان توضیح ارائه کرده، در واقع سادهسازی صورت مسألهای است که از قضا هم اکنون در نهادهای ذیربط در حال بررسی است.
روشنگری درباره ماجرای مبالغ ردوبدل شده موسسه مصاف با گذشت زمان به مطالبه مردمی در فضای مجازی تبدیل شد؛ اما پس از سقوط بالگرد شهدای خدمت و شهادت آیتالله رئیسی و حواشی انتخابات ریاست جمهوری، تا به الان مسکوت ماند.
لیست واریزها و برداشتهای موسسه مصاف ایرانیان یا به بیانی دیگر حسابهای علیاکبر رائفیپور و اعضای خانوادهاش، در چند مرحله رسانهای شده است.
ابتدا کاربران و فعالان رسانهای با انتشار این اسناد از گرداننده موسسه مصاف سؤال کردن که چند ۱۰ میلیارد تومان پولی که بهحساب این موسسه آمده و به سرعت نیز برداشتشده، بر اساس کدام معیار و طبق چه فاکتورهایی صورت گرفته است؟
علیاکبر رائفیپور هم در پاسخی مبهم، نسبت به علت و منبع ورود و خروج این مبالغ توضیحی نداد و صرفا آنها را نذورات دریافتی از مردم خواند و به دقت در حساب و کتاب این مبالغ و حساسیت در وجوهات اهدا شده پرداخت. با اینحال رائفیپور همچنان با وعدههای پرسروصدا اعلام کرد هراسی از شفافیت این تراکنشها ندارد!
طبق آنچه در اسناد منتشر شده از تراکنشهای موسسه مصاف استخراج شده، نزدیک ۱۴ میلیارد تومان بهحساب امیرحسین رائفی پور (برادر علی اکبر رائفی پور) واریزشده است. در صورتهای مالی، خواهر رائفیپور نیز از این تراکنشهای مبهم و مشکوک داشته و مبالغی بهحساب این شخص نیز واریزشده است. همچنین افرادی دیگر نیز نامشان در میان لیست واریزیها و برداشتیهای مصاف وجود دارد که در فضای مجازی فعال بوده و هرکدام بهنوعی با موسسه مصاف و شخص رائفیپور ارتباط دارند.
حساسیت نسبت به تراکنشهای موسسه مصاف از کجا آغاز شد؟
موسسه مصاف، یک موسسه خیریه و تبلیغی است که با فعالیت در حوزه مهدویت به شهرت و اعتبار رسید. اعتماد مردم به موسسه و اهدای وجوه و نذورات و تبدیل آن به یک موسسه خیریه نیز به اعتبار فعالیتهای رسانهای و تبلیغی مهدوی در این مجموعه بود.
اما موسسه مصاف در ایام منتهی به انتخابات دور اول مجلس دوازدهم، یکشبه به یک حزب سیاسی تبدیل شد!
این موسسه که حتی برای ترویج تفکراتش مدرسهای نیز راه انداخته بود، اما در چندماه گذشته، پا را فراتر گذاشت و با تکیه بر قدرت مالی و تبلیغات سنگین رسانهای، خود را به یک «حزب سیاسی» تبدیل کرد.
این جریان با همراهی برخی چهرههای نه چندان خوش سابقه سیاسی حتی در شب انتخابات مجلس، لیست مستقل با عنوان «صبح ایران» منتشر کرد و نامزدهای حزبش را مکلف میکرد رو به دوربین نشسته و مرامنامهای را از روی یک کاغذ بخوانند!
لیست صبح ایران در دست هواداران موسسه مصاف
در همان روزهای ابتدایی که بازار سیاسی این گروهک در فضای مجازی داغ بود، این شبهه به وجود آمد که هزینههای تبلیغاتی لیست موسسه مصاف را چه کسی پرداخت کرده و چگونه این جریان توانسته است خود را به رقابتهای پرتنش و پرهزینه سیاسی برساند؟
رائفیپور درباره این سؤال نیز پاسخهای مبهمی داد که اتفاقا شبهات را در ذهن مطالبهگران جدیتر کرد.
موسس مصاف برای اثبات دقتاش در هزینه کرد موسسه گفت که در شبهای انتخابات، نیروهای موسسه کار انتخاباتی میکردند اما از پول موسسه شام نخوردند و از جای دیگری هزینه شام آنها حساب شد!
رئیس مصاف البته توضیحی نداد که منظورش از جای دیگر کجاست و چه کسی حاضرشده است زیر بار ریسک همکاری با یک گروه سیاسی تازه تأسیس و بدون نام و نشان برود!
گردهمایی جبهه سیاسی تازه تاسیس، موسوم به «صبح ایران» در اسفند ۱۴۰۳
بیپاسخ ماندن ماجرای تراکنشهای مصاف و ورود یکشبه او به عرصه سیاست، در کنار توضیحات پرابهام و تند رائفیپور باعث شد تا کاربران فضای مجازی مطالبات خود درباره شفافیت مالی موسسه مصاف را جدیتر دنبال کنند.
از طرفی رائفیپور به عنوان گرداننده یک موسسه خیریه، به جای شفافیت و پاسخ به اسناد تراکنشهای غیرعادی خانواده خود، روی این نکته پافشاری دارد که جریانی کاملاً «سیاسی» حسابهای او را لو داده و این سؤال را مطرح کرد که چرا باید در شب دور دوم انتخابات منتشر شود؟
پس از اینکه علیاکبر رائفیپور از بانک مرکزی نسبت به انتشار حسابهای خود گله و شکایت کرد، بررسیهای مربوطه نشان داد که این جزئیات حساب، پیوست طرح تحقیق و تفحصی است که توسط مجلس شورای اسلامی از بانکهای دولتی صورت گرفته و بر اساس آن تبادلات بانکی موسسه مصاف که بهعنوان یک موسسه خیریه ثبتشده نیز مورد بررسی قرارگرفته است.
گزارش در تاریخ دهم اردیبهشتماه جاری در اختیار دادستان تهران همراه با پیوستهای آن قرار گرفت و درواقع فهرست تراکنشهای مصاف همان پیوستی است که کمیته تحقیق و تفحص از بانکها در اختیار قوه قضائیه قرار دادهاند و هم اکنون در دست بررسی است.
طبق بررسی هیات تحقیق و تفحص مجلس، موسسه مصاف ایرانیان در چندین بانک صادرات و ملی دارای حساب بوده و تحت عنوان جمعآوری نذورات و هدایا افتتاح حسابشده است البته این موسسه حساب دیگری نیز با عنوان پویش میعاد مهر مهدوی نیز در بانک رسالت و حساب دیگری در بانک پاسارگاد در داشته است و این حسابها اغلب به نام موسسه مصاف، شخص علیاکبر رائفیپور و یا برادر و خواهر رائفیپور افتتاحشده است.
بررسی تراکنشهای موسسه مصاف در شمارهحساب بانک صادرات تحت عنوان نذورات مردمی نزدیک به ۵۰ میلیارد تومان جمعآوریشده اما برخلاف اساسنامه مؤسسات خیریه محل هزینه کرد آن هیچگاه اعلامنشده است!
همچنین نزدیک به ۴۸ نفر هریک مبالغی بیش از حدود ۱۰۰ میلیون تومان به بالا بهحساب مصاف در بانک صادرات پول واریز کردهاند. این افراد درمجموع ۸ میلیارد و پانصد میلیون تومان بهحساب مصافیها پول ریختهاند. همچنین در همین بازه زمانی ۳۰ میلیارد تومان نیز بهحساب مصاف در بانک ملی پول واریزشده است.
در نتیجهگیری گزارش هیئت تحقیق و تفحص از مصاف به این موضوع مهم اشارهشده است که نوعی عملیات مشکوک از حسابهای حقوقی مصاف که همان هدایا و نذورات مردمی بوده بهحساب شخصی امیرحسین رائفیپور صورت گرفته است و برادر مدیر مصاف تنها واسطه این جابهجاییها است!
درحالیکه بررسی حسابهای موسسه مصاف نشان میدهد که مبالغ واریزی مردمی که بهعنوان هدایا و نذورات به دست مؤسسین آن رسیده بدون اجازه صاحبان نذر در چند حساب شخصی جابهجاشده بدون آنکه منبع مخارج آن مشخص گردد، از نگاه هیئت تحقیق و تفحص مجلس از بانکها این تبادلات شائبههای تراکنشهای مشکوک را برجسته میسازد، بهعنوان نمونه در یک فقره ۸ میلیارد تومان از حساب موسسه مصاف بهصورت نقدی از بانک دریافت شده و بهحساب امیرحسین رائفیپور نشسته است و مشخص نیست پسازآن در اختیار چه افرادی قرارگرفته و یا آنکه صرف چه اموری شده است!
علیاکبر رائفیپور پس از انتشار گزارش تحقیق و تفحص مجلس، اینبار در یک ویدیویی طولانی در مصاحبه با رسانه «خبرفوری» به اسناد تراکنشهای مصاف واکنش نشان داد. او در خصوص ۸ میلیارد و پانصد میلیون تومان مبلغ واریز شده به حساب مصافیها گفت: «مطلقا همچین چیزی وجود ندارد و کذب محض است». رائفیپور همچنین با نسبت دادن عنوان «خیریه» به موسسه مصاف نیز مخالفت میکند و توضیح میدهد: «مصاف اصلا خیریه نیست؛ مصاف یک موسسه فرهنگی هنری است که اجازه برگزاری هیئات مذهبی، موکب و دریافت کمکهای مردمی دارد. خیریه ما موسسه مهر مهدوی است که یک سیستم و حساب جدا دارد.»
با وجود اینکه رائفی، خیریه تحت کنترل خود را جدای از مصاف عنوان میکند، اما طی همین مصاحبه، بارها از واریز نذورات مردمی از حساب مصاف به «خیریه مهر مهدوی» به عنوان قرض میگوید! به این صورت که هر زمانی خیریه مهر مهدی دچار ضعف مالی شود، مقداری از وجوهات مردمی که به عنوان نذورات به حساب مصاف واریز میشود را به حساب خیریه مهر مهدوی ریخته و پس از جبران ضعف مالی، به حساب مصاف برمیگردانند.
اظهارات رادیکال برای فرار از پاسخ گویی
با این حال؛ واکنشهای رائفی پور و کاربران فضای مجازی نزدیک به او و موسسه مصاف با تندی بیشتری دنبال شد و پس از شهادت آیت الله رئیسی و حسین امیرعبداللهیان، این فضا به طور موقت مسکوت ماند و به حاشیه رفت.
پس از اوجگیری فضای انتخاباتی در خرداد ۱۴۰۳، رائفیپور بار دیگر فعالیت تبلیغاتی خود را اینبار برای ریاست جمهوری چهاردهم آغاز کرد.
موسس مصاف در این عرصه هم آنچنان بیمهابا وارد شد که هوادارانش نیز با نیمنگاه و تکیه اعتقادی به او، به بهانه فعالیت تبلیغاتی انتخابات، پا را از حدود شرعی و قانونی فراتر گذاشتند. رائفیپور در آن مدت توئیتهای تندی با مضامین جوسازی علیه شخصیتهای برجسته نظام به ویژه چهرههای فعال در عرصه هوافضا و موشکی سپاه پاسداران منتشر کرد.
مجموعه اظهارات تند رائفیپور موجب شد مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کند: «علی اکبر رائفیپور مطالبی را در فضای مجازی منتشر کرده که با توجه به گزارش ضابطین پروندهای با عنوان نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی برای نامبرده تشکیل شد.» برخی رسانهها نیز ادعا کردند بر اساس این اعلام، رائفیپور به دلیل «لجنپراکنی» احضار شده است.
رائفیپور هم به سرعت در واکنش توهینآمیز پاسخ داد: «لجنپراکن شما هستید و همه کسوکارتان!» او همچنین احضار خود به دادسرا را هم تکذیب کرد و قوه قضائیه را به فعالیت سیاسی علیه خود متهم کرد. اما ساعاتی بعد، برخی رسانهها مدعی شدند رائفیپور با ارائه گواهی پزشکی از رفتن به دادستانی امتناع کرد و ۴ روز برای مراجعه به دادستانی مهلت دارد و در غیراینصورت بازداشت خواهد شد.
دقایقی بعد هم رائفیپور توئیت تکذیبیه و توهینآمیز خود را حذف کرد و پس از آن کاربران توییتر او را به دروغگویی درباره قوه قضاییه متهم کردند. گفته شده بود رائفیپور با تذکر جدی نهاد نظارتی آن توئیت را حذف کرده است.
توهین به امیرالمؤمنین در ادامه لجنپراکنیها
این رفتارهای رادیکال همچنان ادامه داشت و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم هم جدیتر در شبکههای اجتماعی دنبال شد.
اینبار برخی افراد در فعالیت تبلیغاتی علیه مسعود پزشکیان، مجموعهای از صحبتهای ایشان که مشغول خواندن نهجالبلاغه و آیات قرآن در مناظرهها هستند را جدا کرده و به قصد تخریب پزشکیان، بر روی شخصیتهای انیمیشنی قرار دادند.
این ویدیو توسط هواداران مصاف بازنشر و وایرال شد و نکته جالب این است که شخص رائفیپور نیز در واکنشی، به صورت تلویحی از این اقدام استقبال میکند.
تندرویهای موسس مصاف و هوادارانشان تا حدی پیشرفت که برخی چهرههای مشهور توئیتری که پیش از آن هوادار سرسخت رائفیپور بودند، از هرگونه ارتباط رسمی و علنی با موسسه کنار کشیدند. اما برخی هم بودند که به بهانه حمایت از رائفیپور، افراد نامشخصی را در فضای مجازی تهدید جانی و امنیتی کردند.
رائفیپور در ماههای اخیر یکی از مهمترین مهرههای رسانهای بود که بیشترین نقش را در تخریب مجلس و آقای محمدباقر قالیباف ایفا کرده است. فعالیتی که بیشتر شبیه به یک پروژه سازماندهی شده بود و اکنون نیز از کنترل وی و حامیان مصاف خارج شده است و شاخههای خارجنشین مرتبط نیز مشغول لجنپراکنی علیه نظام هستند.
راهاندازی کارزار انحلال مصاف
جدای از ماجرای تراکنش حسابهای بانکی نزدیکان علیاکبر رائفیپور، کاربران حالا مجال انتقادات جدیتری نسبت به مسئول موسسه مصاف پیدا کردند.
رائفیپور به عنوان چهرهای تاثیرگذار و انقلابی با راهاندازی مجموعه فرهنگی مصاف نوجوانان و جوانان بسیاری را به خود جذب کرد. اما برخی از همین جوانان اکنون انتقاداتی دارند که تا پیش از اظهارات تند رائفیپور در چندماه اخیر، مطرح کردنش به صلاح و موثر نبود. یکی از این انتقادات، تحلیلهای آقای رائفیپور درباره رفتار و گفتار اهلبیت و تفاسیر پرحاشیه روایات و آیات قرآنی است. مسئلهای که شاید تاکنون به دلیل موجسواری براندازان علیه بدنه قشر انقلابی، نقد آن در شبکههای اجتماعی امکانپذیر نبود، اما اکنون پس از این تندرویها، مجالی برای طرح این انتقادات ایجاد شده است.
این افراد در شبکههای اجتماعی، انتقاد خود به رائفیپور را با هشتگ «انحلال مصاف» مطرح کردند، مهمترین انتقاد حامیان کارزار انحلال موسسه مصاف، ایجاد تفرقه توسط این موسسه در جبهه انقلاب است.
به نظر میرسد هواداران رائفیپور نیز مانند شخص او، تاب و تحمل انتقاد ندارند و به محض نقد موسسه مصاف در شبکههای اجتماعی، فحاشی و واکنشهای تندی از خود نشان میدهند. این رویکرد در ایام انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم به اوج رسید و برخی معتقدند باعث دو قطبیشدن کاربران انقلابی در فضای مجازی، ایجاد توهم پیروزی بدون مبنای دقیق آماری و تحلیلی و در نهایت سرایت آن به فضای سیاسی و شکست جبهه انقلاب در انتخابات شد.