پروژه ایران : کتاب «حظ کردیم و افسوس خوردیم»، سفرنامهی میرزا حسنخان مستوفیالممالک و دوستعلیخان معیرالممالک به همراه تعدادی نامه از فرنگ و چند قطعه عکس دیدهنشده از این سفر برای نخستین بار منتشر شد.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، سوغات سفر پادشاهان قاجاری به فرنگ تنها دوربین و اتومبیل نیست. همراهان پرتعداد شاه در هر سفر نیز داستانی برای خودشان دارند.
مواجههٔ این طبقهٔ درباری با کشورهای اروپایی نفر به نفر متفاوت است. آنچه در کتاب حظ کردیم و افسوس خوردیم آمده، گزارشی است از سفر دو جوان قاجاری که در سفر اول مظفرالدینشاه به فرنگ همراه او بودهاند؛ جوانانی که اگرچه نسبت نزدیکی با شاه داشتند اما با حفظ فاصله از او تلاش کردند تا بهتنهایی این دنیای تازه را کشف کنند.
میرزاحسنخان مستوفیالممالک و دوستعلیخان معیرالممالک که بعدها چهرههای مهمی در تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران شدند، سفرنامهشان را در دو سوی یک دفترچه نوشتند. این دفترچه به همراه تعدادی نامه از فرنگ و چند قطعه عکس دیدهنشده از این سفر از میان انبوه اسناد و عکسهای بهجامانده از خاندان معیرالممالک جدا شدهاند و برای نخستین بار منتشر میشوند.
وجه اشتراک دو سفرنامه این است که نویسندگانِ هر دو جوانند و دنیاندیده، و نسبتشان با قدرت و ثروت بسیاری از موانع را از سر راهشان برداشته است. هر دو به بهانهٔ همراهی با مظفرالدینشاه عازم سفرند و در عین حال، چون میخواهند مستقل باشند، چند ماه بعد از شروع سفر شاه، قدم در راه میگذارند.
خاطرات سفر فرنگ دوستعلیخان که سالها قبل برای مجلهٔ یغما نوشته شده و همچنین ترجمهٔ مطلبی که روزنامهای فرانسوی دربارهٔ او منتشر کرده، برای تکمیل این سفرنامهها و شکل گرفتن تصویر کاملتری از این سفر در این کتاب گنجانده شده است. نسخهٔ روزنامهٔ مذکور از میان اسناد بهجامانده از خاندان معیرالممالک به دست آمده و اولینبار است که ترجمهٔ فارسی آن منتشر میشود.
علاوه بر اینها هشت نامه به جای مانده از این سفر نیز بدر این کتاب گنجانده شده که میتواند خواننده را با احوال نویسندگان بیشتر آشنا کند. در پایان کتاب عکسهای متنوعی از این سفر منتشر شده؛ از پرترههای دوستعلیخان گرفته تا عکسهایی از گردشهای جمعی جوانان ذوقزدهٔ فرنگیپوش و البته عکسهای متفاوتی از مظفرالدین شاه. بیشتر این عکسها نیز پیش از این منتشر نشدهاند.
دربارهٔ نویسندگان سفرنامهها
میرزاحسنخان مستوفیالممالک، نویسندهٔ سفرنامهٔ اول کتاب، فرزند میرزا یوسفخان مستوفیالممالک بود و در سال ۱۲۵۳ شمسی متولد شد. پدرش مستوفی و صدراعظم ناصرالدین شاه بود و صاحب املاک و باغات فراوانی همچون حسنآباد، یوسفآباد، بهجتآباد و ونک.
مستوفیالممالک در جوانی با عصمتالملوک، نوهٔ ناصرالدینشاه و دختر امیر دوستمحمدخان معیرالممالک ازدواج کرد؛ پیوندی که موجب خرسندی ناصرالدین شاه شد. بعد از درگذشت ناصرالدین شاه و بر تخت نشستن مظفرالدین شاه، ساختار دربار تغییر کرد. میرزا حسن که در جستوجوی راهی برای فرار از مسئولیتهای دولتی و دنبال کردنِ علایق شخصی خود بود، از این تغییرات استقبال کرد و بعد از فروش باغ و عمارت یوسفآباد و پرداخت بدهیهایش تصمیم گرفت به تماشای فرنگ برود.
نمایشگاه بینالمللی ۱۹۰۰ میلادی بهترین بهانه برای راهی شدن به اروپا بود، بنابراین همسر و سه فرزندش را در تهران گذاشت و رفت. هفت سال در اروپا ماند و دل سیر هر آنچه خواست، کرد. مستوفیالممالک پس از بازگشت به ایران، در دولت میرزا علیاصغرخان امینالسلطان بعنوان وزیر جنگ به مجلس معرفی شد. او بعدها در دورهٔ سلطنت محمدعلیشاه و احمدشاه قاجار بارها به وزارت جنگ، وزارت مالیه و ریاست وزرا (همان نخستوزیری) منصوب شد.
مستوفیالممالک در آغاز جنگ جهانی اول ریاست دولت را بر عهده داشت و بیطرفی ایران را در این جنگ اعلام کرد. دوبار به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و در دورهٔ حکومت رضا شاه پهلوی نیز سه دوره ریاست دولت را بر عهده گرفت.
نویسندهٔ دومین سفرنامه دوستعلی خان اعتصامالسلطنه (معیرالممالک بعدی)، فرزند دوستمحمدخان و فاطمه خانم عصمتالدوله (دختر ناصرالدین شاه قاجار)، در سال ۱۲۵۳ شمسی در باغ فردوس تهران متولد شد.
به رسم ثروتمندان آن زمانه، تحصیل را در خانه و با معلمان منتخب پدرش آغاز کرد. از همان کودکی به نقاشی علاقهمند بود و پدرش هم امکان یادگیری نقاشی را برایش فراهم کرد. او بعدها با دختر علیاصغر خان امینالسلطان، صدراعظم وقت ناصرالدین شاه و دوست نزدیک پدرش، ازدواج کرد. دوستعلی خان در دورهٔ صدارت امینالسلطان به منصب وزارت مخزن نظام یا سررشتهداری قوای نظامی منصوب شد.
دوستعلیخان معیرالممالک در کنار فروغ فرخزاد در گفتوگویی که ابراهیم گلستان ترتیب داده بود
در همان زمان که مصادف بود با برگزاری نمایشگاه جهانی سال ۱۹۰۰ میلادی، مظفرالدینشاه تصمیم گرفت به سفر فرنگ برود. دوستعلیخان که به گفتهٔ خودش «سالها سودای سفر فرنگ» داشت، فرصت را غنیمت شمرد و از شاه و از صدراعظم اجازه گرفت تا جدا از کاروان شاه، راهی این سفر شود.
پس از بازگشت دوستعلیخان از سفر فرنگ، عینالدوله، صدراعظم وقت، او را به اختلاس در نظام متهم کرد. دوستعلیخان هم، برای رفع این اتهام، از ریاست مخزن نظام کناره گرفت و از آن پس دیگر هیچ منصب دولتیای را نپذیرفت. بعد از درگذشت پدرش در دوران سلطنت احمد شاه لقب معیرالممالک به او رسید و به دنبال برافتادن القاب سنتی در دورهٔ سلطنت رضاشاه، معیرالممالک نام خانوادگی «معیری» را برای خود و خانوادهاش برگزید.
معیرالممالک، پس از کنارهگیری از مناصب دولتی، خودش را با نقاشی، شکار، کبوتربازی، پرورش ماکیان و تشکیل محافل تفریحی و فرهنگی در خانه مشغول کرد و همزمان خاطراتش از دوران ناصری را نیز به رشتاه تحریر درآورد است که نشر تاریخ ایران آنها را در قالب دو کتابِ رجال عصر ناصری و یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه منتشر کرده است. وقایعالزمان یا خاطرات شکاریه نیز کتاب دیگر اوست که معیرالممالک در آن، ضمن شرح شکارهایش، وقایع روزانهٔ سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۳۱ قمری را نیز ثبت کرده است. وقایعالزمان در چند جلد نوشته شده اما تنها یک جلد آن که به وقایع سال ۱۳۲۹ قمری مربوط میشود توسط نشر تاریخ ایران منتشر شده است.
دربارهٔ پژوهشگران کتاب حظ کردیم و افسوس خوردیم
پدرام خسرونژاد که مجموعهٔ بزرگی از اسناد و عکسهای خاندان معیرالممالک را در اختیار دارد، دانشآموختهٔ رشتهٔ نقاشی در مقطع کارشناسی و پژوهش هنر در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه هنر است و در رشتهٔ انسانشناسی اجتماعیفرهنگی در دانشگاه سوربن و مدرسهٔ عالی علوم اجتماعی پاریس تحصیل کرده است.
خسرونژاد در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ در دانشگاه آکسفورد انگلستان و در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ در دانشگاه سنتاندروز به تدریس مشغول بوده است. او در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ به دعوت دانشگاه ایالتی اُکلاهمای آمریکا دپارتمان مطالعات ایرانشناسی و خلیج فارس این دانشگاه را راهاندازی کرد.
پژوهشهای پدرام خسرونژاد حول محورهای انسانشناسی دین، انسانشناسی هنر، و انسانشناسی تصویری با تأکید بر هنر تشیع ایرانی و هنر دوران قاجار بهویژه عکاسی و شمایلهای مذهبی بوده است. در کارنامهٔ کاری او بیش از پانزده جلد کتاب، هشتاد مقالهٔ علمی و دوازده نمایشگاه علمی پژوهشی ثبت شده است. او هماکنون استاد گروه مطالعات دینی و اجتماعی دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه سیدنی غربی و کیوریتور مرکز فرهنگی گرافتن است.
پژوهشگر دیگر این کتاب، فاطمه معزی، دانشآموختهٔ رشتهٔ تاریخ است و سالهاست دربارهٔ تاریخ ایران در دورهٔ قاجار مطالعه و پژوهش میکند. از میان آثار و مقالات او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«محمدعلی میرزا قاجار، ولیعهد»، فصلنامهٔ تاریخ معاصر ایران. ش ۶۰. زمستان ۱۳۹۰.
«شبنامهها و اعلامیههای مشروطیت»، فصلنامهٔ تاریخ معاصر ایران. ش ۱۰. ۱۳۷۸.
«موانع و مشکلات حمل جنازهٔ شیعیان هند به مشهد در اواخر دورهٔ قاجار»، فاطمه معزی و جمشید نوروزی. گنجینهٔ اسناد، س ۲۷، ش ۲. تابستان ۱۳۹۶.
«باغ فردوس از دیرزمان شکوفایی»، پدرام خسرونژاد و فاطمه معزی. فصلنامهٔ تاریخ معاصر ایران. ش ۷۹-۸۰. پاییز و زمستان ۱۳۹۵.
به گزارش پروژه ایران، کتاب «حظ کردیم و افسوس خوردیم» در ۱۸۴ صفحه با قطع رقعی،در هزار نسخه و به قیمت ۱۷۹ هزار تومان در روزهای گذشته در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.