سه شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ , 19 Nov 2024
چهارشنبه ۱ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۰۰
کد مطلب : 418039

درباره نوروز، یکی از رسم‌های پارسیان

سید مجتبی اسحاقی
نوروز چیست و از کجا پدید آمده است؟
نوروز چیست و از کجا پدید آمده است؟
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، نوروز از رسم‌های پارسیان است.  ابوریحان بیرونی نوروز را این گونه تعریف کرده است:‌ نخستین روز است از فروردین ماه و زین جهت روز نو نام کرده اند. زیرا که پیشانی سال نو است...» [1]

نوروز، معنای خود را در خود دارد و نیاز به معنا کردن ندارد ولی نوروز از کجا آغاز شده است.؟ آیا ایرانی ها آن را ساخته اند یا قبل از آن هم وجود داشته، وسعت قلمرو این جشن گزاره ای را به ذهن متبادر می کند که گذشتگان چگونه بدین مناسبت نظر داشتند.

دکتر مهرداد بهار با تلاش فراوان به جوابهایی دست یافته است درخور توجه. به نظر ایشان قدیمی ترین نشانه های بازمانده در آسیای غربی مربوط به اولین خاندان سلطنتی «اور» می باشد. طی این ایام ازدواج مقدس میان الهۀ آب و خدای باروری انجام میشد و مربوط به هزارۀ سوم پیش از میلاد یعنی حدود پنج هزار سال قبل می باشد. در این ازدواج کاهنۀ معبد در نقش الهۀ آب و شاه نقش خدای باروری را بر عهده داشتند. این ازدواج فرخنده در واقع پاسداشت پیروزی ائایاانکی بود که اسپو-غول آبهای شیرین- میشد. بر رودخانه سد میساختند تا بهتر به کشاورزی برسند. بعدها بابلی ها این جشن را با جایگزینی مردوک به جای انکی حفظ کردند. [2]

در کل تمدنهای آسیای غربی که منطقه بین النهرین تا آسیای صغیر را در بر میگیرد تحت تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیم سومری ها و آئین و اساطیرشان بودند و خود سومری ها هم از طریق خلیج فارس و حدود خوزستان به آن منطقه رفته بودند. با در نظر گرفتن این جابجایی این احتمال بوجود می آید که نوروز در میان بومیان ماقبل آریایی ایران وجود داشته است و از ایران به بین النهرین راه یافته است. در ایران باستان دو عید بزرگ با عناوین عید آفرینش در آغاز پاییز و عید باز زایی در آغاز بهار وجود داشتند. عید دوم یا باز زایی به نوعی به دوموزی یا همان خدای شهید شوندۀ سومری مربوط میشد و این ایزد عزیز در پایان سال کشته شده و در آغاز سال نو مجدد متولد میشد و این دوباره زایش او را جشن میگرفتند و شکوفه زدن و روییدن مجدد درختان و گیاهان را بدان نسبت میدادند. حال همین خدا بعدها در میان بابلیان با نام ایشتر ظاهر شده است. استاد بهار از ایزد شهید شونده با نام سیاوش نام میبرد و حاجی فیروز را به آن نسبت میدهد. وی شادی فیروز را ناشی از زایش و برکت، سیاهی روی را نماد بازگشت از جهان مردگان و سرخی لباس را نشان خون سیاوش و حیات مجدد میداند. وی حتی درباره ادبیات دینی زردشت می گوید «... جالب توجه این است که در ادبیات دینی زردشتی سخنی از نوروز، مهرگان و اعیاد بزرگ ملی نیست، و محتملا این اعیاد ملی یا اعیاد بومی به پیش از عصر آریائیان مربوط بوده است» [3]

البته این نکته را هم باید به یاد آورد اول هر ماه در نزد زردشتیان مقدس بوده و به نام خدای اهورا مزدا شناخته میشده و به این دلیل مقدس و مورد احترام واقع میشده است و به آن هرمزد روز میگفتند، در نتیجه از آنجایی که آغاز سال، اول فروردین بوده و مصادف با هرمزد روز شده و صرفنظر از نوروز بودن مورد احترام بوده است.

به هر صورت ایرانی ها از قدیمی نامعلوم به این جشن همت گذاشته و آنرا پاس داشته اند و عملا با پایان دورۀ سردی و تاریکی به استقبال نور و روشنایی و در واقع به استقبال کشت و کار و کسب درآمد برای سال جدید میرفتند و با این جشن آمادۀ ساخت سالی پر برکت برای خود و خاندان خود میشدند.

حال چگونه این نوروز مشخص میشد و همگان برآن یک نظر میشدند را باید از حکیم عمر خیام بپرسیم که میفرمایند « سبب نهادن نام نوروز از آن بوده است که آفتاب در سیصد و شصت و پنج شبانه روز و ربعی باول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید آن را روز را دریافت نوروز نام نهاد و جشن آئین آورد و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند؛ چون آن وقت را پادشاهان عجم دریافتند از بهر بزرگ داشت آفتاب، آن را نشانه کردند و آن روز را جشن ساختند و عالمیان را خبر دادند تا همگان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند. بر پادشاهان واجب است آئین و رسم ملوک را بجای آرند از بهر مبارکی و بهر تاریخ و خرمی کردن در اول سال. هر که روز نوروز جشن کند و به خرمی پیوندد تا نوروز دیگر عمر در شادی گذارند و این تجربت را حکما از برای پادشاهان کردند.» [4]

با یادی از استاد هوشنگ ابتهاج این نوشتار را به پایان برسانیم که می فرمایند:

« برس ای موکب نوروزِ خوش آوازه که باز زحمتِ زاغِ زمستان ببری از چمنم»

برای این نوشتار از کتاب آداب و رسوم نوروز استاد رضا شعبانی بهره وافی برده شد. [5]

منابع:
1. التفهیم لاوائل صناعه التنجیم، ویراسته استاد جلال الدین همائی، ص 253.
2. بهار، مهرداد، جستاری چند در فرهنگ ایران، انتشارات فکر روز، تهران، 1374، چاپ دوم، ص 229.
3. بهار، مهرداد، پژوهشی در اساطیر ایران، (پارۀ نخست)، جلد 1، انتشارات توس، تهران، 1362، ص 20.
4. به نقل از: اورنگ، مراد، جشنهای ایران باستان، تهران، بی نا، 1335، ص 32.
5. شعبانی، رضا، آداب و رسوم نوروز، انتشارات بین المللی الهدی، تهران، 1379.
 
https://theiranproject.com/vdcc14q0o2bqsx8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما