پنجشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۳ , 20 Feb 2025
پروژه ایرانی : یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: بسیاری از اصولگرایان معتدل شبیه اصلاح‌طلبان با مسائل کشور برخورد می‌کنند و این نشان می‌دهد که ائتلاف بین بسیاری از اصولگرایان و اصلاح طلبان وجود دارد.
بهزاد نبوی
بهزاد نبوی
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی، بهزاد نبوی، درباره علت مطرح شدن ایده وفاق ملی از سوی رئیس‌جمهور، اظهار کرد: هدف آقای پزشکیان از مطرح کردن وفاق این است که کشور به وحدت طیف‌های مختلف سیاسی برای اداره کشور و مقابله با تهدیدات نیاز دارد و باید وفاق به معنای ائتلاف ملی شکل بگیرد تا بتوان از منافع ملی دفاع کرد.

وی همچنین بیان کرد: قدرت مخالفان وفاق ملی در همین حدی است که می‌بینید. تجمعاتی دارند و موتورسوار به خیابان می‌فرستند، ولی اقلیت محض هستند و مردم از آنها حمایت نمی‌کنند و بعید است بتوانند مانع ائتلاف ملی شوند.

متن مصاحبه با بهزاد نبوی نماینده ادوار مجلس شوای اسلامی، وزیر اسبق صنایع سنگین و فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره کارکرد وفاق ملی در مسائل داخلی و خارجی کشور به شرح زیر است:

گفتمان وفاق ملی توسط رئیس‌جمهور مطرح شد و او نام دولت چهاردهم را دولت وفاق ملی گذاشت. در این مدت هم صاحب نظران و فعالان سیاسی مختلف درباره وفاق ملی اظهار نظر کرده‌اند. به نظر شما درباره مفهوم وفاق ملی در کشور اشتراک نظر ایجاد شده است یا هنوز برداشت‌ها از این مفهوم متفاوت است؟

دو برداشت از وفاق ملی وجود دارد. یک عده وفاق را به معنای وفاق حاکمیت با مردم می‌دانند که خیلی خوب هم هست.این عده به وفاق فعلی انتقاد داشته و می‌گویند آنچه تاکنون رخ داده، وفاق نیست. من وفاق را با آن معنی قبول دارم، ولی از سویی معتقدم که منظور رئیس‌جمهور از وفاقی که مطرح کرد در واقع یک دولت ائتلاف ملی بود. بنای آقای دکتر پزشکیان این بود که بین طیف‌های مختلف سیاسی ائتلاف ایجاد کند. ترکیب کابینه و همکارانش هم موید همین دیدگاه است. هدف رئیس‌جمهور این بود که طیف‌های مختلف سیاسی درگیر در اداره کشور را در کنار هم قرار دهد. کابینه او براساس همین مفهوم از وفاق ملی، تشکیل شد. رای اعتماد مجلس به کابینه چهاردهم با توجه به همان مفهوم بود. در مجلس شورای اسلامی با اینکه طیف‌های مختلفی حضور دارند، به کابینه آقای پزشکیان رای دادند.

جلسه سران سه قوه نیز یک نمادی از این وفاق ملی است که نمایندگان طیف‌های مختلف سیاسی کنار هم نشسته و تصمیم‌گیری‌های خوبی در جهت منافع ملی می‌گیرند. هدف آقای پزشکیان از مطرح کردن وفاق این است که کشور به وحدت طیف‌های مختلف سیاسی برای اداره کشور و مقابله با تهدیدات نیاز دارد و باید وفاق به معنای ائتلاف ملی شکل بگیرد تا بتوان از منافع ملی دفاع کرد.

 آیا این وفاق تاکنون کارکردی هم برای حل مشکلات کشور داشته است؟

همین که در جریان وعده صادق ۳ می‌شود مساله را عقب انداخت یا حتی جلوی آن را گرفت، ناشی از همان وفاق است که به نظر من به عنوان یک اصلاح طلب خیلی خوب بود.

 FATF‌ به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده است. وفاق می‌تواند کمک کند تا این پرونده هم به یک سامانی برسد. یا در مورد مساله حجاب احساس می‌کنیم که هرچند دیدگاه‌ها متفاوت است، اما نزدیکی بین طیف‌های مختلف در موضوع بدحجابی یا کم‌حجابی وجود دارد و برخوردهای خشن انجام نمی‌شود. این‌ها هنوز مقدمات کار است و پنج شش ماه بیشتر از عمر دولت نگذشته است، ولی موضوعاتی که مطرح کردم نشانه‌هایی است که وفاق ملی در حال نتیجه دادن است.

وفاق ملی چه زمانی می‌تواند مهمترین مشکل مردم یعنی مشکلات اقتصادی و معیشتی را حل کند و مردم آثار وفاق را در سفره‌های خود حس خواهند کرد؟

تاثیر وفاق در سفره‌های مردم در صورتی ایجاد می‌شود که کاری کنیم تحریم‌ها برداشته شود و روابط اقتصادی ما گسترش یابد و در آن صورت معیشت بهبود می‌یابد ولی این کار زمان‌بر است. پیشنهاد من همیشه این بوده که در کوتاه مدت اقداماتی انجام دهیم که فشار کمتری به مردم وارد شود و مثل اوایل دوران جنگ ایران و عراق، بخشی از کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را به قیمت ثابت و مقدار معین در اختیار همه مردم قرار دهیم.

تاثیر وفاق در سفره‌های مردم در صورتی ایجاد می‌شود که کاری کنیم تحریم‌ها برداشته شود و روابط اقتصادی ما گسترش یابد

اینکه می‌گویند صرفا به ۷۰ درصد مردم که نیازمند هستند این کمک‌ها انجام شود، اثر مثبتی ندارد، چون ۳۰ درصد دیگر عامل تورم می‌شوند. می‌توانیم سیستم سهمیه‌بندی کالا را در کوتاه مدت اجرا کنیم تا در سطح بین‌المللی و در سیاست خارجی خود شرایطی بوجود آوریم تا تحریم‌ها لغو شود و شرایط کلان کشور بهبود یابد. به نظر من بعید است کسی مخالف این پیشنهاد باشد، ولی اجرای آن دل و جرات می‌خواهد. اگر این پیشنهاد اجرا شود، در کوتاه‌مدت شرایط را می‌تواند قابل‌ تحمل‌تر کند، چون گرانی و تورم فشار طاقت‌فرسایی بر مردم وارد می‌کند. کسی برای من سه عکس از یک قالب کره از یک برند معین با وزن ثابت در طول ۱ ماه و نیم فرستاد که قیمت این کره‌ها هر بار ۲۰ درصد گران‌تر شده بود. این افزایش قیمت فشار زیادی به مردم وارد می کند.

منابع مالی اجرای این پیشنهاد وجود دارد؟ دولت که می‌گوید در درآمدها و هزینه‌هایش ناترازی وجود دارد.

باید در کوتاه‌مدت ولو با استقراض از بانک مرکزی یا شیوه دیگری سعی کنیم رابطه کالا و پول را تا حدودی قطع کنیم. سهمیه‌بندی کالاهای اساسی وسیله‌ای برای قطع کردن رابطه کالا با پول است که اگر نمی توانیم در کوتاه مدت منابع کافی تامین کنیم، از این طریق فشار اقتصادی را کاهش دهیم. این نسخه کوتاه مدت است ولی در بلندمدت با وفاق می‌توانیم در سیاست خارجی تجدیدنظر اساسی کنیم.

باید به این نکته اشاره کرد که شعار استقلال ما شعار بسیار خوبی در جریان انقلاب بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، کشوری که وابسته سیاسی بود را به کشور مستقل تبدیل کردیم، ولی بعضا استقلال را با دشمنی و مقابله مرادف دانستیم و فکر کردیم اگر شعار مرگ بر این و آن ندهیم، شعار استقلال‌مان نقض می‌شود! درباره کشور هند کسی می‌گوید وابسته به شرق است یا غرب و عامل آمریکا یا روسیه است؟ این کشور استقلال داشته و با همه دنیا هم رابطه خوبی دارد. بعید است کسی بگوید الجزایر وابسته به شرق است یا غرب. این کشور استقلال دارد و سعی می‌کند با همه دنیا روابطش را بهبود ببخشید. خود ما هم که روزی شعار مرگ بر شوروی می‌دادیم و امروز روابط نزدیکی با روسیه داریم، مستقل نیستیم؟

 شما اشاره کردید که باید در سیاست خارجی تجدیدنظر اساسی انجام شود. منظور شما از تجدید نظر اساسی در سیاست خارجی، مذاکره با آمریکا است؟

من درباره مذاکره با آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ پیشنهادی ندارم و نظرم در این زمینه شبیه نظر آقای علی لاریجانی است که اخیرا درباره مذاکره با آمریکا گفته است که هول نشویم و ولع پیدا نکنیم.

من معتقدم که در روابط خارجی باید به تدریج بررسی و ارزیابی کنیم که مواضع طرف مقابل ما چگونه است؟ مواضع ترامپ قابل محاسبه نیست. او سعی دارد خلیج مکزیک را سر خود به خلیج آمریکا تبدیل کند یا کانال پاناما را به کانال آمریکا تبدیل کند. می‌گوید گرینلند را به من بدهید و کانادا را ایالت پنجاه و یکم آمریکا می‌نامد. باید ارزیابی کنیم که ترامپی که این مواضع را در سطح جهانی دارد، چه موضعی نسبت به ایران دارد.

ترامپ فعلا در زمین تندورهای خودمان بازی می‌کند

ترامپ مواضعی که با چند مرحله تغییر و تیزتر شدن درباره ایران اعلام کرده این است که تسلیم بدون قید و شرط یا نابودی! که طبیعی است که هیچ دولت مستقلی نمی‌تواند به آن پاسخ مثبت بدهد. قبل از مواضع اخیر ترامپ، پیشنهاد من «آتش‌بس» در روابط دو دولت بود، ولی این مواضع نشان داد که ترامپ فعلا در زمین تندورهای خودمان بازی می‌کند ولی از آنجایی که او اهل معامله است، باید منتظر مواضع نهایی‌اش ماند.

اسرائیل در حال بیان روایتی از ایران ضعیف شده پس از جنگ غزه و موقعیت مناسب برای آمریکاست. چقدر این روایت با واقعیت تطابق دارد؟

نخست اینکه ما اول به اسرائیل حمله کردیم و بعد اسرائیل به ما حمله کرد و عقب‌ماندگی نداریم و همیشه در این زمینه پیش بودیم. ما طلبکاریم نه بدهکار. کسانی که برای وعده صادق ۳ عجله می‌کنند، فکر می‌کنند که ما عقب افتادیم در حالیکه ما همیشه پیش بوده‌ایم. البته این مطلب را صرف‌نظر از موضع مخالفم نسبت به وعده صادق ۲ حتی مطرح می‌کنم.

از دست رفتن شهید نصرالله موجب باعث تسلیم ایران نمی‌شوداز سویی تردیدی نیست که در اثر جنگ غزه و جنوب لبنان، ضرباتی به نیروهایی که ما از آن‌ها حمایت می‌کردیم، وارد شده است، ولی اینگونه نیست که ما در اثر این ضربات دستان خود را بالا برده و تسلیم شویم. ایران توانایی‌های خیلی بیشتر از این دارد و از دست رفتن شهید نصرالله موجب تسلیم ایران نمی‌شود. جمهوری اسلامی از حماس در جنگ علیه اسرائیل حمایت کرده است، ولی اینگونه نیست که همه چیز ما در گرو حماس باشد یا اینکه همه چیز حماس در گرو ما باشد. در جنگ اخیر، همه دنیا از غزه و حماس دفاع کردند وایران هم دفاع کرد، ولی این بدان معنا نیست که اگر خدای نکرده حماس شکست بخورد، جمهوری اسلامی ایران تسلیم می شود.

به هر حال طبیعی است که هر حرکتی فراز و نشیب و افت و خیز دارد و الان هم همه طرفدار آتش‌بس در غزه، لبنان هستیم و هیچ‌کس نمی‌گوید الان باید بجنگیم، ولی این شرایط عامل ضعف ایران در قبال آمریکا نیست. ایران ابزارهای قدرت زیادی دارد که مذاکرات احتمالی اگر پیش بیاید، می‌تواند از آنها استفاده کند.

 شما اشاره کردید یک معنای وفاق، وفاق حاکمیت با مردم است ولی دولت دنبال ائتلاف با جریان های سیاسی رفت. آیا ائتلاف سیاسی می‌تواند مقدمه‌ای برای وفاق به معنای دوم باشد یا اگر ائتلاف سیاسی برای مردم دستاورد داشته باشد، برای آنها همین کافی است؟

بله می‌تواند. در کشورهای دنیا وقتی دولت ائتلافی تشکیل می‌شود، چندین طیف با پایگاه‌های اجتماعی مختلف کنار هم قرار می‌گیرند و آن پایگاه‌های اجتماعی هم طبعا در کنار هم قرار می‌گیرند و این یعنی وفاق حاکمیت با مردم. وقتی حزب سوسیالیست و گلیست فرانسه با هم ائتلاف کنند، پایگاه اجتماعی آنها با حاکمیت فرانسه وفاق می‌کند ولی در کشور ما همه چیز متفاوت است. آقای پزشکیان از لزوم وفاق می‌گوید و تندورها امتیاز آن را می‌گیرند، ولی در مسیر وفاق حرکت نمی‌کنند و حرف خود را می زنند که به اعتقاد من اشکالی هم ندارد. همین که پزشکیان با مجلس می‌تواند حالت کج دار و مریز داشته باشد، خیلی خوب است.

برخی تصور می‌کنند وفاق به معنای ائتلاف طیف‌های سیاسی، ضد ائتلاف حاکمیت با مردم استدر کشور ما برخی تصور می‌کنند وفاق به معنای ائتلاف طیف‌های سیاسی، ضد ائتلاف حاکمیت با مردم است. هیچ کجای دنیا اینگونه نیست، ولی در کشور ما برخی تصور می‌کنند جریان‌های سیاسی هیچگونه ارتباطی با مردم ندارند و بر همین اساس معتقدند که باید وفاق ملی به معنای ائتلاف حاکمیت با مردم شکل گیرد در حالیکه علی القاعده جریان‌های سیاسی کم و بیش نماینده مردم هستند.

در حال حاضر بسیاری از اصولگرایان معتدل شبیه اصلاح‌طلبان با مسائل کشور برخورد می‌کنند و این نشان می‌دهد که ائتلاف بین بسیاری از اصولگرایان و اصلاح طلبان وجود دارد. در مجلس دهم سه طیف تندرو، طیف اصولگرایان میانه و معتدل و اصلاح طلبان حضور داشتند. پیشنهاد من این بود که در کنار فراکسیون امید و فراکسیون اصولگرایان میانه به رهبری آقای لاریجانی، یک فراکسیون اعتدال و میانه روی هم ایجاد شود. اگر آن کار انجام می شد، طیف تندرو که ۴۰ نفر بودند، نمی‌توانستند خیلی تاثیرگذار باشند، ولی آن ائتلاف ایجاد نشد و آن ۴۰ نفر بسیار بیش از وزن خود، نقش ایفا کردند.

در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که نزدیک شدن اصلاح طلبان و اصولگرایان به یکدیگر، موجب نزدیک شدن پایگاه‌های اجتماعی آنها به هم می شود هرچند برخی معتقدند که ۹۰ درصد مردم می‌گویند که «اصلاح طلب و اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» و ائتلافی بین مردم و حاکمیت ایجاد نشده، بلکه ائتلاف بین کسانی است که می‌خواهند قدرت بدست آورند.

مخالفان وفاق قدرت برهم زدن وفاق را دارند؟

قدرت آنها در همین حدی است که می‌بینید. تجمعاتی دارند و موتورسوار به خیابان می‌فرستند، ولی اقلیت محض هستند و مردم از آنها حمایت نمی‌کنند و بعید است بتوانند مانع ائتلاف ملی شوند.بعید می‌دانم پزشکیان تحت فشار یک اقلیت محض، ظریف را کنار بگذارند

 الان هم ظریف را هدف قرار داده‌اند.

بعید می‌دانم آقای دکتر پزشکیان تحت فشار این اقلیت محض، ظریف را کنار بگذارند.

 شما اشاره کردید رفع فیلترینگ برخی سکوهای خارجی، اجرا نشدن قانون حجاب و بررسی مجدد FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام از دستاوردهای وفاق ملی است. پیش از این هر کدام از این موضوعات موجب ایجاد دوقطبی می شد. الان می توان گفت آقای پزشکیان توانسته است که از این دوقطبی‌ها عبور کند؟

همه چیز نسبی است. وقتی می‌گوییم در زمینه حجاب توفیقاتی بدست آمده است، یعنی رئیس‌جمهور نتوانسته و نمی‌تواند قانون حجاب و عفاف که مجلس یازدهم تصویب کرده است، را بی‌اعتبار کند. آن قانون به قوت خود باقی است، ولی اتفاقاتی می‌افتد که قانون اجرا نمی‌شود که این یک توفیق برای وفاق است. اگر دقت کرده باشید، آقای پزشکیان عکس العملی در قبال برخوردهای تندروها نشان نمی‌دهد که این عدم واکنش به وفاق کمک می‌کند.

عیبی ندارد. جبهه پایداری هم بخشی از مردم این کشور هستند هرچند در اقلیت بوده، ولی تصور می‌کنند در اکثریت هستند.

چه عواملی در داخل یا خارج کشور می تواند وفاق ملی را تهدید کند؟

بعید است عوامل خارجی نقش تعیین کننده داشته باشد. اگر ترامپ یا اسرائیل به ایران حمله کنند، وفاق ملی بیشتر می شود. تشدید تحریم ها مردم را ناراضی می کند، ولی وفاق ملی مدنظر آقای پزشکیان را بیشتر می کند. در حال حاضر توده مردم در بحث وفاق ملی صرفا ناظرند. آنها ضد وفاق یا طرفدار وفاق نیستند، بلکه منتظرند ببیند وفاق چه دستاوردی برایشان دارد.

 اقدامات تندروهای داخلی می‌تواند وفاق را تهدید کند. آنها همه وقت خود را برای سرنگون کردن ظریف گذاشته‌اند. اگر آقای پزشکیان، اصلاح‌طلبان و اصولگرایان با آنها بر سر این مسائل زد و خورد کنند، وفاق لطمه می خورد، ولی به نظر می‌رسد که طیف‌های طرفدار وفاق و خود رئیس جمهور خیلی بهتر عمل می‌کنند.
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcd5k0oxyt0sk6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین
پربیننده‌ترین