پشت پرده جنگ خیبر، آخرین پایگاه یهودیان

به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، داستان فتح خیبر و رشادت ها و شجاعت های حضرت علی(ع) را بسیار شنیده و نقل کرده ایم. مبارزات حضرت علی (ع) که گاهی شبیه افسانه است بر صفحات تاریخ شیعه و سنی نقش بسته، به گونه ای که دشمنان نتواستند آن را از صفحات تاریخ حذف کنند. با وجود این به نظر می رسد قسمت های سفید میان خطوط نگاشته شده، از آنچه در صفحات تاریخ سیاه شده و نوشته شده حقایق و حرف های بیشتری دارد. داستان خیبر یکی از این قصه هاست که آنچه نوشته نشده از آنچه نوشته شده، بیشتر است.

برخورد پیامبر با یهودیان یک سوی داستان است و سوی دیگر شکل مبارزه مسلمانان و انتخاب سرداران مبارزه است.

کسانی که اندک آشنایی با نیروهای پیامبر دارند، می دانند که انتخاب برخی از آنان برای فرماندهی لشکر و حمله به قلعه های مستحکم خیبر جز شکست نتیجه ای نخواهد داشت. با وجود این چرا پیامبر آنها را انتخاب کرد و عده ای از مسلمانان به کام مرگ فرستاد. نکته عجیب تر این که این شکل انتخاب تنها در جنگ خیبر نبود و پس از آن نیز پیامبر پرچم سپاه اسلام را به کسانی سپرد که سابقه جنگ آوری نداشتند و در هیچ جنگی رشادت و شجاعتی از آنان نقل نشده بود. برای نمونه تاریخ طبری از خلیفه دوم نقل می کند که در جنگ احد به قله کوه فرار کرده است.(طبری، جامع البیان، ج7، ص327؛ سیوطی، جامع الاحادیث،ج14، ص529). همچنین در جنگ ذات السلاسل پیامبر از روی قرعه هشتاد نفر از یاران را انتخاب کرد و به فرماندهی ابوبکر به نبرد با بنی سلیم فرستاد.

ابوبکر حرکت کرد و نزد آنان که در دره‌ای بودند رفت، آنان که در میان درختان و سنگ‌ها کمین کرده بودند، حمله کردند و چند تن از مسلمانان را کشتند و بقیه برگشتند. روز بعد عمر رفت و او نیز شکست خورد، برای سومین بار عمرو عاص نیز رفت و شکست خورد و برگشت.

پس از آن رسول خدا علی بن ابیطالب را طلبید و پرچم جنگ را به او داد؛ و در حق او دعا کرد و وی را به جنگ روانه ساخت. علی لشکر را برداشت و راه عراق را پیش گرفت. لشکریان از راه سختی می‌گذشتند و تنها شب حرکت می‌کردند و روزها استراحت می‌نمودند. چون نزدیکی های سپیده صبح شد، علی دستور حمله صادر کرد، مسلمانان از هر سو به دشمنان حمله کردند، اعراب بنی سلیم تا خواستند به خود آیند شکست خوردند و مسلمانان بر آنان پیروز شدند، و در این باره آیات سوره عادیات نازل گردید.

براستی پیامبر با وجود اتصال به منبع وحی و آگاهی و احاطه ای که به هستی داشتند با آن انتخاب و مدیریت چه پیامی را می خواستند به مسلمانان منتقل کنند؟ مردم زمانه خویش و پس از خویش را از چه چیزی آگاه ساخت؟ چرا با وجود اختلاف بسیار میان شکل فرماندهی امام علی(ع) و دیگر خلفا، مردم از این پیام رسول خدا غافل شدند؟

این تنها پیام رسول خدا برای مردم نبود. سراسر زندگی پیامبر سرشار از این پیام ها بود. برای نمونه حجم گسترده سخنان پیامبر درباره علی(ع) که تاریخ نتواند همه آنها را به فراموشی بسپارد. شکل برخی پیام ها که در گوش زمان ماندگار باشد. جنگ خیبر، ذات السلاسل، خندق نمونه هایی کوچک در این باره است. این پیام ها از طرف خدا و پیامبر از زمان کودکی و حتی از زمان تولد امام علی(ع) بودند. برای مثال شکل ولادت امام علی(ع)، آیاتی که در حوادث ویژه ای که فقط بر امام علی(ع) انطباق پیدا می کند، خبر از حوادثی که بعد از پیامبر اتفاق می افتد مثل ماجرای صدای سگ های حوأب، شهادت عمار، همه اینها پیام و هشدار خدا و رسول برای مردمی است که حق انتخاب دارند و با آگاهی، مسیر حق یا باطل را می توانند انتخاب کنند.

گزارشگر : قاسم قربانی