پروژه ایران : گروهی از ناظران با اشاره به جنگ پر هزینه در غزه بر این باورند که بایدن می بایست رویکرد خود را در ارتباط با بنیامین نتانیاهو تغییر دهد تا شاید بدینگونه بتواند زمینه را برای توقف درگیری ها هموار کند.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، تحولات عصر ریاست جمهوری بایدن نشان داده که توسل به اهرم های سختگیرانه در ارتباط با اسرائیل هیچ سود و خطر بزرگی ندارد. اما امروز این معامله به این سادگی نیست. پس از بیش از پنج ماه جنگ ویرانگر در نوار غزه، خطر اصلی هنوز پابرجاست. امروز بخش زیادی از آمریکاییها پاسخ نظامی اسرائیل را - به قول بایدن – بیش از اندازه توصیف می کنند. بر اساس داده های نظرسنجی مرکز تحقیقات روابط عمومی آسوشیتدپرس – NORC در اواخر ژانویه، نیمی از آمریکاییها براین باورند که عملیات نظامی اسرائیل «بیش از حد پیش رفته است». حمایت رئیسجمهور از تهاجم اسرائیل به غزه، بسیاری از پایگاههای انتخاباتی او از جمله جوانان، مترقیها، آمریکاییهای عرب، مسلمانان و کسانی که عمیقاً به حقوق بشر اهمیت میدهند، را از او دور کرده است.در همین راستا نشریه فارن افرز یادداشتی را ترجمه کرده که بخش نخست ان در ادامه آمده است.
چرا بایدن نتانیاهو را رها نمی کند؟
بایدن هنوز نشان نداده که مایل است اسرائیل را به شیوه ای معنادار به چالش بکشد یا نه، اما نشانه هایی وجود دارد که او به طور فزاینده ای از بنیامین نتانیاهو، دیگر برای رئیس جمهوری آمریکا معنا ندارد. 10 مارس، بایدن گفت که استراتژی نظامی نتانیاهو "بیشتر به اسرائیل آسیب می رساند تا کمک به اسرائیل". نتانیاهو به درخواستهای علنی بایدن برای خویشتنداری پاسخ منفی داده و درخواستهای مکرر رئیسجمهور برای جریان آزاد کمکهای بشردوستانه را رد کرده و درخواستها برای حمایت حتی از مسیر مبهم به سوی راهحل نهایی دو کشور را نپذیرفته است.بایدن دلایل شخصی و سیاسی برای ادامه پذیرش این مخالفت ها دارد. در سطح شخصی، حمایت قوی بایدن از اسرائیل را می توان در دهه های اولیه رژیم اسرائیل و آشنایی او با رهبران این بازیگر جستجو کرد.
در سطح سیاسی، بایدن با چشم خود دیده که مقامات منتخب ایالات متحده، از جمله دونا ادواردز، نمایندگان دموکرات و ایلهان عمر، به خاطر مقابله با اسرائیل، از سوی گروههایی چون کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل، که یک سازمان لابیگر است، متحمل هزینه های دردناکی شدهاند. اما اگر رئیسجمهور بخواهد از رویکردی سخت در ارتباط با نتانیاهو پیروی کند، مجموعهای از گزینهها چون خودداری از ارائه کمکهای نظامی تا به رسمیت شناختن کشور فلسطین را در اختیار دارد. اجرای چنین گزینه هایی ممکن است از نظر سیاسی آسان نباشد، اما با افزایش تلفات جنگ و گسترش گرسنگی در غزه، میتوانند امکانپذیرتر شوند.
از فوریه، بایدن به طور فزایندهای در انتقاد از کمپین نتانیاهو در غزه، از اسرائیل خواسته تا کمکهای بشردوستانه را افزایش دهد، مقیاس عملیات نظامی خود را محدود و گامهای بیشتری را برای کاهش تلفات غیرنظامیان بردارد. اما برای اینکه این خواستهها بیشتر شود، بایدن میتواند به روابطش با نتانیاهو از دفتر بیضی شکل و در جریان سخنرانی تلویزیونی در ساعات پربیننده پایان دهد. بایدن اینگونه روشن می کند که هدفش به چالش کشیدن کابینه راست افراطی است نه مردم. این گزاره ممکن است فشار بر نتانیاهو را در داخل اسرائیل جهت تعدیل مواضعش افزایش دهد.
گام دیگر این است که بایدن به حمایت دیپلماتیک از اسرائیل در سازمان ملل پایان دهد. ایالات متحده از قدرت دیپلماتیک خود - به ویژه حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد - برای جلوگیری از تقریباً هرگونه انتقاد بین المللی معنی دار از اسرائیل، به هر دلیلی، استفاده کرده است. بایدن ماین توان را دارد تا چنین رویه ایرا بدون تعهد سیاستی خاص تغییر دهد. او فقط باید همان استانداردهایی را که ایالات متحده برای دیگر شرکای خود اعمال می کند، در مورد اسرائیل به کار گیرد. واشنگتن به طور خودکار و بدون قید و شرط قطعنامه های انتقادی از متحدان دیگر را وتو نمی کند. نیازی نیست که این کار را برای اسرائیل انجام دهد. برای نشان دادن چنین محوری، بایدن میتواند از قطعنامه شورای امنیت که خواستار آتشبس در غزه و اجازه جریان آزاد کمکهای بشردوستانه از طریق گذرگاه مرزی رفح از اسرائیل است، حمایت کند. چنین اقدامی از قربانی شدن هزاران غزه دیگر هم قربانی بمب ها و هم کمبود غذا، آب و دارو جلوگیری می کند.
هزینه بالای توافق عادی سازی
واشنگتن همچنین می تواند از ارائه مشوق برای جلب توافق عادی سازی بین اسرائیل و عربستان سعودی دست بردارد. بایدن، چه قبل از حملات 7 اکتبر و چه پس از آن، به دنبال تمدید توافق ابراهیم بوده است. این توافقنامهها مجموعهای از قراردادهای دوجانبه امضا شده در دولت ترامپ بود که روابط بین اسرائیل و بحرین، مراکش، سودان و امارات متحده عربی را بدون امتیازات معنیدار برای حاکمیت بیشتر فلسطین عادی میکرد.
ایالات متحده کشورهای عربی را با جوایز هنگفت به این قراردادها ترغیب کرد - واشنگتن جنگنده اف-35 پیشرفته به امارات متحده عربی فروخت و حاکمیت مراکش را بر صد هزار مایل مربع از مناطق مورد مناقشه در صحرای غربی به رسمیت شناخت. اما این ابتکار هرگز منطقی نبود. اگر این کشورها واقعاً دارای منافع مشترک هستند، نیازی به رشوه برای شناسایی متقابل ندارند. مهمتر از آن، خروج فلسطینی ها از معادله تضمین کننده فاجعه است: در گذشته، چشم انداز عادی سازی نهایی با کشورهای عربی و مسلمان همیشه به اسرائیل انگیزه قوی برای دور شدن از الحاق واقعی سرزمین های فلسطینی داده بود. توافقات ابراهیم، با اجازه دادن به اسرائیل برای برقراری روابط عادی با برخی از دولت های عربی بدون تغییر واقعیت اشغالگری اسرائیل، این ابزار چانه زنی را از بین برد.
با توجه به جنگ در غزه، یک معامله مشابه با میانجیگری ایالات متحده بین اسرائیل و عربستان سعودی شرایط سختی برای رای دهندگان آمریکایی رقم خواهد زد. به نوشته نیویورک تایمز، ایالات متحده در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان سعودی، یک پیمان دفاعی متقابل را پیشنهاد کرده است. چنین ترتیبی به طور بالقوه سربازان ایالات متحده را برای دفاع از یکی از حکومت های خودکامه در معرض خطر قرار می دهد. همانطور که معاون مشاور امنیت ملی بایدن اعتراف کرد، "ما باید کارهایی را برای عربستان انجام دهیم که در این کشور و کنگره ما بسیار منفور خواهد بود."بایدن، این توانایی را دارد که کمک های تکمیلی به اسرائیل را به طور موثر انکار کند. در 13 فوریه، سنا یک معامله بزرگ برای اسرائیل تصویب کرد: 14.1 میلیارد دلار کمک نظامی تکمیلی - علاوه بر تقریباً چهار برابر مبلغ سالانه مصوب قبل از حمله 7 اکتبر. مجلس نمایندگان این معیار را برای رأی گیری قرار نداده، زیرا حزب جمهوری خواه در مورد بسته بسیار بزرگتر کمک به اوکراین که به پول اسرائیل گره خورده است، به شدت اختلاف نظر دارد. هنگامی که موضوع بودجه اوکراین حل شود، بایدن میتواند تهدید کند که هرگونه کمک اضافی به اسرائیل را وتو میکند، مگر اینکه نتانیاهو دستور کار کامل کابینه اش را تغییر دهد.