پروژه ایران : جمهوری اسلامی نوشت: برخی تریبونداران محترم، این هفته از همه چیز سخن گفتند اما به این ماجرا اشارهای هم نفرمودند. لبسوز است شاید هم لبدوز و الّا باید لبهای حضرات باز میشد به گفتن، به روشنگری.
به گزارش پروژه ایران، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این چای تلخِ دبش، همچنان دهان را تلخ میکند. داغ که باشد، لب را هم میسوزاند. شاید همین باشد که برخی تریبونداران محترم، این هفته از همه چیز سخن گفتند اما به این ماجرا اشارهای هم نفرمودند. لبسوز است شاید هم لبدوز و الّا باید لبهای حضرات باز میشد به گفتن، به روشنگری. باید صداها بلند میشد به اعتراض. باید دستها برمیخاستند به یقهگیری. این همه سکوت را نمیدانم چه باید تعبیر کرد؟ هرچه باشد میتواند عبرت آموز شود.
در این ساحلِ سکوت، فضای مجازی البته به فریاد است. راست و ناراست هم قاطی میشود. درست و نادرست به کلمه تبدیل و بر ذهن مینشیند. هرکسی هم از زاویه نگاه خود میبیند و از همان برش دیداری هم به تحلیلِ کل ماجرا میپردازد. آنان که باید نور بتابانند تا همه ماجرا روشن و راه بر دریافتهای نادرست بسته شود، انگار هنوز علاقهای به شفاف شدن ماجرا ندارند.
در این میان فقط رئیس قوه قضائیه، ماجرا را به اعلام رقم، در سالهای 1398 تا پایان، فهرست کرد. آنچه در سال 98 و 99 به این گروه رسید، کسری ناقابل بود در برابر رقم هولناکِ 3 میلیارد و 379 میلیون دلاری که در سالهای 1400 و 1401 اتفاق افتاد؛ 2 میلیون دلار در سال 1398 و 21 میلیون دلار در سال 1399. بقیه در سالهای بعد روی داده است.
آنچه ماجرا را بدتر میکند، سیاسی کردن قضیه است. دوستان همه تلاش خود را میکنند که آن را به جامه دولت قبل سنجاق کنند اما انگار توجه ندارند که تقویم، بر عکس ورق نمیخورد. اگر چنین میشد حتما سنجاق را چنان محکم میکردند که جامه را هم از تنِ آنان به در آورد.
هرچند برای ما مردم فرق نمیکند کدام دست آلوده است و دامن چه کسیتر شده است. مهم است برای ملت که با مفسدان در هر جایگاهی و با هر گرایشی و انتصاب به هر دولتی، عادلانه رفتار شود و حق مردم احقاق گردد.
با اجرای عدالت است که اعتماد عمومی نیمه جان شده میتواند دوباره سالم و جوان شود. اگر نوع برخورد، دوگانه باشد و نسبت به دولتها تغییر کند، آن نیمه جان هم از دست خواهد رفت. چیزی که با هزار تاسف باید گفت در کلام تریبونداران اتفاق افتاده است.
این سکوتِ سنگین نشان همان دوگانه انگاری استاندارد هاست. این مردم را اذیت میکند. آنقدر که همه چیز را به هم ربط میدهند. همان" درست و نادرست" که پیشتر به قلم آمد.
بر همین اساس است که ماجرای تتلو و ساسی مانکن را برای پوشاندنِ این فسادِ دبش میپندارند، وایرال و فراگیر شدن آن را در این راستا ارزیابی میکنند.
انگار نوع مواجهه تریبونداران محترم با ماجرا، برای مردم قانعکننده نبوده است و به اصطلاح، این هفته خطبهها دبش نبودهاند. البته دبش به معنای "عالی، بسیار خوب" که در فرهنگ معین در برابر کلمه "دبش" نوشته شده است. دبش برای روشنگری در برابر تاریکیهای فساد زاد...