يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 12 May 2024
سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۴۶
کد مطلب : 415126

امام حسین (ع)، پاسداری که اسلام با قیام او زنده است

پروژه ایران : سوم شعبان، روز تولد امام حسین(ع) است. بزرگ پاسدار اسلام که به تعبیر بزرگی: الاسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء؛ یعنی اسلام را پیامبر(ص) احداث کرد و امام حسین(ع) آن را زنده نگه داشت.
امام حسین (ع)، پاسداری که اسلام با قیام او زنده است
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، حسین بن علی بن ابی‌طالب(ع) (۴ق-۶۱ق) امام سوم شیعیان است. او که در بین شیعیان امام حسین(ع)، اباعبدالله و سیدالشهداء نیز خوانده می‌شود، در واقعه کربلا به شهادت رسید. امام حسین(ع) فرزند دوم امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نوه حضرت محمد(ص) است و پس از برادرش امام حسن(ع) حدود یازده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.

بنابر گزارش‌های تاریخی شیعه و اهل سنت، پیامبر اکرم(ص) هنگام تولد او از شهادتش خبر داد و نام «حسین» را برای او برگزید. رسول خدا(ص)، حَسَنَین (امام حسن و امام حسین) را بسیار دوست می‌داشت و همه را به دوست داشتن آن دو سفارش می‌کرد. امام حسین(ع) از اصحاب کِساء و از حاضران در ماجرای مُباهله و یکی از اهل بیت پیامبر است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. روایت‌های متعددی از حضرت محمد(ص) در فضیلت امام حسین(ع) نقل شده است؛ از جمله آنکه «حسن و حسین سرور جوانان بهشت‌اند» و «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».

از زندگی سومین امام شیعیان در مدت سه دهه پس از وفات پیامبر(ص)، گزارش‌های اندکی وجود دارد. او در دوره خلافت امام علی(ع) در کنار پدر بود و در جنگ‌های آن دوره شرکت داشت. در زمان امامت امام حسن(ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام به صلح با معاویه را تأیید کرد. پس از شهادت وی نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان برادرش وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان کوفه که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنی‌امیه اعلام آمادگی کردند، آنان را به صبر تا زمان مرگ معاویه فراخواند.

دوره امامت حسین بن علی(ع) با حکومت معاویة بن ابی‌سفیان هم‌زمان بود. بنابر گزارش‌های تاریخی، امام حسین(ع) در مواردی به عملکرد معاویه سخت اعتراض کرده است؛ از جمله پس از کشته شدن حُجْر بن عَدِی نامه‌ای توبیخ‌ آمیز برای او نوشت و در ماجرای ولایتعهدی یزید نیز از پذیرش بیعت خودداری کرد و در سخنانی در حضور معاویه و دیگران، این اقدام معاویه را نکوهید و یزید را فردی نالایق خواند و خود را سزاوار خلافت دانست. خطبه امام حسین در منا را نیز موضعی سیاسی در برابر اُمویان به شمار آورده‌اند. با این حال، نقل شده است که معاویه مانند خلفای سه‌گانه در ظاهر به حسین بن علی(ع) احترام می‌گذاشت.

پس از مرگ معاویه، امام حسین(ع) بیعت با یزید را مشروع ندانست و با توجه به فرمان یزید برای کشتن او در صورت خودداری از بیعت، در ۲۸ رجب سال ۶۰ق از مدینه به مکه رفت. در مدت چهار ماه حضور در مکه، نامه‌های فراوانی از سوی مردم کوفه برای پذیرش زمامداری دریافت کرد و پس از آنکه فرستاده‌اش مسلم بن عقیل هم‌دلی کوفیان را تأیید کرد، در ۸ ذی‌الحجه، پیش از آنکه از پیمان‌شکنی بعدی کوفیان و شهادت مسلم باخبر شود به سمت کوفه حرکت کرد.

وقتی عبیدالله بن زیاد والی کوفه از حرکت حسین(ع) به سمت کوفه باخبر شد، لشکری به سوی او فرستاد و پس از آنکه سپاهیان حُرّ بن یزید راه را بر او بستند، چاره‌ای نداشت جز آنکه مسیر خود را به سمت کربلا تغییر دهد. در روز عاشورا میان امام حسین(ع) و یارانش با لشکر کوفه به فرماندهی عمر بن سعد جنگی درگرفت که به شهادت امام سوم شیعیان و یارانش انجامید. پس از آن، زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که در آن روزها بیمار بود، به اسارت درآمدند و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین(ع) و یارانش روز ۱۱ یا ۱۳ محرم، توسط عده‌ای از قبیله بنی‌اسد در کربلا به خاک سپرده شد.

درباره حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. بر اساس یک دیدگاه او برای تشکیل حکومت قیام کرد، ولی برخی معتقدند این حرکت برای حفظ جان بود. شهادت حسین بن علی(ع) تأثیر عمیقی بر مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ داشته و الهام‌بخش مبارزات و قیام‌هایی بوده است. شیعیان به پیروی از امامان شیعه اهتمام ویژه‌ای به گریه و سوگواری برای حسین بن علی، به ویژه در ماه محرم و صفر دارند. زیارت امام حسین نیز در روایات معصومین مورد تأکید قرار گرفته و حرم او زیارتگاه شیعیان است.

حسین بن علی(ع) افزون بر جایگاهی که در میان شیعیان به عنوان سومین امام و سرور شهیدان دارد، نزد اهل سنت نیز به سبب فضایلی که از زبان پیامبر(ص) درباره او نقل شده و همچنین به دلیل ایستادگی‌اش در برابر یزید، گرامی داشته می‌شود.

مجموعه سخنان و آثار امام حسین(ع)، در قالب حدیث، دعا، نامه، شعر و خطبه در کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین و کتاب مسند الامام الشهید گردآوری شده و علاوه بر این، آثار فراوانی در قالب دانشنامه‌، زندگی‌نامه، مَقتل و تاریخ تحلیلی درباره شخصیت و زندگی وی نگاشته شده است.

گاه‌شمار زندگی امام حسین(ع) 
 
۳ یا ۵ شعبان ۴ق تولد[۱]
۷ق نزول آیه تطهیر در مورد اصحاب کساء[۲]
۲۴ ذی‌الحجه ۹ق حضور در مباهله[۳]
ذی‌الحجه ۳۵ ق خواندن خطبه برای مردم پس از بیعت آنان با امام علی[۴]
جمادی‌الآخر ۳۶ق حضور در جنگ جمل[۵]
صفر ۳۷ق حضور در جنگ صفین[۶]
صفر ۳۸ق حضور در جنگ نهروان[۷]
۴۱ق بازگشت از کوفه به مدینه[۸]
۲۸ صفر ۵۰ق شهادت امام حسن(ع)[۹] و آغاز امامت امام حسین(ع)
۵۱ یا ۵۲ یا ۵۳ق.[۱۰] نوشتن نامه اعتراض‌آمیز به معاویه برای کشتن حجر بن عدی و یارانش
۵۸ق ایراد خطبه در منا[۱۱]
۲۶ رجب ۶۰ق احضار به دارالاماره برای بیعت با یزید[۱۲]
۲۸ رجب ۶۰ق خروج از مدینه به سمت مکه [۱۳]
۳ شعبان ۶۰ق ورود به مکه[۱۴]
۱۰ تا ۱۴ رمضان ۶۰ق دریافت نامه‌هایی از سوی کوفیان[۱۵]
۱۵ رمضان ۶۰ق اعزام مسلم به عنوان نماینده خود به کوفه[۱۶]
۸ ذیحجه ۶۰ق خروج از مکه به سمت کوفه.[۱۷]
۲ محرم ۶۱ق ورود به کربلا.[۱۸]
۹ محرم ۶۱ق اعلام جنگ عمر سعد و مهلت خواستن امام[۱۹]
۱۰ محرم ۶۱ق واقعه عاشورا و شهادت امام حسین و یارانش[۲۰]

جایگاه
حسین بن علی(ع) سومین امام شیعیان، فرزند نخستین امام شیعیان و نوه پیامبر اسلام(ص) است.[۲۱] در منابع اسلامی روایات فراوانی درباره فضائل او وجود دارد و شیعیان برایش جایگاه ویژه‌ای قائل‌اند. حسین بن علی در نزد اهل سنت نیز از احترام برخوردار است.

در منابع حدیثی و تاریخی
بنابر روایات شیعه و اهل سنت، حسین بن علی(ع) یکی از اصحاب کساء است،[۲۲] در ماجرای مباهله حضور داشته[۲۳] و به همراه برادرش، مصداق کلمه «ابناءَنا»( پسرانمان) در آیه مباهله هستند.[۲۴] او همچنین یکی از اهل بیت است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.[۲۵]

امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع)، با وجود افرادی که از نظر سن بزرگ‌تر از وی بودند، شریف‌ترین فرد از بنی هاشم به شمار می‌رفت. بنا بر نقل یعقوبی، معاویه پس از شهادت حسن بن علی به ابن عباس گفت: از این پس تو سرور قوم خود هستی. ابن عباس در پاسخ گفت: تا زمانی که حسین هست، نه.[۲۶] همچنین گزارش‌هایی از مشورت بنی‌هاشم با حسین بن علی و ترجیح نظر او بر دیگران وجود دارد.[۲۷] نقل شده است که عمرو بن عاص نیز او را محبوب‌ترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان می‌دانست.[۲۸]

در فرهنگ شیعه
امام صادق(ع)
کسی نیست که آبی بنوشد و حسین و خاندانش را یاد کند و قاتلانش را لعن کند مگر آنکه خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناهش را محو کند و مقامش را صد هزار درجه بالا برد و روز قیامت با قلبی مطمئن محشورش کند.

کلینی، الکافی،‌ ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۹۱؛ ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۰۶.
شهادت حسین بن علی در واقعه عاشورای سال ۶۱ق سبب شد شخصیت وی برای شیعیان و حتی غیرشیعیان بیشتر در بُعد حق‌طلبی، شجاعت و شهادت نمایان گردد و دیگر صفات و ویژگی‌هایی که در روایات برای او ذکر شده، تا اندازه‌ای تحت‌الشعاع قرار گیرد.[۲۹] این واقعه دست‌کم از آن جهت که نخستین بی‌حرمتی و تعرض آشکار به خاندان پیامبر(ص) بود، تاثیر عمیقی بر تاریخ و فرهنگ شیعه گذاشت[۳۰] و قیام وی را به نماد ظلم‌ستیزی، پیروزی خون بر شمشیر، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار و فداکاری تبدیل ساخت.[۳۱]

تاثیرگذاری شهادت امام حسین تا بدانجا بود که عده‌ای گمان کرده‌اند شکل‌گیری مذهب تشیع پس از شهادت وی رخ داده است.[۳۲] در طول تاریخ اسلام قیام‌هایی با الگو گرفتن از قیام امام حسین(ع) شکل گرفته که با شعار یا لثارات الحسین بوده است.[۳۳]

ماه‌های محرم و صفر در فرهنگ شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد و به‌خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی، مجموعه آیین‌های گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا می‌شود.[۳۴] شیعیان به پیروی از پیشوایان دینی، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد می‌کنند و بر او سلام می‌دهند.[۳۵]

در نگاه اهل سنت
منابع معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کرده‌اند.[۳۶] گذشته از روایات فضائل، مقام امام حسین(ع) در اعتقاد مسلمانان تا حد زیادی برخاسته از آن است که وی در راه خدا از جان و مال و نزدیکان خود گذشت.[۳۷]

در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره قیام امام حسین(ع) وجود دارد: دسته‌ای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستوده‌اند. از جمله مخالفان، ابوبکر بن عربی، عالم قرن ششم اهل سنت در اندلس است که در صدد نکوهش اقدام حسین(ع) برآمده و گفته است که مردم به سبب شنیدن احادیثی از پیامبر (درباره جنگ با کسانی که بخواهند امت را متفرق کنند و نیز بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنه ها)، با حسین جنگیدند.[۳۸] ابن تیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید.[۳۹]

اقبال لاهوری:
تا قیامت قطع استبداد کرد        موج خون او چمن ایجاد کرد
مدعایش سلطنت بودی اگر        خود نکردی با چنین سامان سفر
رمز قرآن از حسین آموختیم        زآتش او شعله‌ها افروختیم[۴۰]
در طرف مقابل، ابن‌خلدون، مورخ قرن نهم اهل سنت در اندلس، به سخن ابن‌عربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادل‌ترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده[۴۱] و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار می‌دانست.[۴۲] شهاب‌الدین آلوسی از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابن‌عربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.[۴۳]

عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمی‌کرد.[۴۴] وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسان‌هایی نادر رقم می‌خورد که برای این کار ساخته شده‌اند و نمی‌توان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونه‌ای دیگر می‌فهمند و چیزی دیگر می‌طلبند.[۴۵] طه حسین، نویسنده اهل سنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که می‌دانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود.[۴۶]

عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.[۴۷]

آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید:
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: علی (علیه ‏السلام) از من است و من از علی؛ «علىّ منّى و أنا من على». نیز رسیده است: حسین (علیه ‏السلام) از من است و من از حسین (علیه‏السلام)؛ «حسین منّى و أنا من حسین» راز روایات یاد شده، این است كه امامت، چون جانشینی نبوت است، از آن مقام منیع جدا نیست؛ چنان ‏كه نبوت بی ‏امامت سودی ندارد. این انسجام معنوی، نشان می ‏دهد كه آثار رسالت نبی اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را باید در زندگی امامان معصوم (علیهم ‏السلام)، به ویژه در زندگی امام حسین (علیه ‏السلام)، جست‏ و جو كرد.

نام، نسب، کنیه، القاب
در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر(ص) نام «حسین» را بر او نهاد.[۴۸] بر اساس روایات، این نامگذاری به فرمان خداوند انجام شد.[۴۹] دو نام حسن و حسین که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشت،[۵۰] معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،[۵۱] نام پسران هارون است.[۵۲]

گزارش‌های دیگری نیز درباره نامگذاری امام حسین ذکر شده است؛ از جمله اینکه ابتدا امام علی(ع) وی را «حرب» یا «جعفر» نامید، ولی پیامبر(ص) نام حسین را برای او برگزید.[۵۳] برخی اینگونه گزارش‌ها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمرده‌اند.[۵۴]

امام حسین(ع) فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. او از خاندان بنی‌هاشم و از قبیله قریش است. امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه از برادران، و حضرت زینب(س) و ام کلثوم از خواهران او هستند.[۵۵]

کنیه حسین بن علی، «ابوعبدالله» است.[۵۶] ابوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیه‌های او است.[۵۷]

حسین بن علی(ع) القاب فراوانی دارد که برخی از آنها با القاب برادرش امام حسن(ع) مشترک است؛ مانند سیدا شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت). برخی دیگر از القاب او عبارتند از: زکیّ، طیّب، وفیّ، سیّد، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات الله، رشید، و التابع لمرضاة الله.[۵۸] ابن‌طلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهم‌ترین آنها دانسته است.[۵۹]

در بعضی از احادیث، حسین(ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است.[۶۰] ثارالله و قتیل العبرات از دیگر القابی است که در برخی زیارتنامه‌ها برای او ذکر شده است.[۶۱]

در روایتی از پیامبر(ص) که بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت نقل کرده‌اند آمده است: «حسین سِبطٌ مِن الاَسباط»؛ یعنی حسین یکی از اسباط است.[۶۲] سبط در این روایت و همچنین در برخی آیات قرآن به معنای امام و نقیبی است که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.[۶۳]


پی نوشت ها:
1.    شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶. مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.
2.    یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۳۰.
3.    المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۶-۱۷۱. ابن‌شهرآشوب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۱۴۴.
4.    مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۱۲۱.
5.    ذهبی، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.
6.    ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸.
7.    ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۳، ص۹۳۹.
8.    طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛.
9.    طبرسی، تاج الموالید، ۱۴۲۲ق، ص۸۲.
10.    طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۵، ص۲۵۳: سال ۵۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۲۳۱: سال ۵۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۱۸۸: سال ۵۳.
11.    ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸.
12.    طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۳۹.
13.    بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۴.
14.    طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۸۱.
15.    سبط بن الجوزی، تذكرة الخواص، ۱۴۱۸، ص۲۲۰.
16.    مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۵۴.
17.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۶۶.
18.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۸۴.
19.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۰-۹۱.
20.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۵-۱۱۲.
21.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.
22.    نگاه کنید به: کلینی،الکافی، ۱۳۶۲ش، ج‏۱، ص۲۸۷؛ مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰.
23.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۱، ص۱۶۸.
24.    زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ذیل آیه ۶۱ آل عمران؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۰۵ق، ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران.
25.    احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، ج۱، ص۳۳۱؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹.
26.    یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۳.
27.    ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۱۴-۴۱۶.
28.    ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۹۵؛ ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۹.
29.    حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱.
30.    حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۶.
31.    محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۲.
32.    گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، ۱۳۹۰ش، ص۲۱.
33.    حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۷.
34.    حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۹.
35.    حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۵۰۸.
36.    مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ همچنین نگاه کنید به: حسینی شاهرودی، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت»؛ ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»..
37.    ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»..
38.    ابوبکر بن عربی، العواصم من القواصم، المکتبة السلفیة، ص۲۳۲.
39.    ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۵۳۰-۵۳۱.
40.    لاهوری، «در معنی حریت اسلامیه و سرحادثه کربلا»، وبگاه گنجور..
41.    ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷.
42.    ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۶.
43.    آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۲۸.
44.    عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷.
45.    عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۱۴۱.
46.    طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹.
47.    فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الكتاب العربی، ص۱۵۲.
48.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸.
49.    ابن‌شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۹۷؛ ابن‌سعد، الطبقات الكبرى، ج۱۰، ص۲۴۴.
50.    ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۶، ص۳۵۷؛ ابن‌اثیر، اسدالغابه، بیروت، ج۲، ص۱۰.
51.    ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳؛ زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴.
52.    ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۷۱.
53.    ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۳۹-۲۴۴؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۹، ص۶۳.
54.    محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸، ج۱، ص۱۹۴-۱۹۵.
55.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.
56.    شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۶۵؛ ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ج۱، ص۲۱۳.
57.    محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۳۹.
58.    ابن‌ابی‌الثلج، تاریخ الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ ابن‌طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۴؛ برای فهرستی از القاب امام حسین(ع) نگاه کنید به: ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.
59.    ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.
60.    نگاه کنید به: حِمْیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹-۵۰.
61.    ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۱۷۶.
62.    بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۷؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۹.
63.    محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۷.


 
گزارشگر : قاسم قربانی
https://theiranproject.com/vdcgxn9t3ak9qq4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما