به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، محمد درویش، کنشگر محیط زیست در یادداشتی نوشت: واقعاً برای ساخت تصفیهخانه و مهار ورود آب خاکستری به به این شریانهای حیاتی خوزستان و ایران چقدر زمان لازم است؟ پنج، ده، پانزده، بیست، سیسال؟!!
این تصاویر مشاهدات نگارنده است در شبانگاه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ که به مدد یک بلمران محلی فراهم شد، بلمرانی که از بوی گند و متعفن کارونی که روزگاری گلبارون بود، به شدت خشمگین بود و میگفت: آقای مهندس! لطفاً به داد کارون برسید ...
ظاهراً همانگونه که مشاهده میفرمایید مدیران اهواز در یک راهبرد شگرف مدیریتی برای خواباندن صدای منتقدین، محل ورود لولههای فاضلاب به کارون را استتار کردهاند تا کمتر در چشم باشد! درست مثل تخلیه شتابان زباله منزل در زیر فرش قبل از ورود مهمان!
در ملاقاتی که با مسوولین شهرداری شادگان داشتم، میگفتند دلیل سرانه اندک فضای سبز شهر که کمتر از ۴متر مربع است، نبود منابع آب کافی است! آدم خنده و البته توامان گریهاش میگیرد که چگونه میلیونها متر مکعب آب خاکستری در پرآبترین استان ایران، اینگونه به جای تصفیه شدن و بازچرخانی برای توسعه فضای سبز و دیگر مصارف ضروری، به افت کیفیت منابع آب موجود منجر میشود؟ چگونه متولیان امر که شاهد این هدررفت آشکار منابع ملی هستند، میتوانند راحت سر بر بالین نهاده و بخوابند؟
آنهایی که نگران عدم مهار سیلابها و هدررفت آب و ریخته شدن آن به خلیجفارس هستند، باید بدانند که مصداق بارز هدررفت آب، افت کیفیت آب شیرین کارون، کرخه، مارون، دز، بهمنشیر و ... در اثر ورود فاضلاب خام است.