جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ , 22 Nov 2024
پنجشنبه ۷ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۲۷
کد مطلب : 410185

توییت تند و فضای تندتر؛ انتهای این تندی کجاست؟

پروژه ایران : طبیعی است که بعد از شهادت یک سردار سپاه، افکارعمومی سوالات و ابهاماتی داشته باشد که وظیفه نهادهای مرتبط است با ملاحظه افشا نشدن اسرار نظامی در مورد وضعیت محل مورد حمله و مراتب حفاظت آنها یا چرایی حضور آن مستشار در محل و دیگر سوالات پاسخ دهند. مشابه سوالاتی که بعد از ترور دانشمندان هسته‌ای در سطح شهر از جمله شهید «فخری‌زاده» در مورد مراتب حفاظت او ایجاد شد.
توییت تند و فضای تندتر؛ انتهای این تندی کجاست؟
توییت تند و فضای تندتر؛ انتهای این تندی کجاست؟
به گزارش پروژه ایران، اما در کنار این ابهامات بحثی به سرعت بعد از این گونه اتفاقات مطرح می‌شود که با هشتک «انتقام سخت» داغ می‌شود و از بسیجیان یک پایگاه محلی تا سرداران و مسولان کشور همگی بر خود واجب می‌دانند که با این هشتک یا طرح مباحثی نظیر آن، ادای دین یا ایفای نقشی کنند. در خاطر داریم که بحث انتقام سخت با توجه به اقدام امریکا که منجر به شهادت سردار سلیمانی شد، از سوی مقام رهبری مطرح شد اما نباید غافل شویم که آن مبحث با توجه به شرایط آن زمان و بدون اشاره به عملیات خاص تلافی‌جویانه مطرح شد.

این روزها بعد از شهادت سردار رضی موسوی در سوریه گروهی در فضای مجازی به طرح بحث انتقام گیری از اسراییل رو آورده‌اند. غافل از اینکه این تند‌کردن فضا چه تبعاتی برای کشور دارد. البته این حرف به این معنی نیست که باید سکوت کنیم تا اسراییل هر موضعی را که مایل است مورد هدف قرار دهد.  در ادامه توضیح بیشتری در این مبحث ارایه می‌کنم.  

مشخص است که برای حضور سایبری خودی‌ها هزینه زیادی در داخل کشور می‌شود، اما این توان که منطقا باید بازوی نظام در پیشبرد اهدافش باشد در بعد داخلی عمدتا در گام اول هر آنچه در درون سیستم است را مصادره به خود می‌کند. در گام بعد با رفتارهای خود تنها منجر به تندترشدن فضای عمومی جامعه و عمق بخشی بیشتر به فاصله موجود در بین طیف‌ها می‌شود. اما همین رفتار تبعات بیرونی و به اصطلاح دیپلماتیکی هم دارد.  
اولین پیامد این‌گونه تقاضاهای انتقام‌جویی این است که افکارعمومی پایگاه اجتماعی نهادهای نظامی مانند سپاه پاسداران، به شدت ملتهب می‌شود و ناخودآگاه این‌گونه نهادها مجبور به طراحی برنامه یا رفتاری می‌شوند که چه با گرفتن انتقام سخت چه با کشته‌شدن تعدادی نیروی جدید، منجر به هزینه‌زایی برای کشور می‌شود.  

خوشمان بیاید یا نه؛ حضور نیروی مستشاری ایران در سوریه، لبنان، یمن و هر بخشی که به‌عنوان محور مقاومت تعریف شده با توجه به حضور اسراییل در منطقه و شرایط موجود جنگی در غزه، یعنی تداوم شرایط جنگی.در این حالت چه بهتر آن است که بگذارید آنها که در جنگ نقشی دارند و معتقدند که متخصص آن هستند، کار را به پیش ببرند نه آنکه تحت تاثیر فضای افکارعمومی ملتهب خودی، دست به اقدامات انتقام جویانه بزنند. به‌ویژه آنکه یادمان نرود، صحنه جنگ، مصداق واقعی این ضرب‌المثل قدیمی است که «دست بالای دست بسیار است.» جنگ روسیه و اوکراین با حمایت کشورهای اروپایی و امریکا را مرور کنید چقدر طول کشیده‌است.  
 
فضای ملتهبی که دنبال انتقام سخت است، برای دیپلماسی کشور هزینه مضاعفی می‌سازد. اگر دستگاه دیپلماسی بی‌اعتنا به این فضا باشد از سوی نیروهای خودی رانده می‌شود و اگر بخواهد منطبق با آن حرکت‌ کند، حتما کشور مجبور به پرداخت هزینه دیپلماتیک می‌شود. چون به بهانه تحریم‌های سپاه، فضای‌عمومی جهانی همراه با تحریم‌گران است. بخواهد موضع‌گیری‌ تند بگیرد هم شبیه مواضع تکراری می‌شود که آقای امیرعبداللهیان در مواجهه با جنگ غزه در واکنش به اسراییل اتخاذ کرده‌‌است. علاوه بر این، اگر مواضع تند دیپلماتیک اتخاذ نشود،‌ گزارش‌هایی که دفاتر سفارت‌خانه‌های دیگر کشورها از نسبت تقاضای افکارعمومی و عملکرد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به کشورهای متبوعشان ارایه می‌کنند، حاوی چه نکاتی خواهد بود؟ یادمان نرود تصویری که سفارت‌خانه‌ها از همین رصدهای مطبوعاتی و مجازی به کشورهای مبدا خود ارایه می‌کنند، ایماژ اصلی از فضای عمومی کشور را می‌سازد.  

مخلص کلام آنکه بگذاریم اگر قرار است چیزی در صحنه جنگ طراحی شود، در «میدان» با توجه نقاط ضعف و قوت نظامی و امنیتی طراحی شود نه به تبع خواست عده‌ای جوان تند انقلابی که دنبال توییت زدن و ترفیع از مقامات مربوطه خود هستند.
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcg7z9tnak9qq4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما