پروژه ایران : یکی از شبهاتی که خاورشناسان مطرح می کنند این است که پیامبر به خاطر ثروت با خدیجه ازدواج کرد. برخی از آنها نوشته اند که پيامبر به جهت تفاوت موقعيت اجتماعي خود با خديجه هميشه از اين بيم داشت که از سوی خديجه درخواست طلاق شود.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، آنچه که بیشتر محققین به آن پرداخته اند دلایل ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر است در صورتی که بیشتر شبهات موجود درباره انگیزه ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه است.
خدیجه که بود
خديجه دختر خويلد اولين همسر پيامبر بود و آن حضرت در زمان حيات خديجه غير از او هيچ همسري اختيار نکرد. پيامبر هنگام ازدواج با خديجه 25 سال داشت، در حالي که خديجه در سن 40 سالگي بود.
خديجه زن شريفي بود که ثروت فراواني داشت و آن را براي تجارت به شام ميفرستاد و شترانش به اندازة همة شتران قريش بود. او مردان را به صورت مضاربه اي به کار ميگرفت. وقتي رسول خدا به بيست و پنج سالگي رسيد در مکه جز به نام امين خوانده نميشد و خديجه که (آوازه امانتداري رسول خدا را شنيد)، از حضرت خواست که همراه غلامش ميسره به صورت مضاربه اي مال التجاره او را به شام ببرد و در عوض دو برابر ديگران مزد بگيرد. رسول خدا پذيرفت و در آن سفر دو برابر هميشه سود کرد و خديجه نيز دستمزد را از آنچه گفته بود بيشتر داد. پس از آن دوستش نفيسه را فرستاد تا به پيامبر از طرف خدیجه پيشنهاد ازدواج بدهد. رسول خدا پس از مشورت با عموهايش پذيرفت.
در سيره ابن هشام آمده است: «خديجه زني دور انديش و خردمند و بزرگوار بود، همراه با آنچه که خدا براي او از کرامت اراده کرده بود، وقتي که ميسره او را (از کرامات رسول خدا) با خبر کرد به نزد حضرت رفت وگفت: من مشتاق شما هستم به خاطر خو يشاونديت با من و شرافتي که در بين قومت داري و اخلاق نيکو و راست گويي که در کلام داري. سپس خودش به حضرت پيشنهاد ازدواج داد، در حالي که برترين زنان قريش از حيث نسب بود و بزرگترين جايگاه و بيشترين ثروت را دارا بود و همه قومش خواهان او بودند، اگر ميتوانستند او را به دست آورند.»
همانگونه که ابن هشام نوشته است، خديجه زني بود که از هر جهت بر ساير زنان برتري داشت و به طور طبيعي مردان ثروتمند و برخوردار از موقعيت اجتماعي زمان خودش مشتاق ازدواج با او بودند. اما خودش مشتاق ازدواج با رسول خدا بود و به تصريح همه مورخان ابراز علاقه و اشتياق به وصلت ابتدا از سوي خديجه مطرح شد و رسول خدا نيز متقابلاً به خديجه مشتاق شد.
بدون ترديد شخصيت خديجه و اوصافي که رسول خدا براي او بيان کرده است از چنين اتهامات بياساس مبراست. خديجه يکي از چهار زن بهشتي و مايه فخر ملائکه و کسي است که خداوند از طريق جبرئيل به او سلام رساند. او مادر فاطمه زهرا و محبوبه رسول خدا و مايه تسکين و آرامش آن حضرت و وزير صادق حضرت بود.
آيا اين چنين زني که با همه وجود به رسول خدا ايمان داشت و افتخارش اين بود که در خدمت آن حضرت باشد و براي حمايت از پيامبر به همه خوشيهاي معمولي زندگي پشت پا زده بود، از پيامبر تقاضاي طلاق ميکرد؟ اين خاورشناس نگراني پيامبر را چگونه فهميده است؟ در حالي که هيچ گزارشي در هيچ کتابي از نگراني پيامبر سخني نگفته است؟
قطعاً اين ادعا در حالي که هيچ استنادي براي آن نيست، هيچ ارزش و اعتباري نخواهد داشت.
با توجه با این آشنایی مختصر از خدیجه حکمت ازدواج پيامبر با وی که پانزده سال از خودش بزرگتر بود، روشن می شود. رسول خدا گرچه از نظر حسن خلق و معاشرت برترين انسانها بود اما به دليل مسئوليت سنگيني که بر عهده اش بود، شرايط زندگيش سخت و طاقتفرسا بود و اگر به جاي خديجه که در سن 40 سالگي و در کمال عقل و دانايي بود با دختري جوان و کم تدبير ازدواج مي کرد، آن دختر نمي توانست شرايط و رفتار رسول خدا را درک کند. او مردي بود که در هر سال يک ماه به طور کامل از همسرش کناره مي گرفت و در غار حراء به عبادت ميپرداخت و در مواقع ديگر نيز ساعتها مشغول تفکر و عبادت مي شد. مردي که اهل تجارت و تفريح و رفت و آمدهاي معمولي انسانها نبود و براي مسئوليت سنگيني خود را آماده مي کرد. آري، تنها خديجه بزرگوار و با عظمت بود که مي توانست تا حدي عظمت وجود پيامبر را درک کند و به جاي اين که با توقعات و خواسته هاي زنان معمولي پيامبر را به خود مشغول سازد کمک کار او شد و هميشه حامي و پشتيبان حضرت بود.
در عظمت و خرد خدیجه همین بس که در عصر جاهلی که زنان از جایگاه اجتماعی کاملا محروم بودند توانسته بود به جایی برسد که همه به خاطر موقعیت اجتماعیش خواهان ازدواج با او بودند و در زمانی که مردان ناتوان از شناخت رسالت پیامبر بودند به او ایمان آورد و از پیامبر اسلام حمایت کرد.
يکي از علماي اهل سنت درباره حکمت ازدواج پيامبر با خديجه مطالب مهمي دارد که خلاصه آن چنين است: قطعاَ خداوند سبحان براي همسري رسول خودش خديجه را برگزيد در حالي که پيامبر بيست و پنج و خديجه چهل سال داشتند و مردان معمولاً دوست دارند با کم سنتر از خود ازدواج کنند. علت اين گزينش آن بود که خديجه باعث آرامش رسول خدا در دوران فترتي باشد که در آن از بشري عادي به بشري که وحي را از خداوند ميگيرد، منتقل ميشد. در اين شرايط پيامبر به قلبِ آگاهي نياز داشت که اين جايگاه مهم را با استفاده از تجربيات ساليان طولاني و رشد عقلي ناشي از اين تجربيات درک کند و اگر خديجه دختر کم سن و سال و بازيگوشي بود، همان روز اولي که پيامبر از غار برگشت، فرار ميکرد و يا به او اتهامات گوناگوني را وارد ميکرد. زيرا عقل او قادر به درک تجربه عظيم انتقال اشرف مخلوقات از بشري عادي به همنشين ملائکه و حامل وحي الهي نبود. در حالي که خديجه بعد از شنيدن سخنان رسول خدا با بهترين جملات و عبارات آن حضرت را تصديق نمود و لازمه اين تصديق نيکو داشتن قلبي مهربان به رسول خدا و رشد عقلي و فکري صيقل يافته در طول زمان است که به او توانايي انتخابي را ميدهد که از سبکسري و شکنندگي دختران جوان که حوادث آنها را تکان ميدهد، به دور است.