پروژه ایران : پزشکان در میان سایر مشاغل بیشترین نرخ خودکشی را دارند. برای شروع اینجا بهترین نقطه است.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، پزشکان در میان سایر مشاغل بیشترین نرخ خودکشی را دارند. برای شروع اینجا بهترین نقطه است. چرا از بین هزاران صنف، دسته و گروه شغلی مانند معلمان، مهندسان، صنعتگران، مدیران فروش، پلیسها، کارگران معادن، غسالها، جوشکاران زیر-دریایی، رفتگران، .... پزشکان بیشتر از همه خودشان را میکشند؟ سوال را با یک سوال دیگر ادامه بدهیم. چرا کسی که شغل و حرفهاش نجات دادن جان دیگری است، خودش را میکشد؟ این سوال و دقیقا این سوال است که موضوع خودکشی پزشکان را بسیار پیچیده و خاص میکند. مرگ هر فردی از هر صنف و حرفهایی دردناک و ناخوشایند است اما برای هیچ صنفی جز پزشکان نمیتوان این سوال را مطرح کرد. از بین تمام کنشهای انسانی، خودکشی بیشتر از هر کنشی "اکنون" و "اینجایی" است. خودکشی، کنشی " معرفه " است، کنشی که مشخصا از آنچه که نمیخواهد با ضمیر اشاره نزدیک " این " حرف میزند. آنکه اقدام به خودکشی میکند "این زندگی" را نمیخواهد نه کل زندگی را. این دومین نقطهی دردناک خودکشی پزشکان است.
در جهانی انسانیتر، انواعی از شیوههای زیستن و رویاها وجود دارد نه آنکه تقریبا همگی مثل شبپرههای گیجِ نور حول شبچراغ خوشرنگ نامها و عنوانها، غرق کاسه آب محقر رویاهای دیگران شوند و زندگی برای کسی که کارش کاستن از رنج دیگران و نجات جانشان است، به شکل و حدی سخت و رنجآور شود که نتواند آن را تحمل کند.
آنها حتی اسم ندارند، آنها آقای دکتر و خانم دکتر هستند و اگر این درست است که آدم خوابیده وسط دنیایی سرو صدا بیدار نمیشود اما وقتی به نجوا اسمش را صدا بزنند، از جا میپرد، پس چرا ما از صدا زدن اسم یکی از همنوعانمان امتناع میکنیم آنهم وقتی که آن عضو در میانه برف و سرمایی سخت دارد به خواب میرود.
خودکشی پزشکان، ترجمهی تحت اللفظی خونبار این است: من نمیخواهم پزشک باشم. اثبات این ادعا همان پدیدهی رایجی است که عموم مردم با چشمانی بسته و غیرمنصفانه به قضاوتش مینشینند، پزشکانی که تغیر شغل دادهاند و حالا در هر صنف دیگری جز پزشکی شاغل هستند اما قطعا خودکشی نمیکنند.