جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ , 27 Dec 2024
پروژه ایرانی : محمدرضا باهنر با اشاره به مشی خدمت شهیدان رجایی و باهنر، می گوید: قبل از انتخابات مجلس یازدهم حضرت آقا سخنرانی عمومی داشتند و فرمودند مسئولیت پذیری در نظام جمهوری اسلامی وبال است، بار سنگینی روی دوش آدم است، هر مقدار که می‌توانید از زیر بار مسئولیت فرار کنید، مگر این که تکلیف شرعی شود و مشخص شود متعین است و فقط شما می‌توانید، آن زمان بر شما واجب است.
محمدرضا باهنر
محمدرضا باهنر
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی،  «محمدرضا باهنر» گرچه خود نام پُر تکرار و شاخصی در فضای سیاسی کشور خاصه در جریان اصولگراست اما بسیاری او را نه از جایگاه دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری، دبیرکلی جامعه اسلامی مهندسین، نماینده ادوار مجلس، عضو مجمع تشخیص و ....بلکه در کنار نام برادر شهیدش «محمدجواد باهنر» می شناسند، برادری که وزیر آموزش و پرورش بود و به نخست وزیری رسید اما عمر نخست وزیری او کوتاه بود و در جریان بمب گذاری دفتر نخست وزیری در تاریخ ۸ شهریور سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید. 

خود او نیز البته بر این نکته تاکید دارد و سال ها قبل گفته بود؛«اگر بخواهید فعالیت سیاسی من را یک «تیک‌آف» حساب کنید حتما این «تیک‌آف» به نام شهید باهنر است، یعنی وقتی من نماینده مجلس شدم و در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی عضو شدم، کسی آقای محمدرضا باهنر را نمی‌شناخت، ولی شهید باهنر را همه می‌شناختند و اسم باهنر برای من «برند» شده بود.»

در هفته دولت و در آستانه سالگرد شهادت شهید رجایی و محمدجواد باهنر، گپ و گفتی کوتاه با محمدرضا باهنر داشتیم. او از مشی خدمت گذاری در هر دو شهید روایت می کند و به خبرگزاری خبرآنلاین می گوید؛«متاسفانه امروز خیلی از ماها اینگونه نیستیم.»

او گریزی نیز به ولع برای گرفتن مسئولیت و پُست اشاره می کند و خاطراتی را از روزهایی که هنوز نظام جمهوری اسلامی تازه پا گرفته بود روایت می کند که در ادامه می خوانید؛

نمی دانم اگر شهید باهنر زنده بود الان در کدام جبهه سیاسی بود زیرا....
محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین گفت:  اینجا یک اعتراف کنم. برخی از من سوال می‌پرسند که اگر الان شهید باهنر زنده بود در کدام جبهه سیاسی بود. من می‌گویم نمی‌دانم. خود من هم در سال شصت نمی‌دانستم در آینده در کدام جبهه سیاسی قرار می‌گیرم.

وی ادامه داد: در مورد خدماتی که چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن داشتند و اخلاصی که در خدمت کردن داشتند، دو خاطره کوتاه از مرحوم شهید رجایی و مرحوم شهید باهنر بگویم.  در دولت آقای رجایی که نخست وزیر بودند، شهید باهنر را به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی کردند، ایشان در روز رای اعتماد به مجلس رفتند و رای آوردند. خبرنگار جلوی شهید باهنر رفت و پرسید جوان‌ها می‌پرسند چه حسی دارید؟ خیلی پاسخ زیبایی دادند. گفت من تا قبل از این که وزیر شوم چهار بچه داشتم اما الان که رأی گرفته ام ۱۱ میلیون فرزند دارم. مضمون صحبتش این بود. که من می‌دانم در قبال همه این دانش آموزان باید به عنوان یک پدر دلسوز و خیرخواه و آینده نگر کار کنم و به همه این‌ها برسم و باید پاسخگو باشم هم در مقابل خودشان هم پدر و مادرشان.  این روحیه شهید باهنر و وزرای آن زمان بود.

باهنر گفت: شهید رجایی تقریبا همین حرف را می‌زد. بعد از این که برای ریاست جمهوری رأی آورد، از او سوال کردند یا خودش گفته بود که هر زمان روی صندلی رئیس جمهوری می‌نشینم یا می‌خواهم دستوری را صادر کنم و یا حرفی بزنم یا اقدامی انجام دهم، روز قیامت را مجسم می‌کنم که یوم الحساب است و یک طرف من می‌ایستم و یک طرف رای دهندگان به من و خداوند هم باید بین من و این ۱۱ میلیون نفر قضاوت کند. آن‌ها مطالباتشان را می‌گویند و من باید بتوانم پاسخگو باشم که هیچ قدم و قلم و کلامی را بر علیه منافع شما یا به نفع شخص خودم بر ندارم.  می‌گفت همیشه این به اصطلاح صحنه در ذهنم مجسم است. متاسفانه امروز خیلی از ماها اینگونه نیستیم. 

جمله معنادار رهبری خطاب به مسئولان
باهنر با اشاره به توصیه هایی که رهبری به مسئولان می کنند، گفت: مقام معظم رهبری در مهمانی‌های افطاری ماه رمضان که مسئولین جمع بودند می‌فرمودند که اگر می‌خواهید ببینید انقلاب چقدر از مواضع خودش دور یا نزدیک شده نیاز نیست روی دیگران تحقیق کنید. هر کسی خودش را با خود سال ۶۰ مقایسه کند و ببیند آن زمان چه بوده و الان چه شده است. 

دبیرکل جبهه پیروان تصریح کرد: قبل از انتخابات مجلس یازدهم حضرت آقا سخنرانی عمومی داشتند و فرمودند مسئولیت پذیری در نظام جمهوری اسلامی وبال است، بار سنگینی روی دوش آدم است، هر مقدار که می‌توانید از زیر بار مسئولیت فرار کنید، مگر این که تکلیف شرعی شود و مشخص شود متعین است و فقط شما می‌توانید، آن زمان بر شما واجب است. ولی تا زمانی که متعین در شما نشده تا می‌توانید فرار کنید.  همانجا یادم است که فرمودند نمی‌دانم چرا انقدر هول و ولا است که به مجلس بروند. 

در مجلس اول اکثر چهره ها کاریزما بودند حتی لیبرال ها
وی گفت: یا در مجلس اول، اکثر چهره‌ها کاریزما بودند. خود آقای خامنه ای، آقای هاشمی، آقای طبرسی، مرحوم شهید باهنر و شهید رجایی و ...همه نماینده مجلس بودند. حتی لیبرال‌ها هم کاریزما بودند مثل مرحوم مهندس بازرگان و دکتر سحابی چهره‌های انقلابی بودند.  اصلا نمی‌توانید تصور کنید که مجلس اول داشت تمام می‌شد و برای مجلس دوم گفتند کاندیداها ثبت نام کنند و کمبود کاندیدا داشتیم. 

باهنر تاکید کرد: من آن زمان فعال سیاسی بودم. دنبال این بودیم که برای هر حوزه انتخابی کاندیداها را مشخص کنیم. برخی حوزه‌های انتخابی، غیر از نماینده موجودش، یک نفر حاضر نشد ثبت نام کند. می‌گفتند من کجا و مجلس کجا؟ مگر می‌توانم تصور کنم که باید نماینده مجلس شوم؟ برخی حوزه‌های انتخابیه با خواهش و تمنا به زور دست رئیس دفتر نماینده را گرفتیم و گفتیم که ثبت نام کند تا بالاخره انتخاباتی و رقابتی شود، دو نفر حداقل باشند تا رقابت شکل بگیرد، آن زمان اینطوری بود اما الان ۵۰ هزار نفر ثبت نام می‌کنند و می‌خواهند نماینده مجلس شوند. این اشکالات پیش آمده است. 
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdchqqnkw23nizd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما