پروژه ایران : باستانشناسان ایرانی در دشت دهلران، کتیبه آجری به خط «اَکدی» به همراه آجر نقشدار احتمالا از سیستم آبرسانی عیلامیها را کشف کردهاند، که اهمیت سیاسی ـ اقتصادی «گاران» در سرحدات غربی تمدن عیلام را نشان میدهد.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، درباره این یافتههای باستانشناسان، در نشست تخصصی «بازنمایی چشماندازی از دشت دهلران؛ بر مبنای نویافته تپه گاران» که به همت پژوهشکده باستانشناسی برگزار شد، گزارش داده شد. محسن زینیوند، باستانشناسی که در این محوطه کاوش کرده است، گفت: «گاران» در دشت دهلران از توابع استان امروزین ایلام و در جنوبغربی فلات ایران واقع شده است. این محوطه در ۳ کیلومتری شرق رود «دوویرج» و در ۲۸۰۰ متری شمال ـ شمالغربی تپۀ «موسیان» قرار دارد. محوطۀ گاران با وسعت ۱۷ هکتار، از یک برجستگی اصلی مخروطیشکل در جنوب محوطه و چندین پشتۀ نامنظم تشکیل شده است که در شرق، شمال و غرب برجستگی اصلی قرار دارند.
این باستانشناس ادامه داد: ارتفاع برجستگی اصلی ۲۰ متر و ارتفاع پشتههای پیرامونی آن حدوداً بین ۳ تا ۶ متر است. سرتاسر دامنه برجستگی اصلی را پهنۀ پست و یکنواختی به عرض تقریباً ۲۰ متر در برگرفته است که آن را از پشتههای پیرامونی جدا کرده است. شاید این پدیده نشانی از وجود یک خندق باشد که برای حفاظت بیشتر پیرامون آکروپل تپه ایجاد شده است.
زینیوند در ادامه این گزارش گفت: گاران به دلیل توالی منظم از اواخر سلسلههای قدیم تا اواخر دوران تاریخی و همچنین تبدیل شدن به بزرگترین زیستگاه در نیمه هزاره دوم قبل از میلاد تا اواخر دوره هخامنشی، از اهمیت فوقالعادهای در مطالعات باستانشناسی این منطقه برخوردار است.
او درباره نتایج بررسی و کاوش این محوطه در سالهای اخیر اظهار کرد: در بررسی سطحی از دامنۀ پشتۀ اصلی چندین آجر شکسته، که گاه دارای کتیبه بودهاند، شناسایی شد. البته نبشتههای این آجرهای کتیبهدار استامپی به دلیل آبسوده شدن و هوازدگی قابل خواندن نبودند، ولی در یک نمونه، چند کلمۀ ناقص از جمله لوگال (حاکم)، دومو (پسر) و بلیتو (سرور او) قابل خواندن بود که نشان میدهد به زبان اَکدی نگاشته شدهاند.
این باستانشناس ادامه داد: در همین بررسیها، یک تکه آجر دیگر که در عین حال ساده، ولی شگفتانگیز است نیز شناسایی شده که شیارهایی بر سطح دارد. این نمونه مشابه نمونههایی است که به فراوانی در بینالنهرین به دست آمده که سُنت نقشههای جغرافیایی، شهرسازی، پلان معابد و کاخها، طرح سیستم آبیاری و اراضی کشاورزی در هزاره سوم و تا اول پیش از میلاد را تداعی میکند. تطبیق پلان یا طرح نمونۀ گاران با بخشی از توپوگرافی دشت دهلران تا حدودی همخوانی دارد.
به گفته زینیوند، خطوط ارائهشده روی آجر نقشدار، چهار شکل را نمایندگی میکند که عبارتند از رودخانه، کوه، سد یا بند، و کانالهای آبرسانی. چنین وضعیتی در شمال شرقی دشت دهلران؛ جایی که رودخانه دوویرج از سیاهکوه (ارتفاعات زاگرس مرکزی) جاری شده و وارد دشت میشود به واسطۀ تغییرات اقلیمی هزارههای گذشته دارای بستری عمیق شده و انشعابات آبی از این رودخانه را با مشکل مواجه کرده است که همین باعث استفاده از بند برای بالا آوردن سطح آب رودخانه و جاری شدن آب در کانالها در دورۀ عیلام باستان شده است.
این باستانشناس شواهدی از بندهایی را که با نی یا شاخه در یکصد سال پیش روی رود فرات و شمال دزفول برای بالا آوردن سطح آب ایجاد شده بود، نمونۀ قابل اتکایی خواند که احتمالاً روی نقشۀ آجری گاران نیز آمده است.
او گفت: با توجه به شواهد کانالهای باستانی، که از رود دوویرج منشعب میشده و اراضی زیستگاههای گاران و موسیان را تأمین میکرده، به نظر میرسد با یک پروژۀ عمرانی از دورۀ عیلام قدیم مواجهیم که پیش از اجرا همانند سنت بینالنهرینی، پلان آن روی یک آجر کشیده شده است.
این باستانشناس در نتیجه بیان کرد: کتیبه آجری اکدی شناساییشده به همراه آجر نقشدار که احتمالاً نقشهای درباره سیستم آبرسانی است، نظر ما را به اهمیت سیاسی-اقتصادی گاران در سرحدات غربی عیلام سوق میدهد. این منطقه به دلایلی از جمله راه اصلی شوش به بینالنهرین، منابع آبی، منابع طبیعی از جمله قیر و سنگ و رسوبات آبرفتی مناسب برای کشاورزی، مورد طمع میتوانسته قرار بگیرد. از این نظر کشف چنین شواهد مادی در ارتباط با این مؤلفهها دور از انتظار نیست.