پروژه ایران : چند وقتی است که در فضای مجازی میخوانیم تا ۷۰ سال دیگر اثری از خزر باقی نمیماند اما گروهی از کارشناسان معتقدند چنین اتفاقی رخ نخواهد داد بنابراین بدون مطالعه و تحقیق نباید هزینه بیمورد کرد.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، جام جم در شماره امروز خود نوشت: با این حال پسروی آب خزر وتاثیر چند بُعدی آن روی زیستبوم استانهای شمالی سبب شد مقام عالی دولت در مازندران، دریای خزر را محور اصلی پدافند غیرعامل معرفی کند. حالا به جای اختصاص دادن بودجه و روانه کردن اعتبارات به این مناطق، قبل از هر چیز باید تحقیقات درستی انجام شود و بر اساس نتایج آن تصمیم گرفت.
دهه۶۰ تراز آب دریای خزر به حدی بالا آمد که وزارت کشور به ناچار موجشکنهایی را کنار ساحل با سنگچینههای فراوان ایجاد کرد که درحال حاضر به خاطر پسروی آب خزرهمه آن سواحل به پارکینگ ماشین تبدیل شد و سنگها بیرون ازدریا ماندند. صاحبنظران معتقدند تمام دریاچههای جهان وقتی ورودی آب رودخانهها به این دریاچهها کم شود، تراز آب به هم خورده و تراز آن کاهشی خواهد شد. تراز بارش و تبخیر در دریاچهها همیشه منفی است و میزان تبخیر آب به مراتب بیشتر از بارشی است که بر سطح دریاچه میبارد که خزر هم از این امر مستثنی نیست. اما آنچه به عنوان دغدغه جدی این کارشناسان مطرح است پولپاشی برای احیا بدون در نظر گرفتن مطالعات است. آنها براین باور هستند میلیاردها دلار برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شد و همانند سرمایهگذاری در سیستان و بلوچستان هیچ دستاوردی نداشت. این کارشناسان پیشبینی کردند با توجه به شواهد موجود و پسرویهای پیاپی به خاطر کاهش ورودی آب ولگا برای خزر هم نباید پولپاشی بدون مطالعه انجام شود. صاحبنظران بر این اصل تاکید دارند با توجه به روند موجود تا ۲۰ سال آینده خلیج گرگان و میانکاله بسیار عقبنشینی خواهد کرد و خشک خواهد شد و پولپاشی بیهدف هیچ دستاوردی نخواهد داشت. آنها معتقدند باید مطالعه دقیق انجام شود و این تحقیق به سیاست کلی تبدیل شده و در نهایت چارهاندیشی شود که چگونه هزینه کنند و این پول به هدر نرود تا در ۲۰ سال آینده حسرت پولهای از دست رفته را نخوریم.
خزر، محور اصلی پدافند غیرعامل
به باور گروهی از کارشناسان، پسروی آب دریای خزر در ابعاد مختلف تجاری، اقتصادی، گردشگری، حیاتوحش و زیستبوم استان مازندران را با چالش روبهرو کرده است. آنطور که عنوان شده، با توجه به شرایط اقلیمی جهانی پسروی آب خزر ادامهدار خواهد بود، بنابراین با در نظر داشتن مسأله حیاتی خزر، استاندار مازندران موضوع دریای خزر را یکی از محورهای اصلی پدافند غیرعامل مازندران معرفی کرده است. برهمین اساس، استاندار مازندران با اشاره به کاهش سطح آب و پسروی دریای خزر، بر لزوم انجام مطالعات جامع، راهبردی وکاربردی دراین زمینه تاکید داشته وبا تعیین ضربالاجل شش ماهه از متولیان امرومسئولان دستگاه اجرایی خواست تا در این زمینه مطالعه و تحقیق کنند. اوایل آبان ماه بود؛ زمانی که سیدمحمود حسینیپور در جلسه شورای پدافند غیرعامل استان سخن میگفت، با بیان اینکه علاوه بر افزایش سرعت مطالعه پسروی دریای خزر، باید برای تمام شرایط نیز برنامه داشته باشیم، افزود: «در ارتباط با کاهش سطح آب دریای خزر باید ازوضعیت کشورهای همسایه نیز تحقیق جامعی صورت گیرد.» وی با عنوان اینکه حوادث و اتفاقاتی که ازپسروی آب دریای خزر رخ میدهد باید مورد توجه بیش از پیش قرار گیرد، اظهارکرد: «پسروی دریای خزر در حوزه بنادر سطح استان مشکلاتی را ایجاد کرده است و در این ارتباط باید برنامه داشته باشیم.»حالا تقریبا چهار ماه از فرصت شش ماهه استاندار به دستگاههای اجرایی گذشته و باید پرسید واقعا چه کاری انجام شده و آیا بعد از دو ماه، شب عید و تعطیلات نوروز اجازه میدهد تا نتایج تحقیقات با سرعت مورد بررسی قرار گیرد؟ یا در آن زمان تازه عنوان میشود که اعتبار نرسید و بودجهای برای تحقیق در این مورد وجود نداشته و همه باید به خانه اول بازگردند؟
پسرویهای ناشی از تغییر اقلیم
بر اساس مطالعه صورت گرفته در سال ۲۰۱۷ مشخص شد که آب خزر تا سال ۲۰۵۰ پسروی خواهد داشت و این پسروی بنا به گفته کارشناسان به علت تغییرات اقلیمی است که احتمال افزایش هم دارد در حالی که حدود ۵۰درصد پسروی دریای خزر به سرعت تبخیر آب در آن برمیگردد و در صورتی که این روند با این سرعت ادامه یابد ۲۰ تا ۲۵درصد مساحت خزر در بخش شمالی که سواحل روسیه را شامل میشود، کاهش خواهد داشت. نتایج این مطالعات همچنین نشان داده فقط در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰ سطح آب دریای خزر با کاهش حدود ۵۰ سانتیمتری مواجه بوده که این رخداد به عقبنشینی دریا از ۱۰ متر تا ۱۰۰ متر در سواحل مختلف منجر شده است. مطالعات و اندازهگیری دقیق زمینی که در ایستگاههای شاخص ساحلی دریای خزر انجام گرفته نشان داده این مسأله سبب افزایش قابل توجه محدوده ساحلی در طول بیش از ۸۵۰ کیلومتر سواحل شمالی کشور شد و کارشناسان معتقدند با تشدید روند کاهشی آب، شاهد پسروی بیشتر دریا و خروج بخش عمدهای از بستر دریا در آیندهای نه چندان دور باشیم. با توجه به این رخداد طبیعی به تاکید کارشناسان ضرورت دارد در گام نخست به اهمیت موضوع حفاظت از حریم و بستر دریا و در گام بعدی مسئولان و دستاندرکاران نسبت به پیامدهای ناشی از این پدیده توجه جدی و برنامهریزی اصولی و اساسی داشته باشند. ایجاد چالش در زیرساختها، کاربریهای اقتصادی، اجتماعی، اختلال در روند فعالیت بنادر و دریانوردی، صید و صیادی، خشک شدن ذخایر آبی وابسته به دریای خزر (تالابها و خلیجها) افزایش عرصه ساحل، دخل و تصرف انسانی به حریم دریا و اثرات منفی بر آبخوانهای ساحلی ازجمله اثرات عقبنشینی و کاهش تراز سطح دریای خزر و ازجمله تبعات منفی ناشی از عقبنشینی دریای خزر است.
نباید نگران بود
چند ماهی میشود که خبرهایی در فضای مجازی به سرعت دست به دست میشود با این عنوان که تا ۷۰ سال دیگر دریای خزر مانند دریاچه ارومیه خشک خواهد شد. این خبر که برای شهروندان شوکآور بود موجی از نگرانی را ایجاد کرد و به شدت به دنبال صحت و سقم این قضیه هستند. صاحبنظران ممتاز کشور در حوزه محیط زیست ضمن رد این ادعا به همه ایرانیان اطمینان دادند که دریای خزر برای آنها تا ابد باقی خواهد ماند. آنها معتقد هستند دریای خزر با عمق ۱۰۳۵ متر و حجم آب آن که پنج برابر خلیجفارس است تحت هیچ شرایطی با دریاچه ارومیه که بین سه تا شش متر عمق داشت، قابل قیاس نخواهد بود و این دریا خشک شدنی نیست. دریای خزر دو چاله بسیار بزرگ در میانه و جنوب خود دارد که بسیار حیرتانگیز است؛ پس خشک شدن دریای خزر منتفی است. کارشناسان ضمن تایید تداوم پسرویهای آب دریای خزر این امکان را میدهند که در چند سال آینده سواحل خزر شاید کیلومترها در عمق این دریا نفوذ کند اما خزر به شکل کامل خشک نمیشود. آنچه زمینه نگرانی نخبگان محیط زیست را فراهم کرد به هم خوردگی «بیلان» آب دریای خزر است که به علت احداث سدهای متعدد روی رودخانه ولگا به عنوان بزرگترین رودخانه اروپا که به تنهایی حدود ۸۴درصد آب دریای خزر را تامین میکند، است. نوسانات آب برای همه دریاچههای جهان یکسان است که بستگی به ورود آب رودخانهها و میزان شدت تبخیر این دریاچهها دارد و الگوی متفاوتی با آبهای آزاد جهان دارند که به خاطر آب شدن یخ قطبها، سطح آب آنها بر خلاف دریاچهها بالا میآید.
پیشرویهای ویرانگر
درطول تاریخ تعادل نداشتن بین ورودیها و خروجیهای دریای خزر بارها به تغییرات سریع تراز آب دریا منتهی شده که به عنوان نمونه تنها در سده گذشته که اندازهگیری مستقیم میدانی از سوی دستگاههای مستقر در ساحل از تراز آب دریای خزر در دسترس است، طی سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۸، در کمتر از ۵۰ سال کاهش ترازی به میزان ۹.۳متر در ارتفاع آب دریای کاسپین مشاهده شده است؛ این کاهش تراز آب از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۴ طی کمتر از ۱۷سال به شرایط اولیه بازگشته و نزدیک به چهار متر افزایش یافته است.تغییرات سریع طی کمتر از یک صد سال گذشته به خوبی ماهیت نوسانات سریع تراز آب دریای خزر را نشان میدهد؛ نوساناتی که مشابه آخرین تجربه آن در اواخر دهه۱۳۶۰شمسی به خسارات عظیمی به خانهها و تاسیسات شهری مجاور سواحل جنوبی دریا منتج شده است.طی دهههای اخیر این نوسانات با شدت مشابه ادامه داشته و در روندی معکوس به کاهش مجدد تراز آب دریای خزر از سال ۲۰۰۶ تاکنون منجر شده است.این کاهش متفاوت از افزایش آهسته تراز آب اقیانوسها و دریاهای آزاد در سواحل جنوبی کشور، بسیار سریع بوده و فرصت بسیار محدودی برای هماهنگی طبیعت با آن فراهم ساخته است؛ مسألهای که به کوچک شدن خلیج گرگان و خشک شدن تالاب میانکاله در سالهای اخیر منجر شده است.اگر چه این نوسانات درتاریخ حداقل ۱۸هزار سال اخیر این دریا فرآیندی تکرار شونده محسوب میشود اما به نظر میرسد این بار به دلیل تاثیر حضور انسان و فعالیتهای آن در حوزههای آبریز منتهی به دریای کاسپین، متفاوت از قبل بوده و ناشی از مداخلات انسانی و فرآیند گرمایش جهانی زمین است.