پروژه ایران : فراموشی و از دست دادن حافظه در قربانیان حوادث و آسیبهای شدیدی چون جنگ، سوانح طبیعی، شکنجه، ادمربایی، اسارت، تجاوز جنسی و سوانح رانندگی به کرات گزارش شده است. فراموشی کامل نسبت به آسیب در کودکان قربانی تجاوز جنسی شایعتر است.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، فراموشی و از دست دادن حافظه در قربانیان حوادث و آسیبهای شدیدی چون جنگ، سوانح طبیعی، شکنجه، ادمربایی، اسارت، تجاوز جنسی و سوانح رانندگی به کرات گزارش شده است. فراموشی کامل نسبت به آسیب در کودکان قربانی تجاوز جنسی شایعتر است. (۳۸-۱۹ درصد).
یکی از جالبتوجهترین مطالعات در مورد خاطرات سرکوب شده از سوی دکتر لیندا میر ویلیامز در دهه ۷۰ در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شد. او با ۲۰۶ دختر ۱۰-۱۲ ساله که به دنبال تجاوز جنسی در بخش اورژانس بستری بودند مصاحبه کرد.اطلاعات مصاحبه در پروندههای بیمارستان حفظ شدند. ۱۷ سال بعد، او موفق به تماس دوباره با ۱۳۶ نفر از این افراد شد.
بیش از یکسوم آنها (۳۸ درصد) چیزی از تجربه خود به خاطر نمیاوردند(تجربهای که در پرونده بیمارستانی ثبت شده بود). علاوه بر این، ۱۵ نفر (۱۲ درصد) چنین گفتند که هرگز مورد تجاوز قرار نگرفتهاند. بیش از دوسوم (۶۸ درصد) تجربه تجاوز را گزارش کردند .آنهایی که در زمان حادثه سن کمتری داشتند و از سوی فردی آشنا ازار دیده بودند احتمال بیشتری برای فراموشی داشتند.
این مطالعه قابلیت اعتماد خاطرات به یاداوردهشده را نیز مورد بررسی قرار داد. از هر ده نفر یکی چنین گفت که خاطره را برای مدتی در زندگی خود فراموش کرده بوده و بعد دوباره در ذهنش زنده شده است. در مقایسه با انهایی که خاطره را همیشه به یاد داشتند این دختران سن پایینتر داشته و از طرف مادر کمتر مورد حمایت بودند. دقت این خاطرات به یاد اورده شده تفاوتی با خاطراتی که همیشه در ذهن حضور داشتند نشان نداد. تمامی خاطرات در مورد خود واقعه دقیق بودند اما هیچکدام در مورد جزییات اتفاق دقت لازم را نداشتند.
یافتههای ویلیامز با شواهد تازهای که از مطالعات عصبشناختی به دست امده هماهنگی دارد که نشان دادهاند که خاطرات به یادااورده شده با جرح و تعدیل به بانک حافظه وارد می شوند. تا زمانی که خاطره در دسترس نیست ذهن تغییری در ان نمیتواند بدهد اما به محض آن که داستان شروع به بازگو شدن میکند به ویژه اگر به شکلی مکرر بیان شود دچار تغییر و تعدیل میشود. سخن گفتن از یک واقعه، آن را تغییر میدهد. معنایی که ذهن به زندگی فرد میدهد چگونگی به یاداوردن را تحتتاثبر قرار میدهد. اما همانگونه که گفته شد یاداوری در مورد اصل خاطره قابل اعتماد است.
با وجود حجم زیاد شواهد در مورد این واقعیت که آسیب میتواند فراموش شده و دوباره به یاد اورده شود چرا تعداد نه چندان کمی از دانشمندان ادعا کردهاند که خاطرات سرکوبشده پایه و اساس علمی ندارند؟ دلیل ان این است که فراموشی و یاداوری تاخیری تجربه آسیب در آزمایشگاه قابل بررسی نیست. به طور مثال در ازمایش معروف القا کردن گم شدن در بازار محفقین نشان دادند که میتوان به فرد القا کرد که در زمان بچگی در بازار گم شده است. به دنبال این ازمایش ۲۵ درصد افراد واقعه بچگی را "به یاد" اوردند. اما شیوه به یاداوردن آنها کاملا با انهایی که در زمان کودکی به شکل واقعی آسیب دیده یودند متفاوت بود انها صرفا یک گزازش از،واقعه را ارائه کرده بدون آن که وحشت و هراس و حس درونی را که فرد آسیب دیده تجربه میکند داشته باشند.
اتفاقاتی که در ازمایشگاه رقم میخورد با ان چه در آسیبهای واقعی رخ میدهد قابل مقایسه نیست. وحشت و هراس آسیب را نمیتوان به شکل آزمایشی ایجاد کرد. میتوان تاثیر آسیب را در ازمایشگاه بررسی کرد اما خود آسیب قابل اجرا نیست . اگر هدف ما بررسی خاطرات مرتبط با آسیب باشد باید افرادی را که به شکل واقعی آسیب دیده اند تحت مطالعه قرار دهیم.