پروژه ایران : علیرغم فشارهای غرب بر پکن جهت متوقف کردن فعل و انفعالهای ایران و انصار الله، چین تلاش دارد تا خود را از تنش ها دور نگاه دارد؛ این گزاره موجب شده تا در باب نقش چین و پتانسیل این بازیگر در خاورمیانه گمانه زنی ها افزایش یابد.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، پس از پاسخ بی سابقه موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، چین نگرانی عمیق خود را نسبت به تشدید تنش ها در خاورمیانه ابراز کرد؛ درگیری هایی که چشم انداز آتش سوزی گسترده تری را در منطقه ای که پکن متعهد شده در قامت بازیگری صلح طلب نقش آفرینی کند و صلح خودخواسته اش را تبلیغ نماید، تیره تر کرده است. به ادعای ناظران، تصمیم رهبران ایران برای پاسخ مستقیم به اسرائیل، جنگ در سایه بین دو دشمن منطقهای را عریان کرد. متحدان غربی از اسرائیل خواسته اند تا تنش ها را کاهش دهد، زیرا ترس از وقوع جنگ همه جانبه منطقه ای افزایش یافته است؛ سناریویی که واشنگتن به دنبال کمک گرفتن از پکن برای اجتناب از آن است.
پشت پرده سکوت پکن!
شعله ور شدن تنش ها در خاورمیانه بار دیگر سوال هایی را در باب میزان نفوذ چین بر ایران و اینکه آیا پکن مایل است با توسل به سرمایه سیاسی اش، نفوذ را گسترش دهد، ایجاد کرده است. ویلیام فیگوئروا، استادیار دانشگاه گرونینگن در هلند در این باره در گفت و گو با خبرگزاری سی ان ان مدعی شد: «بر روی کاغذ، چین اهرم بالقوه زیادی بر تحت تاثیر قرار دادن ایران در اختیار دارد».به باور ناظران، چین بزرگترین شریک تجاری ایران در دهه گذشته بوده است و 90 درصد از صادرات نفت ایران را خریداری می کند و اینگونه به تهران کمک می کند تا فشارهای حاصل از تحریم ها را کم تر احساس کند .
فیگوئروآ مدعی است، فارغ از تعاملات میان تهران و پکن، در عمل برای چین دشوار است که از اهرم هایش برای تأثیرگذاری بر رفتار ایران استفاده کند.به ادعای او، «تسلیح روابط تجاری پرمخاطب، استراتژی منطقهای چینتر برای توسعه روابط اقتصادی نزدیک در سراسر جنوب جهانی را تضعیف میکند.»
چین ردپای اقتصادی و سیاسی اش را در خاورمیانه گسترش داده است. در سالهای اخیر، شی جینپینگ، رهبر چین قول داده است که به عنوان بخشی از ابتکار امنیت جهانی و در راستای ارائه جایگزینی برای نظم امنیتی تحت رهبری غرب، «به خرد چینی در ترویج صلح و آرامش در خاورمیانه تکیه کند».
سال گذشته، پکن برای احیای روابط تاریخی میان عربستان سعودی و ایران، دو رقیب دیرینه منطقهای، نقش میانجی را ایفا کرد، اما گروهی از تحلیلگران مدعی اند، روابط تلآویو و تهران در هیچ قابی قابل تبیین نیست و از همین رو متوقف کردن ایران توسط چبن در درگیری های جاری می تواند ماموریتی دشوار برای پکن باشد. فیگوئروا مدعی است، روابط بین پکن و تهران به دلیل "سرمایه گذاری اندک چین در ایران" علیرغم وعده های مکرر و تلاش های قبلی برای تأثیرگذاری بر سیاست ایران در مورد حملات انصار الله به سان گذشته گرم نیست.
وقتی تضادها عریان می شود
در این میان هستند گروهی دیگر که ضمن رد فرضیه فوق می گویند که چین طبیعتا از ایفای نقش میانجی رضایت دارد اما واقعیت آن است که این کشور فاقد قدرت و اعتبار برای تحقق چنین گزاره ای است، از همین رو پکن بیش از همه بر ابتکار عمل های تجاری و دیپلماتیک متمرکز است. به گفته ناظران، طبیعتا چین تلاش نمی کند تا آنگونه که ایالات متحده می خواهد سیاستگذاری کند. با این همه نمی توان انکار کرد که چین واقعاً نگران خطر درگیری گستردهتر است؛ رخدادی که می تواند سرمایهگذاری و تجارتش در منطقه - بهویژه معاملات انرژیاش را به شکل منفی تحت تاثیر قرار دهد.در همین راستا فیگوئروآ با اشاره به رویکرد منفعلانه پکن می گوید، در چنین شرایطی، راهحل واقعی از منظر رهبران پکن، محدود کردن ایران توسط چین نیست، بلکه متوقف کردن اسرائیل و پایان دادن به مناقشه حاکم با تکیه بر اهم رایزنی جهت تعریف و اجرای راه حل دو کشوری است.
پس از پاسخ بی سابقه ایران به اسرائیل، رویکرد منفعلانه پکن و عدم به چالش کشیدن فعل ایران، تضاد منافع این بازیگر و ایالات متحده را عریان کرد.یون سان، مدیر برنامه چین فعال در اندیشکده مرکز استیمسون مستقر در واشنگتن، در این باره می گوید، چین تمایلی به محکوم کردن ایران به خاطر حملات تلافی جویانه اش ندارد زیرا تهران را محق می داند.از منظر این تحلیلگر، چینیها با توجه به تجربه خودشان از بمباران سفارت چین در بلگراد توسط آمریکا، با تهران حس همدردی برقرار کردند. در جریان حمله هوایی ناتو به یوگسلاوی سابق در سال 1999، خلبانان به سفارت چین در بلگراد حمله کردند و سه خبرنگار چینی را کشتند.بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، از جیانگ زمین، رهبر وقت چین عذرخواهی کرد و بمب گذاری را یک "حادثه غم انگیز" خواند که ناشی از اطلاعات ناقص بود. در همین حال، پکن آن حمله را به عنوان یک "عملی وحشیانه" به چالش کشید و اعتراضاتی در خارج از ساختمان های دیپلماتیک ایالات متحده در سراسر چین به راه افتاد.