به گزارش پروژه ایران، بار دیگر بر این واقعیت پای میفشاریم که مافیا، قویتر از مسئولین است و به همین دلیل است که دولتهای ما نمیتوانند با فساد مبارزه کنند. این درست است که دولتها درصدد مبارزه با فساد برمیآیند ولی در این راه توفیقی به دست نمیآورند. منظور از اینکه میگوئیم دولتها نمیتوانند با فساد مبارزه کنند اینست که چون مافیا از دولتها و مسئولین قویتر است، دولتها در مبارزه با مافیا همیشه شکست میخورند و سپر میاندازند.
درباره علت قویتر بودن مافیا از مسئولین هم لازم است تاملی داشته باشیم. پاسخ دادن به این سوال بسیار مهم است که چرا مافیا از مسئولین قویتر است؟ یک نظام حکومتی با اندامهای مهم تقنینی، اجرائی و قضائی باضافه در اختیار داشتن نیروهای مسلح اعم از نظامی و انتظامی و همینطور برخوردار بودن از چندین دستگاه نظارتی، امکانات، بودجه، قانون و انواع و اقسام ابزارهای کنترلی و تعقیب و مراقبت و تنبیه و مجازات، چرا در برابر مافیای فساد که هیچیک از این ابزارها و امکانات را در اختیار ندارد بقدری ضعیف است که نمیتواند بر آن غلبه کند؟
پاسخ را باید در خود مسئولین جستجو کرد. چه بسا درصد بسیار بالائی از مسئولین دستگاههای مختلف دولتی و حکومتی خودشان عضو مافیا نباشند و حتی مایل به مبارزه با آن هم باشند ولی چون در یک مجموعه قرار گرفتهاند که در سطحی بالاتر از سطح عادی مردم زندگی میکنند، نمیتوانند واقعیتهای جامعه را درک کنند و مثل مردم با مسائل مواجه شوند و به اقتضای مصالح مردم عمل کنند. به عبارت روشنتر، حکمرانی در دهههای اخیر برخلاف آرمانهای اعلام شده توسط بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و برخلاف دهههای اول بعد از شکلگیری این نظام، در اختیار کسانی قرار گرفته که از جنس مردم نیستند. به این هشدار امام خمینی توجه کنید که بارها تکرار کرده ولی مدتهاست که به آن عمل نمیشود:
«سرچشمه همه مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان - به اصطلاح خودشان - از آنها باشد. و آنها اینطور هستند، اشراف و اعیان اینطور هستند که تمام ارزشها را به این میدانند که آنجایی که زندگی میکنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتاری که مردم با آنها میکنند، رفتار عبید با موالی باشد؛ تمام افکارشان متوجه به این مسائل است. باید حتماً چند تا پارک داشته باشد، چند تا باغ داشته باشد در شمیران، در تهران، در کجا، تا اینکه بشود یک نفر آدم نخست وزیر یا یک نفر آدم وزیر کذا. و اینها وضع روحیشان، به حسب نوع، وضع روحیشان این طور بود که چون قدرت را، تمام ارزشها را به قدرت میدانستند، تمام ارزشها را به قدرت مالی میدانستند، به قدرتهای دیگر میدانستند، در مقابل قدرت بالاتر از خودشان خاضع و عَبد بودند، در مقابل ضعفایی که قدرت ندارند، فرمانفرما و حکومت بودند. این وضع طبیعی این است که یک قشر اشراف و اعیان – به اصطلاح خودشان – و مرفه به یک کشوری حکومت کنند و قابل اجتناب نیست این. وقتی حکومت آنطور شد دیگر نمیشود این را کسی خیال کند که با مردم چجور باشد. میدیدند آنها قدرتشان بیشتر است، خاضع بودند. هر جائی که توهم میکردند که به قدرتشان یک قدرت بالاتری صدمهای بزند، مقابل او لنگ میانداختند و همه جور تواضعی میکردند برای اینکه آنجا را به دست داشته باشند. به مردم هرچه گذشت گذشت و هرچه خواستند بکنند با مردم.» صحیفه امام، جلد 16، صفحات 443 و 444.
امروز مشکل اصلی در اینست که زندگی حکمرانان ما همسطح زندگی مردم نیست. به حقوقهای مسئولین نگاه کنید و امکاناتی که در تمام زمینهها در اختیار دارند و اطرافیانی که اهل زد و بند هستند و هر روز شاهکار تازهای بروز میدهند و تعدادی از آنها افشا میشوند. این، همانست که امام خمینی هشدارش را داد و بارها هم تکرار کرد ولی افرادی که در ردههای بالای حکمرانی حضور دارند اصولاً فرصت شنیدن این سخنان و یا مطالعه آن را نداشتند و ندارند و اینطور که از عملکردها پیداست نخواهند داشت.
مافیا درست در همین مجموعه لانه میکند بدون آنکه خود را نشان بدهد. دانه درشتهائی که فسادهای سه هزار میلیارد تومانی، 8 هزار میلیارد تومانی، 15 هزار میلیارد تومانی و حالا 170 هزار میلیارد تومانی را رقم زدهاند، همگی در بدنهها لانه کرده بودند. بنابراین، فقط وقتی میتوان بر مافیای فساد غلبه کرد که مسئولین غیر همجنس با مردم، جای خودشان را به مسئولینی از جنس مردم بدهند. تردید نداشته باشید تا زمانی که این جابجائی صورت نگیرد، مافیای فساد همچنان در لانه امن خود فعال خواهد بود.