يکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ , 22 Dec 2024
جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۲۶
کد مطلب : 425853
منبع : ايسنا

«تخت جمشید» صدقه نمی‌خواهد!

پروژه ایرانی : صاحبنظرانی در حوزه باستان‌شناسی و میراث فرهنگی مدعی شدند از ۱۲ میلیارد تومان درآمد کنسرتی که اخیرا در «تخت جمشید» برگزار شده، قرار است حدود یک میلیارد تومان عاید این میراث جهانی شود. آنها معتقدند تخت جمشید برای ایران، مثل اهرام ثلاثه برای مصر است و این ادعا که هدف کنسرت معرفی تخت‌ جمشید بوده، بی‌معنی و غلط است، چون شهرت این بنا خیلی بیشتر از خواننده و هنرمند است و تخت جمشید به صدقه آنها نیازی ندارد.
تخت جمشید
تخت جمشید
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی، بیشتر از یک ماه از برگزاری کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید گذشته و درحالی که مسئولان میراث فرهنگی معتقدند با صدور مجوز برگزاری کنسرت در محوطه این میراث جهانی، یک تابوشکنی اتفاق افتاده است و برگزارکنندگان کنسرت‌های موسیقی با استقبال از این اقدام، آن را «فتح باب» توصیف کرده‌اند اما بسیاری از باستان‌شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی همچنان نظرات مخالف و متفاوتی دارند. آنها هنوز منتظرند وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نتیجه مطالعات صوت‌سنجی و گزارش دقیق و کارشناسی از پایش وضعیت تخت جمشید، قبل و بعد از اجرای کنسرت را ارائه دهد.
 
اکنون در شرایطی که از برپایی یک کنسرت دیگر در تخت جمشید خبر داده شده است، صندوق احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی (که زیرمجموعه‌ای از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است) نشستی با عنوان «فرصت‌ها و چالش‌های برگزاری رویدادهای فرهنگی در بناهای تاریخی و محوطه‌های باستانی» و با حضور رضا سامه ـ مدیرکل امور پایگاه‌های میراث ملی و جهانی ـ، کامیار عبدی ـ باستان‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی ـ و سیداحمد محیط طباطبایی ـ رئیس ایکوم ایران (کمیته ملی موزه‌ها) برگزار کرد تا به بررسی این موضوع بپردازد.
 
شهاب طلائی، مدیر عامل صندوق احیا و بهره برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی در این نشست که در عمارت مسعودیه برگزار شد، گفت: اخیرا شاهد برگزاری کنسرت موسیقی سنتی در تخت جمشید به عنوان یک پایگاه جهانی میراث فرهنگی بودیم و این موضوع با اختلاف نظر بسیاری از بزرگان و دوستداران میراث فرهنگی همراه بود. موضوع برگزاری رویدادهای فرهنگی در بناهای تاریخی و محوطه‌های باستانی، مسئله‌ای تازه و در ابتدای راه است و بسته به جنس و تنوع بناها نیازمند برنامه‌ریزی متفاوت است.
 
او ادامه داد: ما باید به بهانه‌های مختلف بتوانیم مردم را به بناهای تاریخی دعوت کنیم، برگزاری این رویدادها می‌تواند زمینه‌ساز حضور، آشنایی و انس بیشتر مردم با بناهای تاریخی و میراث فرهنگی شود، البته باید شئون و هویت بنا نیز در نظر گرفته شود و آسیبی به آن وارد نشود.

سپس رضا سامه، مدیرکل امور پایگاه‌های میراث ملی و جهانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز که تا کنون به مخالفت‌ها و انتقادهای کارشناسی درباره برگزاری کنسرت در عرصه بناها و محوطه‌های تاریخی به ویژه در محوطه جهانی تخت جمشید پاسخی نداده بود، گفت: این اولین اظهار نظر من در مورد این رویداد است و به دلیل مسئولیتی مستقیمی که درباره برگزاری رویداد اخیر در تخت جمشید داشتیم، صبر کردیم که رصد و پایش‌های لازم انجام شود و سپس نظر خود را اعلام کنیم.
 
سامه گفت: هر اثر تاریخی در زمان تأسیس، یک علت غایی داشته و یک دوره حیات فعال را طی کرده و به دست ما رسیده است، و امروز، مسئولیت حفاظت آن به ما محول شده است، ما علاوه بر حفاظت و مرمت به امر احیا نیز توجه ویژه‌ای داریم.

او ادامه داد: احیا فقط به معنای معنای بازگرداندن بنا به ماموریت اولیه خود نیست، بلکه یک کاربری جدید مناسب با شأن اثر نیز می‌توان برای بنا تعریف می‌شود و در آن راستا احیا می‌شود یکی از مصداق‌های احیا، برگزاری همین رویدادها در بناهای تاریخی و محوطه های باستانی است.
 
مدیر کل امور پایگاه‌ها به پیوستگی موضوع نوروز با تخت جمشید اشاره کرد و افزود: بسیاری از رسوم تاریخی ما وابسته به مکان‌های تاریخی و مشاهیر ما هستند که این مکان‌ها و مشاهیر می‌توانند محور برگزاری رویدادهای فرهنگی باشند. بناهایی مانند تخت جمشید، میدان نقش جهان، ارگ بم، معبد چغازنبیل و بسیاری از بناهای دیگر، کیفیت‌های منحصر به فردی دارند که هر یک از این بناها را به حیثیت ملی ما پیوند می‌دهد. این بناها ممکن است قابلیت‌های دیگری را نیز داشته باشند. بناهای تاریخی ما، در زمان حیات فعال خود، هیچگاه استیج و محل برگزاری رویداد نبوده است و زمینه اجرای نمایش هنر یا مراسم خاصی نبوده است.
 
او ادامه داد: آن چیزی که فراتر از خود اثر اهمیت دارد، وجه نمادین و سمبلیک این آثار است که به آن توجه ویژه‌ای وجود دارد. اینکه این وجوه و قابلیت‌ها یک فرصت هستند یا تهدید، بستگی به این دارد که ما از بناها و قابلیت‌های آن چه تحلیل داشته باشیم.
 
مدیرکل امور پایگاه‌های میراث ملی و جهانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی افزود: آثار تاریخی ما ارزش‌های ذاتی متعددی دارند. علاوه بر آن، امروز در ادبیات نظری و تخصصی دانش میراث فرهنگی، ارزش‌های منتسب مانند ارزش اقتصادی و فرهنگی نیز برای بناها تعریف می‌شود، مثلا سهم و نقش تخت جمشید، علاوه‌بر ارزش تاریخی، در روابط دیپلماتیک، تعالی ارزش‌های فرهنگی، همبستگی اجتماعی مردم ما و همچنین در رونق اقتصادی محلی و ملی نیز قابل بررسی است.
 
او اضافه کرد: ما باید باید واقعیت‌های کنونی جامعه را در نظر بگیریم و بپرسیم از نظر سلامت آثار امروز چه شرایطی داریم. آیا توان مراقبت پایدار از همه این بناها را داریم؟ آیا برای برگزاری رویدادهای فرهنگی در بناهای تاریخی، الان فقط باید برنامه‌ریزی و سیاستگذاری کنیم یا می‌توانیم وارد آزمون هم بشویم.
 
سامه گفت: دانش مدیریت میراث فرهنگی باید مانند بسیاری از علوم دیگر، تجربه‌پذیر و قابل تحلیل و ثبت باشد. رویدادی که اخیرا در تخت جمشید برگزار شد، یک تجربه ارزشمند برای بحث مدیریت در میراث فرهنگی است. امروز ما آمار دقیقی از میزان پروازها، ظرفیت‌های هتل‌های مجاور، حجم پارکینگ و حداکثر تعداد گردشگر قابل پذیرش در این پایگاه را به دست آورده‌ایم.
 
او اظهار کرد: ما همزمان با برگزاری رویداد، خود تخت جمشید را رصد و پایش کردیم، شرایط پایداری آن را سنجیدیم و اینها فرصت‌هایی بود که با برگزاری رویداد برای ما محقق شد و ما از انفعال در مدیریت به سمت فعال بودن و پیش‌بینی برای آینده سوق داد.
 
مدیرکل امور پایگاه‌های میراث ملی و جهانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: با صدور مجوز برگزاری این کنسرت در تخت جمشید، ما فقط یک تابو را نشکستیم، بلکه الان راه تازه‌ای را باز کرده‌ایم که «دانش مدیریت میراث فرهنگی» در کشور رشد کند، اشکالات آن برطرف کند و در تجربیات بعدی بتوانیم آن را توسعه دهیم.

کامیار عبدی، باستان‌شناس فارغ‌التحصیل از دانشگاه میشیگان و عضو هیات علمی گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی که در تخت جمشید نیز فعالیت باستان‌شناسی داشته است، با این یادآوری که از نظر ما باستان‌شناسان، محوطه‌های باستانی، چه تپه‌ای کوچک و دورافتاده و چه محوطه‌های ثبت جهانی شده، همگی دارای شأن و منزلت هستند، تاکید کرد: من با برگزاری کنسرت و رویدادهای فرهنگی در محوطه‌های باستانی مخالف نیستم اما باید شأن و منزلت آثار باستانی حفظ شود و در عین حال از این عوام فریبی‌های موجود که مثلا کنسرت برای معرفی تخت‌ جمشید است هم اجتناب شود. همچنین نیمی از درآمد این رویدادهای فرهنگی باید صرف حفاظت از بنا و محوطه شود.
 
این باستان شناس با بیان اینکه بعضی محوطه‌های باستانی نسبت به دیگر محوطه‌ها از اهمیت بالاتری برخوردارند، مثلا اگر تخت‌ جمشید را مهم‌ترین محوطه باستانی ایران ندانیم، دست‌کم می‌توانیم آن را جزو سه محوطه اول ایران بنامیم، اظهار کرد: برخی در توجیه برگزاری کنسرت در تخت‌ جمشید، یک حرف عجیب را مطرح می‌کردند که هدف از برگزاری کنسرت، معرفی این مجموعه باستانی به مردم است. این در حالی است که در کشور ما همه مردم، این محوطه را به خوبی می‌شناسند.
 
عبدی اضافه کرد: میزان بازدید مردم از تخت‌ جمشید حتی در روزهای گرم سال، چیزی در حدود ۱۰ هزار نفر در روز است، در ایام تعطیل و نوروز این آمار تا یک میلیون بازدیدکننده در روز رسیده و این ادعا که هدف کنسرت، معرفی تخت‌ جمشید بود، بسیار بی‌معنی و غلط است.
 
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: تخت‌ جمشید برای معرفی به مردم، به کنسرت نیاز ندارد. تخت‌ جمشید به عنوان یک محوطه باستانی ۲۵۰۰ ساله دارای انواع و اقسام مشکلات حفاظتی است و مدام کارهای متعددی برای حفاظت در آن باید انجام ‌شود، که فرونشست زمین در منطقه نقش رستم و پاسارگاد بر این مشکلات افزوده است.
 
او گفت: یک هفته قبل از برگزاری کنسرت، این حرف مطرح شد که بودجه تخت‌ جمشید قطع شده است، این حرف اگر درست باشد، مانند آن است که یک مریض را به دلیل مشکلات بیمه از آی سی یو خارج کرده و رها کنید. در شرایطی که تخت‌ جمشید به حفاظت‌های اضطراری نیاز دارد و دچار مشکلات بودجه‌ای هم شده، یکباره در آن کنسرت هم برگزار می‌شود، کنسرتی که گفته شده حدود دوازده میلیارد تومان درآمد دارد اما چه چیزی عاید تخت‌ جمشید می‌کند؟

این مدرس دانشگاه با مقایسه میزان درآمد کنسرت‌های رایج در کشور با کنسرت اخیر، اظهار کرد: اگر این کنسرت در برج میلاد یا تالار وزارت کشور برگزار می‌شد نصف درآمد آن باید به سالن پرداخت می‌شد، این در حالی است که برگزارکنندگان کنسرت، با نوعی صدقه و منت به مجموعه میراث فرهنگی و تخت‌ جمشید برخورد می‌کردند و می‌گفتند ما یک میلیارد تومان به تخت‌ جمشید کمک می‌کنیم. البته معضل دیگری هم وجود دارد که وقتی روزی ۱۰ هزار بازدیدکننده از تخت‌ جمشید بازدید می‌کنند، چرا درآمد حاصله، صرف حفاظت از آن نمی‌شود؟
 
این باستان‌شناس پیشنهاد کرد: از دوازده میلیارد تومانی که گفته شده درآمد این کنسرت بوده، اگر هزینه‌ها را کم کنند، از مابقی سود خالصی که می‌ماند، حداقل ۵۰ درصد آن باید به تخت‌جمشید تعلق بگیرد و صَرف حفاظت از این محوطه باستانی شود.
 
عضو هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی افزود: در واقع این برگزارکنندگان کنسرت بودند که از شهرت تخت‌ جمشید استفاده کردند، نه برعکس. تخت‌ جمشید نیاز به معرفی ندارد. آن یک میلیارد هم که می‌گویید کمک می‌کنید، پیشکش! تخت‌جمشید به صدقه نیاز ندارد، ارزش تخت‌ جمشید خیلی بیشتر از این است.
 
عبدی ادامه داد: اگر نصف درآمد کنسرت‌های برج میلاد، به خود برج میلاد می‌رسد، چرا نباید نصف درآمد کنسرت اخیر به تخت‌ جمشید برسد؟ خصوصا در این وضعیت بحرانی که فرونشست، کمبود بودجه و سایر عوامل، این محوطه را تهدید می‌کند.
 
این باستان‌شناس با طرح این ادعا که برای اجرای این کنسرت امضا شده، بین برگزارکننده و خود پایگاه تخت‌ جمشید نبوده، بلکه با میراث فرهنگی استان فارس امضا شده است، اظهار کرد: از یک میلیارد تومان گفته شده، اگر خوش‌بینانه بگویم، شاید ۱۰۰ میلیون تومان به خود تخت‌ جمشید اختصاص پیدا کند. خود یک میلیارد هم به نسبت هزینه‌های تخت‌ جمشید رقمی ناچیز است چه رسد به ۱۰۰ میلیون تومان که دردی از تخت‌ جمشید دوا نمی‌کند.
 
عبدی که مدت‌ها در تخت جمشید فعالیت داشته است، با بیان اینکه از سال ۱۳۶۷ که من وارد رشته باستان‌شناسی شدم، این بحث مطرح بود که مدیریت تخت‌جمشید هیأت امنایی شود که هیچ‌وقت محقق نشد، گفت: درآمد بلیت‌فروشی تخت‌ جمشید مستقیم به این محوطه میراث جهانی نمی‌رسد، بلکه به حساب خزانه واریز می‌شود و ابتدای سال مالی بعد، دولت بخشی از این درآمد را به وزارت میراث فرهنگی می‌دهد و درصد کمی از آن به تخت‌ جمشید می‌رسد.
 
این باستان شناس گفت: دشواری‌های مالی در سال‌های اخیر باعث شده بود که یک بانک را به عنوان حامی مالی وارد تخت‌ جمشید کنند و لباس همه پرسنل و راهنمایان تبدیل به تبلیغات آن بانک شده بود که صورت بسیار ناموجهی برای کشور داشت.

از طرفی، سیداحمد محیط طباطبایی، رییس ایکوم ایران (کمیته ملی موزه‌ها) با این اشاره که میراث فرهنگی سه رکن دارد، پژوهش، حفاظت ‌و مرمت و معرفی، یادآور شد که بیش از بیست سال است با ادغام سازمان میراث فرهنگی با گردشگری، معاونت معرفی حذف شده است و اکنون می‌توان این موضوع را بررسی کرد و اصلاح ساختاری لازم را انجام داد.
 
محیط طباطبایی تاکید کرد: بسیاری از بناهای تاریخی، تک‌اُبژه موزه‌ای هستند که باید صرفا برای دیدن، احیا شود و نمی‌توان آن را به رستوران تبدیل کرد و تخت‌ جمشید جزو این نوع بناهاست.
 
او افزود: بخشی از بناها، خانه‌های تاریخی است که مردم در آن زندگی می‌کنند. برای بخشی دیگر از بناها نیز بسته به نوع بنا و معماری، هویت، گذشته و تاریخ می‌توان کاربری خاصی از قبیل خیاط‌خانه، رستوران، مرکز فرهنگی و نظائر آن تعریف کرد و بر همان اساس، بنا را احیا کرد.
 
رئیس کمیته ملی موزه‌ها ادامه داد: مسئله حفاظت و احیا در تخت‌ جمشید با سایر مصادیق احیا کاملا متفاوت است. این محوطه باستانی، معرف ویژگی‌های تمدنی و هویتی و تاریخ و فرهنگ ماست. شهرت این اثر تاریخی به اندازه‌ای است که هر جا نامی از ایران برده شود، تصویر تخت جمشید نیز در کنار آن قرار می‌گیرد. تخت جمشید معرف قطعی آن سرزمینی است که ایران نامیده می‌شود.
 
این پیشکسوت میراث فرهنگی گفت: هر محوطه و بنا بر اساس شأن و منزلت خود باید حفظ شود. چتر حفاظت، بخشی از وظایف میراث فرهنگی است که هیچگاه نباید تعطیل شود. هشت سال جنگ باعث شد موزه‌های و گردشگری ما کاملا تعطیل شود اما امر حفاظت بناها و انتقال اموال، زیر موشک راکت و همچنان برقرار بود. در ان دوره، مسجد جامع اصفهان مورد حمله قرار گرفت و به کمک یونسکو تعمیر شد. بنابراین بحث حفاظت، اولویت اول در میراث فرهنگی است.

محیط طباطبایی با بیان اینکه مسئول میراث فرهنگی، مکلف به معرفی و حفظ آثار تاریخی و فرهنگی است، مشکلات بخش‌های مختلف کشور اعم از نفت و راه و آب و کشاورزی، باید توسط مسئولان همان بخش‌ها در دولت پیگیری شود، اظهار کرد: مسئول میراث فرهنگی ما نباید به دنبال رسیدگی به مشکلات آب و کشاورزی روستاهای مجاور تخت‌ جمشید باشد. وظیفه او باید، حفاظت، معرفی و استمرار حیات فرهنگی تخت جمشید باشد. مسئولیت مشکلات مربوط به سینما و موسیقی نیز ارتباطی با میراث فرهنگی ندارد.
 
رئیس ایکوم ایران گفت: در فاصله سال‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۳ در بیش از ۱۱ سال، تغییراتی که در ساختار سازمان میراث فرهنگی انجام شد، مشکلی ایجاد کرد که هنوز هم دچار آن هستیم. در آن دوره، کل میراث تبدیل به پژوهشگاه شد و این مسئله باعث شد که بودجه آن تابع قوانین وزارت علوم و در نتیجه هیأت امنایی شود و تخت جمشید و همه بناها در چهارچوب هیأت امنا قرار داشتند.
 
او به آزمون و خطا برای کسب دانش و تجربه در حوزه مدیریت میراث فرهنگی اشاره کرد و افزود: در آیین‌نامه سازمان میراث فرهنگی در دهه هشتاد، مقررات مشخصی برای عکاسی و فیلمبرداری در بناهای تاریخی و سایت‌های باستانی مصوب شده بود که شرایط لازم را پیش‌بینی کرده بود. طبق آن قانون، فیلمبرداری مستند در صورتی که مزاحم بازدید از بنا نشود، مجاز شده بود. طبق آن مصوبه، ساخت فیلم داستانی در بناهایی مثل تخت جمشید که در حکم موزه هستند، ممنوع شده بود که به بنا آسیب وارد نشود. امروز در سینمای غرب می‌بینیم در یک فیلم، کاخ سفید کاملا تخریب می‌شود، مگر آن فیلم واقعا در خود کاخ سفید فیلمبرداری شده است؟ امروزه فناوری به جایی رسیده که می‌توان بدون نیاز به ورود به خود بنا، از آن در فیلم داستانی استفاده کرد.
 
رئیس کمیته ملی موزه‌ها در ایران اظهار کرد: برای اجرای برنامه‌های فرهنگی و هنری در بناها و محوطه تاریخی، نخست باید به این فکر کرد که مثلا در بنایی مثل عالی‌قاپو، هر چه مردم کمتر وارد آن شوند، آسیب کمتری می‌بیند. همین تخت جمشید که مثلا در زمانی اعلام شد ۳۰ هزار نفر در یک روز از آن بازدید کردند، این میزان بازدید اصلا پدیده مناسبی نیست، چون به بنا آسیب می‌زند. وظیفه ما بهره‌برداری روزانه از این بناها نیست، بلکه حفظ این آثار برای آینده است.
 
این پیشکسوت میراث فرهنگی افزود: این آثار هویت ما را می‌سازد و اگر بخواهیم آن را مادی کنیم، اصلا قابل قیمت‌گذاری نیست. ارزش این آثار تا اندازه‌ای است که باید پول نفت را هم صرف نگهداشت آن کنیم.
 
او در ادامه اظهار کرد: چرا فرونشست زمین در تخت جمشید را جدی نمی‌گیریم؟ چرا در مجاور این محوطه‌ باستانی، کارخانه پتروشیمی تاسیس می‌کنیم؟ بعد جالب است که می‌گویند این پتروشیمی می‌خواهد اسپانسر شود. خب این پتروشیمی اسپانسر این شود که خودش از آن منطقه خارج شود تا آلودگی شیمیایی آن به این محوطه باستانی آسیب نزند.
 
محیط طباطبایی گفت: تخت جمشید برای ایران، مثل اهرام برای مصر است و به عنوان افتخار یک کشور محسوب می‌شود. اگر رویدادی بخواهد در چنین بنایی برگزار شود باید رویدادی در شأن ملی بوده و برگزاری رویداد در یک بنا باید وسیله‌ای برای پاداش دادن به یک اثر فرهنگی فاخر باشد.
 
او به سابقه برگزاری رویدادهای فرهنگی در بناهای تاریخی نیز اشاره کرد و افزود: کنسرت‌های موسیقی فاخری در گذشته در کاخ نیاوران توسط بسیاری از هنرمندان مانند آقای حسین علیزاده برگزار می‌شد اما همین آقای علیزاده نتوانست مجوز اجرا در تخت جمشید را بگیرد، چون تخت جمشید یک اثر تاریخی ملی است.
 
رئیس کمیته ملی موزه‌ها اضافه کرد: از طرف دیگر یکی از بهترین اجراهایی که در کاخ چهل ستون اصفهان انجام شده، اجرای محمدرضا شجریان بود، که آن هم به عنوان نماینده موسیقی ملی ما و تنها با تعداد محدودی نوازنده در این کاخ اجرا کرد. این خواننده است که باید هزینه کند که در چنین بنایی مجوز اجرا بگیرد. شهرت این بناها خیلی بیشتر از خواننده و هنرمند است.
 
این صاحبت نظر میراث فرهنگی تاکید کرد: ما مکلفیم از اعتبارات ملی برای حفاظت از این بناها هزینه کنیم و این بناها باید برای آیندگان بماند.
 
او اضافه کرد: ما اقتصاد برندینگ را سالهاست که کنار گذاشته‌ایم. شما فکر می‌کنید نگهداری و حفظ برج ایفل پاریس (فرانسه) یا مجسمه آزادی (آمریکا) فقط از طریق بلیت‌فروشی انجام می‌شود، مسلما اینطور نیست.

محیط طباطبایی گفت: تمام محصولات فرهنگی اعم از کتاب و لباس و فیلم و حتی صندلی‌های پرواز و تخت‌های هتل‌هایی که توسط گردشگران تخت جمشید در شیراز استفاده می‌شود، متعلق به تخت جمشید و میراث فرهنگی است و باید از محل درآمد آن، برای خود تخت جمشید هزینه شود و این اصلا مصداق صدقه نیست.
 
او به تجربه‌های جهانی نیز اشاره‌ای کرد و افزود: موزه لوور (فرانسه) با وجود اینکه یکی از پردرآمدترین موزه‌های دنیاست، باز هم شهرداری پاریس بخشی از درآمدهای جانبی مرتبط با موزه را به خود موزه برمی‌گرداند و برای حفظ و توسعه آن هزینه می‌کند. یک مجموعه فاخر میراث فرهنگی نباید در تامین هزینه‌های اولیه خود دچار مشکل شود و مدیران آن برای تامین هزینه‌ها مجبور به انجام کارهایی در بنا شوند که ‌هم‌شأن بنا نیست.
 
رئیس کمیته ملی موزه‌های ایران گفت: یک زمانی در استانداری فارس این موضوع مطرح بود که چرا باید درآمد منطقه شمال شهر شیراز یعنی «معالی‌آباد» را برداریم و در مناطق و محلات جنوب شهر مثل محله «سنگ‌سیاه» هزینه کنیم. من در پاسخ گفتم همین امروز صورت‌جلسه کنید که آرامگاه حافظ و سعدی را به کرمان منتقل شود تا ببنید آن موقع چه کسی می‌آید در «معالی‌آباد» زندگی کند. بنابراین در آمد شهر ناشی از درآمد فرهنگ و برندینگ میراثی است. ما چرا هیچ وقت برند و مالکیت تخت جمشید را ثبت نکرده‌ایم که هر کسی که از اسم تخت جمشید استفاده می‌کند، سهم خود را به تخت جمشید بده.
 
این پژوهشگر میراث فرهنگی اظهار کرد: هر برنامه‌ای که برای یک بنای تاریخی و محوطه باستانی داریم باید زیر چتر حفاظتی باشد، یعنی هربنایی باید برای خود مشخص کند در هر روز می‌تواند میزبان چند نفر باشد که آن تعداد بدون آسیب وارد شدن به بنا، بازدید کنند. پس از مشخص شدن این ظرفیت، مسائل حفاظتی در نظر گرفته شود و در مرحله سوم شأن آن رویداد در نظر گرفته شود.
 
محیط طباطبایی تاکید کرد: جایگاه تخت جمشید به اندازه‌ای است که می‌تواند میزبان رویدادهایی فراتر از سطح ملی باشد. بنابراین برگزاری هر رویدادی در این بنا نمی‌تواند کارکرد معرفی داشته باشد و برای اینکار باید سراغ دیگر بناها رفت، خصوصا بناهای در اختیار صندوق توسعه و احیا که واجد همین شرایط هستند.

 
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcenn8exjh8wvi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما