پروژه ایرانی : وضعیت ناگوار مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی از قبیل قطع مستمری ۱۳ هزار معلول در سال جاری، لزوم توجه هر چه بیشتر به مطالبات و مشکلات سازمان بهزیستی و جامعه هدف این سازمان را بیش از پیش ضروری کرده است.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی، با تغییر زودهنگام دولت سیزدهم و برآمدن دولت مسعود پزشکیان با شعار توجه به محرومترین اقشار کشور، بسیاری از این اقشار به بهبود شرایط در این دولت امیدوار شدند، با این حال بیتوجهی به این اقشار در روزهای گذشته باعث اعتراض این اقشار شده به گونهای که فعالان صنفی اقشار کمتوان، در جلسه تودیع و معارفه وزرای پیشین و کنونی تعاون، کار و رفاه اجتماعی، انتقادات خود در این زمینه را به صورت آشکار بیان کردند.
با این حال، به فاصله تنها دو روز از این مراسم، اخباری درباره تغییرات احتمالی مدیریت در این سازمان بزرگ حمایتی به گوش رسیده که نشان میدهد در بهزیستی از تغییر مدنظر جامعه هدف خبری نخواهد بود.
در همین زمینه، یک منبع آگاه به ایلنا گفت: به احتمال زیاد در روزهای آینده، مدیر فعلی بهزیستی یکی از استانهای بزرگ کشور به عنوان سرپرست سازمان بهزیستی انتخاب خواهد شد.
وی افزود: این تغییرات در حالی صورت میگیرد که جامعه بزرگ تحت پوشش سازمان بهزیستی معتقد است یکی از دلایل اصلی نارضایتیهای گسترده امروز این جامعه، محصول عملکرد همین آقایان است، مسئولانی که در پاسخ به انتشار فیلم آزار و تنبیه معلولان در مراکز بهزیستی، چنین پدیدههایی را طبیعی و محصول بزرگ بودن دامنه خدماترسانی این سازمان میدانند.
این مقام آگاه در ادامه افزود: گرایش سیاسی مدعی فعلی مدیریت بهزیستی که جزو هواداران آقای جلیلی در انتخابات بود، البته مورد بحث ما نیست چون به احترام آقای پزشکیان و تلاش ایشان برای ایجاد وفاق ملی، ما نیز به انتخاب افراد کاردان و خبره با هر نگاه سیاسی احترام میگذاریم اما کسی که میگوید هیچکدام از کودکان خیابان ایرانی نیازمند نیستند و مدعی است مدل فرهنگی خانواده به گونهای بوده است که کودک باید برود سرچهارراه کار کند، صلاحیت حضور در هیچ پستی از این سازمان حمایتی را ندارد.
وی اظهار داشت: یک مطالعه کشوری که در سال ۹۹-۹۸ انجام شده و عنوان آن «ارزیابی سریع و پاسخ به وضعیت کودکان کار و خیابان ۱۵ استان کشور درباره کودکان کار» است و تمرکز آن روی تمام کودکان کار اعم از کودکانی که در خیابان و در کارگاهها کار میکنند، بوده نشان میدهد کودکانی که در ۱۵ استان کشور از جمله اردبیل، اصفهان، البرز، تهران، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، قم، کردستان، کرمان، گلستان، لرستان، مازندران و هرمزگان فعالیت میکردند، فقط ۳۷ درصدشان افغانستانی بودند، هشتدهم درصدشان متاهل و حدود ۷۰ درصدشان ۱۰ تا ۱۴ ساله بودند. در حالی که این مدعیان معتقدند، فقط ۱۸ درصد کودکان کار و خیابان، ایرانی هستند. همچنین یافتههای توصیفی این پژوهش نشان میداد که ۱۶.۱ درصد پدران این کودکان شاغل و اکثریت کارگر ساختمانی بودند یا در مشاغل خدماتی فعالیت میکردند، حدود ۱۶ درصد هم بیکار بودند. ۹ درصد از خانوادهها طلاق گرفته بودند و ۳۱.۶ درصد از پدران و ۱.۶ درصد از مادران هم مصرفکننده مواد مخدر بودند و حدود ۱۲ درصد از کودکانی که در این پژوهش بررسی شدند، سابقه فرار از خانه را داشتند.
این مقام آگاه در پایان گفت: از مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خصوص احمد میدری در جایگاه متولی امور این وزارتخانه و کسی که به عنوان معاون رفاهی و یک اقتصاددان، با وضعیت فقر و نابرابری در کشور به خوبی آشناست، درخواست داریم تا با اجتناب از چنین تصمیمات و انتصاباتی، وضعیت مددجویان، معلولان و کمتوانان تحت پوشش سازمان بهزیستی را بیش از این آشفته نکند.