به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، ریشه اصلی تورم یا بهتر است بگوییم مهمترین عامل تورم، رشد نقدینگی و رشد پایه پولی است. از آنجایی که مقدار کالاها و خدمات در جامعه محدود است، مقدار نقدینگی باید جهت برابری کالاها و خدمات کافی باشد. با افزایش نقدینگی تعادلی بین مقدار پول با کالاها و خدمات در جامعه کاهش مییابد و قیمتها افزایش مییابد و در نتیجه تورم ایجاد میشود.
کنترل این مورد مهمترین خواسته کشورهاست و سیاستهای مختلفی را برای آن تدوین میکنند. به عنوان مثال، افزایش فناوری و تولید داخلی که با انباشت کالای کافی از تورم جلوگیری میکند، سطح نقدینگی و بهرهوری جامعه را مدیریت کرده و میتواند تا حد زیادی تورم را در اقتصاد کنترل کند.
اما نقدینگی به عنوان بزرگترین چالش پیروی نظام بانکی چهطور کنترل میشود؟
میتوان گفت یکی از علل اصلی افزایش نقدینگی در سالهای اخیر، خلق پول توسط شبکه بانکی بخصوص بانکهای خصوصی بوده است که خود را در قالب افزایش بدهی شبکه بانکی به بانک مرکزی نشان داده است.
اگر بانکها نتوانند در بازار بین بانکی منابع مورد نیاز خود را فراهم کنند، در نتیجه به منابع بانک مرکزی مراجعه میکنند که باید از پنجره تنزیل بانک مرکزی استفاده کرده و به طور مستقیم از بانک مرکزی و در مقابل پرداخت بهره و ارائه وثیقه اقدام به استقراض ذخایر کنند. چنانچه بانک نتواند از بانک مرکزی ذخایر استقراض کند، در نهایت مجبور به اضافه برداشت میشود که نرخ آن بسیار بالاتر از نرخ بهره در پنجره تنزیل بانک مرکزی است. در این حالت بدهی شبکه بانکی به بانک مرکزی افزایش مییابد. در واقع در این حالت شبکه بانکی باعث شده است که بانک مرکزی پایه پولی را افزایش دهد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بیشتر منابع بانکها از طریق سپردههای کوتاه مدت تامین میشود. علاوه بر این، تسهیلات قرضالحسنه بانکی صرف سرمایهگذاری شده که درجه نقدشوندگی کمی دارند از این رو وظیفه اصلی بانک ایجاد تعادل بین تعهد مالی کوتاه مدت و سرمایهگذاری بلند مدت است.
پس از ایجاد سپرده، بانک باید معادل درصدی از سپردههایی که جذب کرده، نزد بانک مرکزی ذخیره داشته باشد که حساب آن با حساب سپردههای موجود در بانک جداست. حال این سپرده بانک نزد بانک مرکزی، یا با جذب سپرده از دیگر بانکها شارژ میشود یا از طریق پایه پولی و خط اعتباری و یا اگر کمبودی وجود داشته باشد، به صورت اضافه برداشت و با پرداخت جریمه جبران میشود.
مطابق با این الگو، بانک خلق کننده اصلی پول است چون همه تسهیلات را بانکها میدهند و هر تسهیلاتی که داده میشود هم تبدیل به سپرده میشود و مجموع سپردهها هم نقدینگی را تشکیل میدهد. در نتیجه بانک با پرداخت تسهیلات، خلق پول میکند و نقدینگی را افزایش میدهد. متناسب با این اقدام، شرکت داری، خرید ارز، ملک داری و سایر اتفاقاتی که در سمت راست ترازنامه بانک یعنی بخش داراییهای بانک رخ میدهد همگی هم خلق پول است.
محمد امینی کارشناس اقتصادی در اینباره اظهار میکند: عملکرد بانکها عامل اصلی رشد نقدینگی و تورم است و در صورتی که از قدرت خلق پول درست استفاده نکنند، سودش را خودشان و سوداگران میبرند اما ضررش را همه مردم میدهند. به همین دلیل باید نظارت هوشمندانه و عمومی بر عملکرد بانکها وجود داشته باشد و آنها در راستای اهداف کلان کشور حرکت کنند.
به باور این کارشناس اقتصادی، در حال حاضر چنین وضعیتی وجود ندارد؛ خلق پول بی ضابطه توسط عمده بانکهای کشور انجام میشود و هیچ پاسخگویی نسبت به آن وجود ندارد و نظارت درستی هم انجام نمیشود. همین باعث شده تورم، رکود و شکاف طبقاتی به وجود بیاید؛ عدهای با تسهیلات کلان که از بانکها میگیرند ثروتمند میشوند و عدهای نیز تورم و رکود حاصل از این اقدام بر آنها تحمیل و هر روز فقیرتر میشوند. برای مقابله با چنین وضعیتی باید خلق پول بانکها ضابطه مند شود و در راستای اهداف کلان کشور قرار گیرد و با نظارت هوشمندانه و عمومی بر خلق پول بانکها، جلوی انحراف گرفته شود.
به گزارش پروژه ایران، با اعلام بانک مرکزی، نرخ رشد دوازده ماهه پایه پولی در پایان مهرماه ۱۴۰۲ با ۲.۴ واحد درصد کاهش نسبت به دوره مشابه ماه قبل به ۳۹.۶ درصد رسید. نرخ رشد دوازده ماهه نقدینگی نیز از ۳۴.۳ درصد در پایان مهرماه ۱۴۰۱ طی یک روند نزولی به ۲۶.۴ درصد در پایان مهر ماه ۱۴۰۲ کاهش یافت.