پروژه ایران : کتاب جریان های پنهان خانوادگی نوشتهٔ افسانه نجم آبادی و ترجمهٔ محمد سروی زرگر است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی ناگفتههایی از عشق و ازدواج در ایران مدرن.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، درباره کتاب جریان های پنهان خانوادگی
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
افسانه نجم آبادی در ناداستان جریان های پنهان خانوادگی (Familial Undercurrents) و از رهگذر روایت بیپردۀ ماجرای خانوادهاش، از پیچیدگیهای چندهمسری گفته و دگرگونیهای عمیق و بنیادین در مضامینی مانند عشق، ازدواج و زندگی خانوادگی در ایران اواسط قرن بیستم را بررسی کرده است. این کتاب که نوشتهٔ نویسندهٔ کتاب «چرا شد محو از یادِ تو نامم؟» است، نشان داده است که چگونه ایدۀ «ازدواج از سر عشق» و «تکهمسری» در میان طبقۀ متوسط نوظهورِ شهری در تهران ایدۀ غالب شد. نویسنده با بررسی رمانهای عاشقانه، روزنامهها، نمایشنامهها و سایر آثار ادبی و همچنین تاریخنگاری اشیایی مانند لباس عروسی، نامههای عاشقانه و عکسهای خانوادگی و همچنین دگرگونی معماری شهر تهران نشان داده است که چگونه «تشکیل خانواده با محوریت زنوشوهر» بدل به انگارۀ ازدواج ایدئال میشود؛ در نتیجه خانوادههای زَناشوهری جای خانوادههای چندنسلی پیشین را میگیرد و طی یک نسل چندهمسری که رویهای است علنی و مقبول، بدل به تابو میشود و همین است که مردانی همچون پدرش را وامیدارد ازدواج دومشان را از دیگران مخفی نگه دارند. افسانه نجم آبادی، مدت کوتاهی پس از درگذشت پدرش درمییابد که او در خفا برای بار دوم تشکیل خانواده داده و خودش هم خواهری دارد که از وجودش بیخبر بوده است. این اتفاق تبدیل به ایدۀ اصلی کتاب حاضر شده است.
خواندن کتاب جریان های پنهان خانوادگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان درمورد عشق و ازدواج در ایران مدرن پیشنهاد میکنیم.
درباره افسانه نجم آبادی
افسانه نجم آبادی در سال ۱۳۲۵ به دنیا آمد. او نظریهپرداز و تاریخنگاری ایرانی - امریکایی و استاد دانشگاه هاروارد در رشتۀ مطالعات زنان بوده است. او در ۲۱سالگی به کالج رادکلیف واقع در ایالات متحده راه پیدا کرد و در رشتۀ فیزیک به تحصیل پرداخت. پس از پایان مقطع کارشناسیارشد در این رشته از تحصیل بازنایستاد و به مطالعات اجتماعی روی آورد. در سال ۱۳۶۳ در دانشگاه منچستر به درجهٔ دکتری در رشتهٔ جامعهشناسی رسید. پس از یک دهه تدریس در دپارتمان مطالعات زنان در کالج بارنارد در نیویورک، در سال ۱۳۸۰ به دانشگاه هاروارد راه یافت و بهعنوان استاد تاریخ و مطالعات زنان در این دانشگاه مشغول به تدریس شد و سپس عضو هيئتعلمی گروه مطالعات زنان، جنسیت و سکسوالیته در این دانشگاه شد؛ همچنین یکی از دبیران اصلی دانشنامۀ ششجلدی زنان و فرهنگ اسلامی شد. پژوهشهای اخیر این پژوهشگر ایرانی بیشتر بر روی بررسی شیوههای تاریخنگاری جنسیت و سکسوالیته در تاریخ ایرانِ قرن نوزدهم و دوران معاصر متمرکز بوده است. افسانه نجمآبادی تألیفات و پژوهشهای بسیاری به زبان انگلیسی و فارسی منتشر کرده است. کتاب او با عنوان «زنان سیبیلو و مردان بیریش: نگرانیهای جنسیتی در مدرنیتهٔ ایرانی» یکی از مهمترین آثار او است که با نگاهی جدید به تغییر مقولات جنسیت و تمایلات جنسی بر اثر مدرنیته در عصر قاجار میپردازد. از این مورخ در «نشر بیدگل» مجموعه مقالاتی در کتاب «چرا شد محو از یادِ تو نامم؟» با ترجمۀ «شیرین کریمی» منتشر شده است. بحث غالب مقالات حاضر در این کتاب، بازخوانی دوبارۀ تاریخ برای یافتن ردّونشان زنان در تاریخ معاصر ایران و همچنین بررسی بازنماییهای میل زنان در داستانهای شناختهشدۀ ایرانی است. کتاب «جریان های پنهان خانوادگی» (ناگفتههایی از عشق و ازدواج در ایران مدرن) نیز نوشتهٔ افسانه نجم آبادی است.
درباره محمد سروی زرگر
محمد سروی زرگر متولد ۱۳۶۰، پژوهشگر، مترجم و مدرس دانشگاه است. او فارغالتحصیل دکترای علوم اجتماعی با گرایش جامعهشناسی سیاسی از دانشگاه دوئسبورگ - اسن (آلمان) است. از جمله فعالیتهای او میتوان به تألیف کتاب «از فرنگنگاری تا غربنگاری: مطالعهای در تاریخ سینمای ایران» و «صورتبندیهای گفتمانی غرب در بین روشنفکران ایران» (انتشارات لوگوس برلین) و همچنین ترجمهٔ «بازخوانی سفرنامههای اروپایی ایرانیان در عصر قاجار» و «جریانهای پنهان خانوادگی» اشاره کرد.
بخشی از کتاب جریان های پنهان خانوادگی
«دگرگونیهای شهری در طول قرن بیستم بر زناشوهریشدن خانواده و تکهمسریِ متعاقبش تأثیر گذاشت. با کوچکترشدن خانهها، دستکم دربین برخی از گروههای اجتماعی، و مهمتر از آن اینکه خانهها دیگر بیش از یک نسل را خود جا نمیدادند، خانوادهٔ ساکن در این خانهها بیشازپیش زنوشوهرمحور شد. بااینحال، همانگونه که برخی از مردمنگاران شهری نشان دادهاند، حتی با رشد شهرنشینی، با پراکندهشدن خانوادههای بزرگ طبقهٔ متوسط و طبقهٔ بالا و همچنین کاهش اندازهٔ فضاهای مسکونی، گاهی ساکنان واحدهای خانوادگی کوچکتر به بلوکهای آپارتمانی واحدی نقلمکان میکردند و هرکدام در یک طبقه ساکن میشدند تا از این راه ویژگی چندنسلی خانواده را، که بهطور افقی بههم پیوند خوردهاند، در سیمای معماری خانههای خود حفظ کنند. با وجود این، چنین پیکربندیای متضمن آن بود که هر آپارتمان زنوشوهرمحور باشد.
طبقات پایینِ اقتصادی اغلب خانهای داشتند که چند خانواده در آن زندگی میکرد. غالباً هریک از این خانوادههای چندنسلی در یک اتاق از اتاقهای گرداگردِ حیاط مرکزی خانه ساکن میشدند. در طول این دوره، این خانوادهها بیشتر زوجمحور شدند. نمونهٔ یزد در مطالعهٔ جودیت گلدشتاین که به بررسی اجتماع کلیمیان این شهر میپردازد دربارهٔ بسیاری از خانههای جمعی مسلمان نیز میتوانست صادق باشد. «درحالیکه تنها در یک نسل قبلتر همچنان مرسوم بود که پنج یا شش خانواده باهم در یک خانه زندگی کنند و هرکدام در یک اتاق ساکن شوند، امروز خانوادهٔ هستهای بدل به هنجار مسلط و رایج شده است و حتی همین تکواحد خانوادگی نیز ممکن است بخشهایی از خود را از دست بدهد، چراکه بچههایی که بزرگ میشوند اغلب از یزد میروند.»»