سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ , 5 Nov 2024
پروژه ایرانی : محسن کوهکن گفت: من به آقایان عارف و پزشکیان ارادت دارم و انسان‌های شریفی هستند؛ اما باید از آنان خواهش کنیم که از خانواده خود در دولت استفاده نکنند زیرا اگر اگر جامعه حساس بوده و منتقدان از شما انتقاد کردند، ناشی از بی‌اعتمادی به فرزندان شما نیست؛ ناشی از آن است که می‌دانند مکارانی در کمین نشستند تا با واسطه و بی‌واسطه از اینها سوءاستفاده کنند.
کوهکن
کوهکن
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی، «پدیده آقازادگی» فقط مختص به ایران است؟ آقازاده‌ها چگونه می‌تواند در سیاست حضور داشته باشند و نظارت بر آنان چگونه باید باشد؟ چرا جامعه ایرانی نگاه منفی به آقازاده ها دارد و ...
 
سوالاتی که در گفتگو با محسن کوهکن، فعال سیاسی اصولگرا به بررسی گذاشتیم. او به خبرگزاری خبرآنلاین می گوید: « در نظام جمهوری اسلامی ۴ یا ۵ مورد هم که فرزندان مسئولان به آنان نزدیک شوند هم زیاد است زیرا افراد سوءاستفاده‌چی اینها را طعمه قرار دادند، به وسیله آنها سوءاستفاده‌هایی کردند و نهایتاً وقتی این مسئله مشخص شده، به آبرو و حیثیت مقامات هم لطمه زده است.»

این نماینده مجلس تاکید کرد: «ما چاره‌ای نداریم غیر از اینکه یک زمانی دو یا سه حزب قدرتمند داشته باشیم که با برنامه بوده و آن‌را برای مردم بگویند و نهایتاً هر کسی را که آنها چه برای مجلس چه برای ریاست جمهوری پیشنهاد کردند، اعتماد کنند و رأی بدهند. اگر این اتفاق بی‌افتد، سهمی که ما برای امور به حزب می‌دهیم جایگزین دخالت‌های آقازادگی و ارتباطات فامیلی درجه نزدیک می‌شود.»
 
وی با اشاره به انتقادات از عارف و پزشکیان گفت: «من به آقایان عارف و پزشکیان ارادت دارم و انسان‌های شریفی هستند؛ اما باید از آنان خواهش کنیم که اگر جامعه حساس بوده و منتقدان از شما انتقاد کردند، ناشی از بی‌اعتمادی به فرزندان شما نیست؛ ناشی از آن است که می‌دانند مکارانی در کمین نشستند تا با واسطه و بی‌واسطه از اینها سوءاستفاده کنند.لذا، برای اینکه زحمات شما در طول دوران خدمت‌تان با یک اشتباه کوچک ولو سهوی زیر سوال نرود، خواهش می‌کنیم که یک قلم قرمز دور اینکه فرزندانتان را دخالت دهید بکشید و عذرخواهی حضور آنان را برای جلسات و تصمیم‌گیری‌ها معاف‌ کنید، این به صواب نزدیکتر بوده و برای آنها هم بهتر است.»
 
مشروح گفت‌وگوی محسن کوهکن، فعال سیاسی اصولگرا را در ادامه می‌خوانید؛
 
**********
 
* آقای کوهکن! پدیده «آقازاده‌ها» و ورود آنها به نهادها و مجموعه های سیاسی خصوصا دولت تبدیل به یک موضوع حاشیه ساز و چالش برانگیز شده است، چه در رده روسای جمهور و معاونان و وزرا باشد یا در رده‌های پایین‌تر؛ نظر شما درباره ورود آقازاده‌ها به سیاست چیست و آیا این پدیده مختص به فرهنگ سیاسی خاصی است یا در همه دنیا وجود دارد؟
 
این پدیده را باید از چند منظر باید مورد بحث و کنکاش قرار داد. اولین نکته این است که یک زمانی این بحث را در نظام جمهوری اسلامی مطرح می‌کنیم که حکومت قرار است با چارچوب‌ها و معیارهای اسلامی اداره شود. محور و اساس کار حکومت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بر معیارگرایی بر اساس قانون و شرع مقدس است و در کنار آن، گاهی اوقات یکسری مصالحی است که این مصالح باید مراعات شود. امکان دارد یک مسئولی بگوید من فرزند یا برادرم همراه من هستند، به او اعتماد و اطمینان دارم، در جلسات تردد می‌کند و به‌کارگیری او هم پیرو ضوابط و مقررات بوده است.
 
افرادی که به دنبال سوءاستفاده هستند به سمت نزدیکان مسئولان می روند
در بررسی چنین ادعایی، ممکن است شما مشاهده کنید که این فرد دارای شرایط بوده و حتی چارچوب‌های به کارگیری افراد را نیز رعایت کرده است؛ بنابراین از نظر قانونی و شرع مقدس هیچ ایرادی بر او وارد نیست.
 
اما وقتی که بخش قابل توجهی از جامعه روی این پدیده ذهنیت مثبتی ندارند، من به حکم عقل و تدبیر باید مراعات کنم. من به شخصه در طول ۴ دوره‌ای که در مجلس حضور داشتم این مسئله را رعایت کردم، زیرا یک واقعیتی وجود دارد که افراد سوءاستفاده‌چی به سمت نزدیکان مسئولین می‌روند و اگر آن نزدیکان آدم‌های سالمی هم باشند و برای سوءاستفاده از آنها هزار و یک دلیل می‌آورند؛ مانند اینکه اینکار قانونی و حق‌مان است یا برای سرمایه‌گذاری است، حق کسی را تضییع نمی‌کند یا سفارشی که شما می‌کنید سفارش برای ایجاد اشتغال و امید است.
 
باید از موضعی که شما در مظان اتهام و تهمت قرار می‌گیرید، دوری کنید
با بهانه‌هایی که ظاهر آنان ایرادی ندارد یواش یواش از افراد سوءاستفاده می‌کنند. بنابراین زمانی که می‌گویم ورود بستگان درجه یک مسئولان به مسائل سیاسی و اقتصادی و ... صلاح و مصلحت کشور، نظام جمهوری اسلامی و مردم نیست را باید بپذیریم و رعایت کنیم.
 
زمانی یک مسئولی همه چارچوب‌ها را رعایت می‌کند، رانتی در کار نیست و فرزند واجد شرایط است اما برخلاف آن باورهایی درست یا غلطی است که در جامعه وجود دارد. شرع مقدس به ما می‌گوید از مواضع تهمت دوری کنیم. 
 
در قبل از انقلاب، برخی از بزرگان مثالی می‌زدند که جالب بود، می‌گفتند منزل شما در یک خیابانی است یک دو راه دارد، در سر یکی از راه‌ها تعدادی مشروب‌فروشی است و در راه دیگر مغازه مشروب فروشی وجود ندارد؛ شما باید به حکم عقل توجه کنید، ممکن است بگویید من اهل آن نیستم و اگر صدبار هم از جلوی آن مغازه عبور کنم، نگاه نخواهم کرد اما بحث شخص شما نیست و بحث مظان تهمت و اتهام قرار گرفتن است. زمانی که شما از آن مسیر عبور می‌کنید، ممکن است شخصی ببیند و پیش خود فکر کند که شما از مغازه مشروب‌فروشی بیرون آمدید. در واقع بزرگان تاکید داشتند که از موضعی که شما در مظان اتهام و تهمت قرار می‌گیرید، دوری کنید.
 
فلذا، در نظام جمهوری اسلامی ۴ یا ۵ مورد هم که فرزندان مسئولان به آنان نزدیک شوند هم زیاد است زیرا افراد سوءاستفاده‌چی اینها را طعمه قرار دادند، به وسیله آنها سوءاستفاده‌هایی کردند و نهایتاً وقتی این مسئله مشخص شده، به آبرو و حیثیت مقامات هم لطمه زده است. 
 
در نظام جمهوری اسلامی، یک عقل سلیم همه‌جانبه‌نگری که به معیارها، ضوابط و مقررات توجه دارد اما به مصالح کشور، نگاه و قضاوت مردم هم توجه دارد، اصرار بر این دارد که تا جایی که می‌شود محیط خانواده را با محیط کار مخلوط نکند.
 
در فرهنگ عمومی ما واژه آقازاده ارزشمند نیست و نگاه مثبتی به آن وجود ندارد
ما افرادی را داشتیم که یک مسئولیتی را بر عهده داشتند، همسرشان را که مومنه، اهل آموزش قرآن و خیرات بود با خودش آورده و یک مسئولیت و مشاوره‌ای را به او سپرد. توجیه‌اش هم شاید توجیه درستی هم بود که به هر جهت یک بخشی از آن مرکز، خانم هستند بتوانند با همسرش ارتباط برقرار کنند.
 
بعد از یک مدتی، ضمن اینکه آن خانم فردی محجبه و سالم بود و هیچ کسی هم نگفت که سوءاستفاده‌ای کرده است اما فضای قالب عمومی آنجا این مسئله را به عنوان یک نقص برای شخص مسئول مطرح کردند و آن بنده خدا هم ناگزیر شد که از همسرش بخواهد دیگر در آن محل حضور پیدا نکند.
 
بنابراین، در مورادی که خلاف قانون باشد و شخصی را به صرف بستگی و رابطه‌ای که دارد با مقامات دارد به کار بگیرند، خلاف بوده و هرکسی که خلاف کرده باید هزینه‌اش را بپردازد اما عرض من آنجایی هست که اگر فرزند یا برادر واجد شرایط هم هست، تا زمانی که فضا یک چنین فضایی هست، نمی‌توان از آنان استفاده کرد. وقتی که به فرهنگ عمومی مردم مراجعه کنید، واژه آقازاده، یک واژه و کلمه ارزشمند نیست و نگاه مثبتی به آن ندارند، یعنی با به کار بردن این کلمه، استنباط و ذهنیت‌شان سوءاستفاده و رانت‌خواری است فلذا نباید این کار را کنند. مسئولان آنقدر گرفتارند و مشکلات دارند که نباید این کار را انجام دهند و سپس وقت خودشان را برای توجیه و توضیح این مسئله استفاده کنند. 
 
من در دوران نمایندگی خود این مسئله را رعایت کردم و راحت بودم که در فضاسازی‌ها و جوسازی‌های درست و غلط نمی‌افتادم. امکان دارد یک زمانی، یک برادری می‌گفت که این مسئله را ببرند قانون کنند، نه! این مسئله‌ای نیست که آن را قانون کنند چون جنس ما ایرانی‌ها این است که یا از جلوی پشت‌بام پایین می‌افتیم یا آنقدر عقب عقب می‌رویم که از عقب پشت‌بام پایین می‌افتیم.
 
یعنی گاهی اوقات آنقدر آتش موضوعی را تند می‌کنیم که فکر می‌کنیم که فرزند معاون اول، وزیر یا نماینده حق ندارد غذا بخورد یا در جایی کار کنند. ما از این تندروی‌ها هم به هر جهت داشته‌ایم. بنایراین، حتی اگر افراد در مورد مسئولیت‌های پایین‌تر هم این مسئله را مراعات کنند، خودشان راحت‌تر هستند و کمتر سر زبان می‌افتند و حرف‌ها و گفته‌ها در موردشان رد و بدل می‌شود.

ممکن است که برخی سوءاستفاده‌چی‌ها خود را به فرزندان مسئولان نزدیک کنند
* شما اشاره کردید که مردم دید خوبی به مسئله آقازاده‌ها ندارند، فکر می‌کنید این مسئله به خاطر خاطراتی است که آقازاده‌ها برای مردم رقم زدند یا حاصل بی‌اعتمادی مردم به مسئولین است؟
 
من نمی‌خواهم بگویم حاصل بی‌اعتمادی به مسئولان است اما کسانی بودند که ارتباط و نزدیکی با یک مقام مسئول داشتند و رفتار و تخلفاتی از آنان رخ داد. این تخلفات به هر جهت مطرح شده و در ذهن مردم اینگونه تلقی می‌شود که وقتی خانواده و فامیل مسئولان به او نزدیک می‌شود، حتما به سمت سوءاستفاده می‌رود.
 
دلیل آن این است که بخش قابل توجه جامعه اهل سوءاستفاده نیستند اما همان اقلیتی که اهل این تخلفات هستند خود را به فرزندان مسئولان نزدیک می‌کنند و با هزار و یک توجیه آنان را به یک ورطه‌ای می‌کشانند که آبرو و حیثیت پدرشان هم لطمه می‌خورد باعث ایجاد این ذهنیت شده است.
 
یک زمانی در گذشته‌ها اگر کارخانه‌ای به ۱۰ مهندس الکترونیک نیاز داشت و در روزنامه‌های یومیه آگاهی می‌کرد، فقط ۵ نفر ثبت‌نام می‌کردند و آنان ارتباط داشتند یا خیر؛ نمی‌گفتند رانت بوده است، برای اینکه تقاضا بیشتر از عرضه بود. اما در حال حاضر اگر برای سازمانی نیاز به ۱۰ کارشناس داشته باشید و ۵۰۰ نفر در آزمون ثبت‌نام کرده باشند همه به دنبال هستند آن ۱۰ نفری را که امتیاز بالاتری دارد انتخابات کنند. حال اگر فرزند یکی از مسئولان در این آزمون بدون ارتباط و وابستگی پدرش قبول شد باز هم نگاه مردم این است که نکند با سفارش پدرش بوده باشد. فلذا فاصله عرضه و تقاضا، وضع اشتغال، وضع بیکاری و به این نگرش کمک می‌کند.
 
نکته بعدی این است که شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که مسائلی چون دو نرخی، امتیاز، مجوز و ... وجود دارد و ممکن است افراد در این زمینه‌ها آلوده شوند یا حتی در مظان اتهام قرار بگیرند. 
 
از سوی دیگر، فضای مجازی نیز در این خصوص به یک چالش تبدیل شده است، هر چند که من فضای مجازی را یک فرصت می‌دانم که اگر تخلفی در نهاد یا سازمانی رخ داد، فاش شده و روی آن سرپوش گذاشته نمی‌شود اما در کنار همه آنان باید پذیریم که به خودی خود یک چالش هم است، بنابراین ۵ مورد بحث اقازادگی هم برای جمهوری اسلامی زیادی است و ذهنیت وابسته را به مسئولان منتقل می‌کند و باعث می‌شود اعتماد مردم به آنان آسیب ببیند. 
 
در کشورهای دیگر خیلی کم شنیدم که منسوبان مسئولان حضور داشته باشند
* به نظر شما پدیده آقازادگی فقط مختص ایران است یا در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟
 
من همه کشورهای دنیا را مطالعه نکرده‌ام اما با توجه به سفرها و مأموریت‌هایی که رفتم، خیلی کم شنیدم که منسوبان مسئولان حضور داشته باشند، البته گاهی موراد استثنایی هست مانند خواهر و برادر یا زن و شوهری که با رأی مردم برای نمایندگی مجلس انتخاب می‌شوند و چون رأی مردم است موضوع جداگانه‌ای است. در کشورهای دیگر نیز، شاید عنوان آقازاده را نداشته باشند اما تحت این عنوان که مسئولان کشور از اقربای درجه یکشان استفاده کنند را کمتر شنیده‌ام.
 
اگر بخواهید ریشه‌یابی کنید و از زمان مرحوم آیت‌الله هاشمی تا به امروز بررسی کنید، ما در کشور نظام حزبی نداریم و هر فردی که رئیس جمهور می‌شود چه کار باید بکند؟ مردم به رئیس جمهور رأی دادند، شما اگر در فضای مجازی مشاهده کنید که در چند روز گذشته یکی از روحانیونی که عضو مجمع روحانیون مبارز بود به آقای پزشکیان گفت باید از وزرا تا استاندار را از فلان جناح انتخاب کنید، این یک مطالبه است و به درستی یا غلطی آن کاری ندارم.
 
هر فردی روی کار می‌آید می‌گوید من به نزدیکانم اعتماد دارم چون...
* آقای منتجب‌نیا را می‌گویید؟
 
بله، از یک طرف مطالبات ذیل جناحی دارند از یک طرف دیگر، بانک اطلاعاتی یا مرجعی نیست که برای مسئولیت‌های مختلف تعداد ۱۰ برابر آن را معرفی کند. رئیس جمهور دوستان، اطرافیان و آشنایانی را که دارد جمع کرده و یک شورای راهبری هم درست می‌کند و می‌گوید شما افراد را پیدا کنید. بعد طرف می‌خواهد رئیس دفتر را انتخاب کند می‌گوید رئیس دفتر محرم اسرار من است و نزدیک‌ترین فرد را انتخاب می‌کند. 
 
اما در نظام حزبی، حزب به رئیس جمهور چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. می‌گوید تو به اعتبار من رئیس جمهور شدی و مردم به برنامه‌های حزب من در بخش‌های مختلف رأی دادند، بنابراین باید رئیس دفتر تو فلان شخص باشد. اما به دلیل آنکه نظام ما حزبی نیست باعث می‌شود که هر فردی روی کار بیاید بگوید من به نزدیکانم اعتماد دارم.
 
در گذشته روسای جمهوری را داشتیم که برادرشان یا دوستان یار غارشان را رئیس دفتر گذاشتند و بعد مشخص شد اشتباه کردند، اتفاقاتی که افتاد ربطی به جناح خاصی هم ندارد. 
 
افراد توانمند راه نمی‌افتند بروند مسئولیت بگیرند اما...
* فارغ از حضور آقازاده‌ها در ساختارهای دولتی، شاهد حضور خانواده‌های برخی از چهره‌ها در اقتصاد و دیگر نهادهای سیاسی و ...هم بودیم که حتی منجر به برخی افشاگری ها علیه اقدامات آنها نیز شد و ...
 
این موضوع را که شخصی به خاطر وابستگی به رئیس جمهور یا هر شخص دیگر مانند مرحوم شهید رئیسی، آقای خاتمی، آقای احمدی‌نژاد یا روحانی، در امور دخالت کند و یک کار شبه حزبی را انجام بدهد قبول ندارم و به صلاح و مصلحت خود آن شخص نمی‌دانم. این موضوع یک ایراد و اشکال است و امیدوار هستیم که روزی در کشور این ایراد برطرف شود. 
 
هنگامی که دو یا سه حزب قدرتمند وجود دارد، معمولاً این وظیفه را احزاب به عهده می‌گیرند و نیروهای کارآمد خودشان را معرفی می‌کنند. آن زمان اگر یک فامیل را هم معرفی کردند، دیگر می‌گویند که حزب انتخاب کرده است، نمی‌گویند رئیس جمهور انتخاب کرده است. بالاترین دلیل برای اینکه این مسئله اشتباه است، این است که وقتی دوران آن رئیس جمهور تمام می‌شود، دوران این افراد هم تمام می‌شود و دیگر اسمی از آنان نبوده و جایگاهی ندارند. اما اگر به دلیل توانمندی‌های فردی‌شان، به واسطه داشتن یک موسسه که در زمینه‌ تحقیقات و پژوهش‌ها کار می‌کرد به دولت ورود پیدا می‌کردند، نباید با رفتن یک دولت اسم آنها از صحنه رسانه‌ها، بحث‌ها و مطالبی که در فضای مجازی است پاک شود، اصلاً انگار نه انگار که چنین افرادی بودند.
 
این روش غلط است و ذهنیت درست می‌کند، همچنین افراد توانمند راه نمی‌افتند بروند مسئولیت بگیرند بلکه یا یک حزب یا دیگران هستند که آنها را معرفی می‌کنند اما افراد ضعیفی که به هر جهت به میز و صندلی و مسئولیت دل بستند، وقتی می‌فهمند آقای الف یا آقای ب یا آقای ن برای مسئولیت‌ها تعیین تکلیف می‌کنند، دیدیم و شنیدیم که با هزار و یک شیوه خودشان را به آن شخص نزدیک می‌کنند.
 
وقتی این اتفاق افتاد چه می‌شود؟ وقتی این اتفاق شما یکدفعه نگاه می‌کنید و می‌بینید یک بخشی از مسئولین رده ۲ یا رده ۳ در بخش‌های اقتصادی، در بخش‌های اجتماعی، در بخش‌های فرهنگی، آنقدر ترازشان پایین می‌آید که در مرحله اول به حیثیت اجتماعی خودشان و بعد هم به دولت مورد حمایت خودشان لطمه می‌زنند. این یک آسیب است، در همه دولت‌ها هم به خاطر اینکه جریان در دست حزب قدرتمندی نیست که مسئولیت بپذیرد، تحقیق کند و فرد اشتباه انتخاب نکند، این وضعیت وجود دارد.
 
ما چاره‌ای نداریم غیر از اینکه یک زمانی دو یا سه حزب قدرتمند داشته باشیم
* شما به مسئله سوءاستفاده‌ها اشاره کردید، ما در چند سال اخیر، با مسئله فساد در میان آقازاده‌ها چه فساد اخلاقی و چه فساد مالی روبه‌رو بودیم، به نظر شما نظارت بر ورود آقازاده‌ها به سیاست، اقتصاد یا ... باید از چه کانالی صورت بگیرد؟
 
این حرف را که برخی‌ها می‌گویند و گاهی اوقات از آن طرف مرز نیز می‌گوید که فساد و سوءاستفاده همه مملکت را گرفته است، اشتباه بوده و هیچ مبنایی ندارد. از آن سمت باید بپذیریم، که حساسیت‌ها به خاطر این است که در نظام جمهوری اسلامی و نظام دینی که مبتنی بر اعتقادات است، یک مورد فساد و سوءاستفاده آقازاده‌ها هم زیاد است. 
 
اگر از موضوع نگاه کنید، مواردی بوده که سوءاستفاده کردند، بخش قضایی ورود پیدا کرده و با آنان برخورد کرده است. من راه علاج را در این خواهم بود که نمی‌شود مملکتی که هر دو سال یک بار انتخابات در آن برگزار می‌شود، آن انتخابات را به امان خدا رها کرد.
 
ما چاره‌ای نداریم غیر از اینکه یک زمانی دو یا سه حزب قدرتمند داشته باشیم که با برنامه بوده و آن‌را برای مردم بگویند و نهایتاً هر کسی را که آنها چه برای مجلس چه برای ریاست جمهوری پیشنهاد کردند، اعتماد کنند و رأی بدهند. اگر این اتفاق بی‌افتد، سهمی که ما برای امور به حزب می‌دهیم جایگزین دخالت‌های آقازادگی و ارتباطات فامیلی درجه نزدیک می‌شود.
 
مسئولان به نزدیکان خود بگویند به هیچ عنوان در امور مربوطه دخالت نکنید
حزب نیز به خاطر حیثیت خود و اعتماد مردم باید برنامه‌هایش را اجرا کند و سپس از آن نیز دفاع کند. حزب مقابل او را نقد کردند و ببیند در انتخابات بعدی مردم چه کسی را دوباره انتخاب خواهند کرد. تا زمانی که حزب روی کار نیاید، نمی‌توان گفت از این دخالت‌ها ولو خیلی کم صورت نگیرد. 
 
افرادی که محکم بایستند کم هستند و به قول قدیمی‌ها سر گربه را دم حجله باید برید، از همان زمانی که رئیس جمهوری، معاونان و وزرا و ... انتخاب شدند باید به نزدیکان خود بگویند تا پایان مسئولیتم، ارتباطات من با شما فقط ارتباطات خانوادگی، احوالپرسی، شب‌نشینی و تفریح است و شما به هیچ عنوان در امور مربوطه دخالت نکنید.
 
البته دخالت فرزندان مسئولان در مجلس کمتر است زیرا در نظام ما، اعمال حاکمیت از طریق دولت انجام می‌شود، نظام اداری، نظام پولی و صدور مجوزها در دست دولت است. البته این به معنی مطلق نیست و از دستگاه‌های دیگر اگر ارتباطی باشد فساد نیست، منتهی به دلیل آنکه واسطه وجود دارد یک مقداری کمتر و مدت آن هم محدود است ولی در دولت و دستگاه قضایی قوی‌تر است.
 
از دولت خواهش می‌کنیم یک قلم قرمز دور اینکه فرزندانشان را دخالت دهند بکشند
* آقای کوهکن، در هفته‌های اخیر دولت با یکسری حواشی در خصوص پدیده آقازادگی روبرو بود، ابتدا بحث حضور پسر آقای عارف در جلسه تودیع و معارفه وزیر صمت مطرح شد و بعد هم حضور داماد آقای رئیس جمهور در سفر به عراق؛ شما چه پیشنهاد و توصیه‌ای در این خصوص به دولت دارید؟ اگر قرار باشد اطرافیان رئیس جمهور، وزرا، معاونان و ... در کنارشان باشند باید در چه قالبی باشند؟
 
من به آقایان عارف و پزشکیان ارادت دارم و انسان‌های شریفی هستند؛ اما اگر جامعه حساس بوده و منتقدان از شما انتقاد کردند، ناشی از بی‌اعتمادی به فرزندان شما نیست؛ ناشی از آن است که می‌دانند مکارانی در کمین نشستند تا با واسطه و بی‌واسطه از اینها سوءاستفاده کنند.
 
لذا، برای اینکه زحمات شما در طول دوران خدمت‌تان با یک اشتباه کوچک ولو سهوی زیر سوال نرود، خواهش می‌کنیم که یک قلم قرمز دور اینکه فرزندانتان را دخالت دهید بکشید و آنان را از حضور در جلسات و تصمیم‌گیری‌ها معاف‌ کنید، این به صواب نزدیکتر بوده و برای آنها هم بهتر است.  
 
البته ممکن است که مقام مسئولی به یک مراسمی دعوت شد که در آنجا تصمیم‌گیری نخواهد شد مانند مراسم شام یا حضور در دانشگاه و ... و محافظش همراه نیست یا فرزند خود را نیز به همراه خود آورد، ما هم نباید این مسئله را عَلَم کنیم. یعنی به صرف آنکه فرزند آقای عارف در یک جلسه‌ای حضور داشته است، نباید چشم خود را ببندیم و هر آنچه را که از دهنمان می‌آید و در شأن معاون اول نیست بگوییم. 
 
بنابراین، از آن طرف از دولتمردان می‌خواهیم که ساده‌نگر نباشند و خانواده خود را به کار نگیرند، از این طرف هم می‌خواهیم اگر یک وقت موارد استثنایی پیش آمد، مسئله را درست تحلیل کنیم، درست برخورد کنیم و خدای نکرده بی‌حرمتی نکنیم. 
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcgn79t3ak9xt4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما