بقائی: برای عراق روشن کردیم که محمدرضا نوری نباید به آمریکا مسترد شود/ گفتوگوهای هستهای در حال انجام است / آژانس بر برنامه هستهای ما نظارت کامل داشته
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه با تشریح مواضع جمهوری اسلامی ایران درباره مهمترین تحولات منطقه و جهان، پیرامون موضوع گفتوگوهای هستهای اعلام کرد که ایران هیچگاه میز مذاکره را ترک نکرده است.
برخی از کشورها از حقوق بشر بهعنوان ابزار اعمال فشار سیاسی استفاده میکنند
پرسش: قطعنامهها و بیانیههای ضدایرانی مبتنی بر ادعاهای واهی حقوق بشری در سالهای اخیر دستمایه اعمال تحریمهای یکجانبه علیه کشورمان با انگیزههای سیاسی قرار گرفتهاند؛ با توجه به همزمانی روند مذاکرات و گفتوگوها با تکرر صدور و اعلام قطعنامهها و بیانیههای ضدایرانی در هفتههای اخیر، وزارت امور خارجه بهصورت خاص چه برنامهای برای خنثیسازی این مانعتراشیها در مسیر مذاکرات و گفتوگوها دارد؟
حقوق بشر از یک جنبه یکی از ابزارهایی بوده که علیه ما استفاده شده و استفاده ابزاری از حقوق بشر همواره یکی از گلایهمندیهای ما در سطح بینالمللی بوده است؛ همزمان باید بهعنوان حاکمیت ادبیات حقوق بشر را در داخل کشور تبیین کرده و توسعه دهیم؛ ما طبق اسناد و معاهدههای بینالمللی تعهدهایی داریم و خود را به آن متعهد میدانیم و درباره اجرای آنها از کنوانسیون حقوق کودک گرفته تا دیگر اسناد حقوق بشری گزارشهای دورهای میدهیم؛ ما همواره به ادعاهایی که علیه ما مطرح میشود، پاسخ میدهیم؛ زیرا هم اعتقاد جدی به حقوق بشر و کرامت انسانی داریم و هم طبق اسناد بینالمللی خود را ملتزم میدانیم.
قطعنامههای ضدایرانی بسیار نامطلوب است و در عین حال موضوع جدیدی نیست؛ این بحث از سالها قبل، هم در مجمع عمومی سازمان ملل و هم در شورای حقوق بشر مطرح بوده و ریشه بحث هم سیاسی است؛ هیچ کشوری نمیتواند ادعا کند که کارنامه حقوق بشری بیعیب و نقصی دارد، یعنی نمیتوان کشوری را یافت که ادعا داشته باشد بهصورت صددرصد موازین و معیارهای حقوق بشری را رعایت میکند.
مهم این است که کشورها توافق کردند با ابتنای بر مجموعهای از موافقتنامهها و مقاولهنامههای بینالمللی که در آنها اصول و قواعد ناظر بر احترام، رعایت و ارتقای حقوق بشر شناسایی شدهاند، برای بهبود وضعیت حقوق بشر تلاش کنند و این تعهد همه کشورها است؛ با وجود این، متاسفانه از همان زمانی که موضوع حقوق بشر مطرح شد، در بطن خود این فرصت را برای برخی از قدرتها فراهم کرد تا از این مفهوم و موضوع بهعنوان یک ابزار برای اعمال فشار سیاسی علیه رقبای خود و یا دیگر کشورهایی که مطلوب آنها نبودند، استفاده کنند.
ایران یکی از کشورهایی است که هدف هجمههای حقوق بشری بوده است، هم در شورای حقوق بشر و هم در مجمع عمومی سازمان ملل؛ کشورهای اروپایی هم برای خود بهصورت مجزا قطعنامههایی را در مورد وضعیت حقوق بشر کشورهای مختلف صادر میکنند، اما در سطح سازمان ملل اگر نگاهی به بانیان قطعنامههای ضد ایرانی بیندازید، متوجه میشوید که منظور و مقصود این قطعنامهها کاملا سیاسی است؛ یکی از طرفهایی که پای ثابت این قطعنامههاست، رژیم صهیونیستی است؛ علاوه بر این، انگلیس، کانادا و آمریکا از بانیان اصلی قطعنامههای ضدایرانی هستند، اما پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که آیا آنها واقعا نگران نقض حقوق بشر در ایران هستند؟ طرفهایی که از آنها نام برده شد همگی خود در جایگاه متهم قرار دارند؛ واضحترین شکل نقض حقوق بشر ازسوی این کشورها همین تحریمهایی است که علیه ملت ایران اعمال میکنند؛ مصداقهای مختلف نقض حقوق بشر، ازجمله نقض حق بر سلامت و حق بر حیات نتیجه تحریمهای غیرقانونی آمریکا و حامیانش است؛ در شورای حقوق بشر هم همین کشورها بانی اصلی قطعنامهها علیه ایران میشوند.
کاری که ما البته با کمک دیگر دستگاهها بهویژه ستاد حقوق بشر قوه قضاییه میتوانیم انجام دهیم، بحث تبیین است؛ به این معنی که ما نشان دهیم واقعا این گزارشها مغرضانه است و بخش عمده آن تعمیم یک یا چند مورد خاص به کلیت کارنامه حقوق بشری کشور است و در بسیاری از موارد هم منابع و مراجعی که این گزارشها و یا ادعاها را تولید کردند، موثق نیستند؛ ضمن اینکه همیشه تاکید داشتهایم که خود را ملتزم و موظف به رعایت و ارتقای حقوق بشر در ابعاد مختلف میدانیم و این تعهدی است که هم طبق قانون اساسی بر عهده دولت و حاکمیت است و هم بهعنوان یک کشور مسلمان بخشی از مبانی دینی و اعتقادی و هم بخشی از فرهنگ ما را تشکیل میدهد؛ لذا فارغ از اینکه این قطعنامهها با چه نیتی صادر میشود که مشخص است با نیت اعمال فشار سیاسی است؛ بنده معتقدم که این فشارها نباید ما را از یک موضوع مهم منحرف کند و آن این است که ما خود را متعهد و ملتزم به رعایت و ارتقای حقوق بشر بدانیم.
شما از هر مسئولی در جمهوری اسلامی ایران این پرسش را داشته باشید قطعا با این موضوع موافق خواهد بود که احترام به حقوق بشر و ارتقای کرامت انسانی یک وظیفه و مسئولیت است، یعنی همه باید برای تبدیل اصل احترام و رعایت حقوق بشر به یک گفتمان غالب تلاش کنیم، فارغ از اینکه طرفهای خارجی تلاش دارند که از موضوع حقوق بشر استفاده ابزاری برای اعمال فشار سیاسی داشته باشند؛ این رویکرد آنها نباید توجه و تمرکز ما را از اهمیت موضوع حقوق بشر منحرف کند.
استناد به تلاش برای دورزدن تحریمها برای بازداشت شهروندان ایرانی مشروعیت حقوقی و بینالمللی ندارد
پرسش: در سالهای اخیر شاهد بودیم که ۲ اتهام تلاش برای اقدام تروریستی و همچنین دور زدن تحریمها باعث بازداشت شهروندان ایرانی در کشورهای مختلف میشود که نمونههای اخیر آن محمدرضا نوری و ۲ شهروند ایرانی دیگر هستند که بهتازگی ازسوی وزارت دادگستری آمریکا به اتهامهای یادشده بازداشت شدهاند؛ در این رابطه وزارت امور خارجه چه اقدامی میتواند برای جلوگیری از تداوم روندِ اتهامهای واهی علیه شهروندان ایرانی و همینطور برای رهایی آنها از این نوع گرفتاریهایی که ایجاد میشود، انجام دهد؟
بقایی: یکی از وظایف ذاتی وزارت امور خارجه حمایت از اتباع ایرانی در خارج از کشور است؛ وزارت امور خارجه با حمایت کنسولی و ارائه مساعدتها و مشورتهای کنسولی از طریق مجاری سیاسی و دیپلماتیک برای روشن شدن ابعاد مختلف قضایا در مواردی که اتباع ایرانی به هر دلیلی گرفتار میشوند، بازداشت میشوند و یا اتهامی علیه آنها مطرح میشود، استفاده میکند.
در حالی که تحریمهای یکجانبه مبنا و مشروعیت قانونی و بینالمللی ندارند، خیلی از موارد اتهامی که در سالهای اخیر علیه اتباع ایرانی مطرح شدهاند، اتهام دور زدن تحریمهای یکجانبه است؛ این تحریمهای یکجانبه خود مبنا و مشروعیت قانونی و بینالمللی ندارد؛ یک کشوری بنا به ملاحظات سیاسی خود مجموعه تحریمهایی را علیه یک کشور دیگر وضع میکند؛ ادبیات موضوع در سالهای اخیر با حضور گزارشگر اقدامهای قهرآمیز یکجانبه در سطح شورای حقوق بشر متحول شده و نظر غالب این است که این نوع تحریمها به جهت اینکه مغایر با مجموعهای از حقوق و آزادیهای بنیادین بشری است، مشروعیت ندارد؛ لذا اینکه کشورها با استناد به اینکه اتباع کشورهای دیگر تلاش برای دورزدن تحریمها کردهاند، این افراد را به دام بیندازند و برای آنها پروندهسازی کنند مبنا و مشروعیت حقوقی بینالمللی ندارد و اگر مرجع صالحی در سطح بینالمللی وجود میداشت، قطعا میشد در این باره طرح دعوا کرد و مسئولیت بینالمللی این دولتها را مطرح کرد.
در مواردی که اتباع ایرانی در کشورهای دیگر بازداشت شده یا درخواست استردادشان مطرح شده است، با دولت محل موضوع را مطرح میکنیم و مسئولیتها و تعهدهای آنها طبق حقوق بینالملل را گوشزد میکنیم؛ علاوه بر این از مجاری رسمی با ارسال یادداشت به سفارتخانههایشان در تهران یا از طریق سفارتخانههای خودمان با وزارت خارجه محل، پیگیری کردیم.
دو سه موردی هم که شما اشاره داشتید از این قاعده مستثنی نیستند؛ هم در مورد آقای نوری در عراق از ابتدا پیگیر موضوع بودیم و هم موارد اخیر که در یکی از کشورهای اروپایی یکی از اتباع ایران را گرفتار کردند موضوع را پیگیری میکنیم.
برای عراق روشن کردیم که نوری نباید به آمریکا مسترد شود
پرسش: در مورد خاص محمدرضا نوری برنامهای در نظر دارید یا با طرف عراقی صحبت کردید که مانع استرداد شوند؟
بقایی: در رابطه با این موضوع از چندین ماه قبل، از ابتدای بازداشت ایشان با مراجع عراقی صحبت شده و قاعدتا در بحث استرداد ایشان ما روشن کردیم که این اتفاق نباید صورت بگیرد؛ به جهت اینکه اتهامهایی که مطرح شدهاند، ثابت نشده و مبنایی ندارند و صرفا مجموعهای از ادعاها است و لذا از همان ابتدای طرح اتهام علیه وی هر یک از مقامهای ما که سفری به عراق داشتند و یا بالعکس زمانی که مقامهای عراقی به تهران میآمدند این موضوع یکی از دستورکارهای ثابت بوده است.
البته عرض کردم نه فقط در مورد آقای نوری بلکه در مورد هر تبعهای از ما که در جایی دچار مشکل میشود، این وظیفه دولت است که موضوع را پیگیری کند و به روشن شدن ابعاد موضوع کمک کند و مانع از تضییع حق آنها شود.
از هر ابتکار و فعالیتی برای توقف جنایتها و کشتار در غزه حمایت کردیم
پرسش: از زمانی که مرحله جدید نسلکشی رژیم صهیونیستی حدود ۱۵ ماه قبل در غزه آغاز شد، هم دولت جمهوری اسلامی ایران و هم دستگاه دیپلماسی بهصورت خاص، پیگیر موضوع فلسطین بودند و برای توقف جنگ تلاش زیادی کردند؛ بهتازگی بحثهای آتشبس و صدور حکم بازداشت برای نتانیاهو مطرح هستند؛ وزارت امور خارجه در بحث آتشبس که گمانهزنیها از قریبالوقوع بودن آن حکایت دارد و همینطور درباره همکاریهای بینالمللی برای مسئله بازداشت نتانیاهو چه ورودی داشته و اقدامهایی را انجام داده است؟
بقایی: موضوع توقف نسلکشی در غزه یکی از مطالبات کل جامعه بینالمللی و نه فقط منطقه و کشورهای اسلامی است؛ ما با هر روند سیاسی و دیپلماتیک که در سطح منطقه و یا در سطح سازمان ملل مطرح شده است، همراهی کردهایم و تلاش خود را انجام دادهایم.
جمهوری اسلامی ایران مبتکر و پیشنهاددهنده هر ۲ نشست سران سازمان همکاری اسلامی بود که بهطور خاص برای پیگیری موضوع غزه برگزار شد و در سطح سازمان ملل هم قطعنامههای متعددی در مجمع عمومی سازمان ملل، مطرح و تصویب شده که باز در آن روندها هم ما مشارکت فعال داشتیم.
اجمالا از هر ابتکار و فعالیتی که برای توقف جنایتها و کشتار در غزه و فلسطین وجود داشته حمایت کردیم و در بسیاری از مواقع هم خودمان تلاش کردیم که مبتکرانه و خلاقانه ورود کنیم.
در رابطه با بحث دیوان بینالمللی کیفری باید توجه داشت که ایران عضو این دیوان نیست، اما اساسنامه آن را امضا کرده است؛ طبق حقوق بینالملل هم امضاکنندگان یک سند بینالمللی مجموعه تکالیفی دارند، اما نه بهعنوان عضو بلکه بهعنوان امضاکننده؛ لذا سطح تعهدهایشان متفاوت است.
با وجود این، از همان اوایل در مورد ضرورت فعال کردن سازوکار دیوان بینالمللی کیفری با مراجع ذیربط بینالمللی نامهنگاری شده و معتقدیم یک راه موثر برای توقف جنایتها و جلوگیری از ارتکاب مجدد این جنایتها خاتمه دادن به بیکیفرمانی مرتکبان و جنایتکاران است؛ از این حیث صدور احکام بازداشت یک تحول مهم بود، ولی ازسوی دیگر نگرانیهایی را ایجاد کرد به جهت اینکه یک هجمه سنگین علیه دیوان بینالمللی کیفری هم ازسوی رژیم صهیونیستی و آمریکا و هم برخی کشورهای دیگر به راه افتاد تا در فرآیند رسیدگی ایجاد اختلال کنند.
این احکام وجود دارد و در حد خود نیز حائز اهمیت هستند، اما مهم این است که این احکام اجرا شود و یا اثرگذاری ملموسی در جلوگیری از ادامه این جنایتها داشته باشد که متاسفانه شاهد این وضعیت نیستیم و کماکان روند نسلکشی و کشتار در غزه ادامه دارد و حتی دامنه جنایتهای رژیم به دیگر بخشهای منطقه نیز گسترش پیدا کرده است؛ در حالی که میتوانیم بگوییم هر ۴ جنایت موضوع دیوان بینالمللی کیفری یعنی جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت، جنایت نسلکشی و جنایت تجاوز واقعا ارتکاب یافته و بهصورت مستمر هم در حال ارتکاب است.
برای عضویت در دیوان بینالمللی کیفری به جمعبندی نهایی نرسیدیم
پرسش: چرا ایران عضو دیوان بینالمللی کیفری (ICC) نیست؟
بقایی: در دیوان بینالمللی کیفری هم مانند خیلی از اسناد بینالمللی دیگر بسیاری از کشورها عضویت ندارند؛ اعمال صلاحیت دیوان در مورد یک کشور مستلزم تصویب اساسنامه ازسوی مجالس کشورها و طی روند الحاق است.
ما در همان زمانی که اساسنامه دیوان نهایی شد و در همان بازه زمانی که امکان امضا وجود داشت، امضا را انجام دادیم، اما تصمیمگیری در مورد تصویب یک سند نیازمند بررسی و ارزیابی همهجانبه آثار و پیامدهای مثبت و منفی مترتب بر عضویت است؛ در آن مقطع زمانی به این نتیجه نرسیدیم که سند را تصویب کنیم تا الان هم در زمانهایی موضوع بررسی شده ولی هنوز به جمعبندی نهایی نرسیده است.
امیدواریم سوریه دوران گذار را بدون اثرگذاری و دخالت مخرب خارجی طی کند
پرسش: ارزیابی شما از وضعیت سوریه و آینده روابط تهران و دمشق چیست؟
بقایی: آنچه ما از گزارش رسانهها میشنویم، این است که در جهات مختلف تلاش برای تثبیت اوضاع و زمینهسازی برای شکلدهی به نظام آتی سوریه در جریان است؛ موضع ما از ابتدا موضع ثابت و اصولی بود؛ اینکه تصمیمگیری در مورد آینده سوریه بر عهده خود سوریها و بدون هرگونه مداخله مخرب خارجی باید باشد.
حفظ یکپارچگی و وحدت سرزمینی سوریه بسیار مهم است و این نکته را نباید فراموش کنیم که سوریه یک کشور مهم در منطقه غرب آسیا است و هرگونه ناامنی و بی ثباتی در این کشور میتواند به بقیه کشورها سرایت کند و منطقه را ناامن کند؛ لذا ما امیدواریم که در این مرحله گذار، سوریه بتواند بدون اثرگذاری و دخالت مخرب خارجی این روند را به پیش ببرد و هرآنچه که خیر و صلاح مردم سوریه است پیش بیاید.
موضع ما روشن است گمان نمیکنم که خیلی لازم باشد در مورد هر سخن و موضعی که دیگران میگیرند واکنشی داشته باشیم؛ موضع ما روشن است و خیلی هم نیازی به تفسیر و تحلیل از سوی طرفهای دیگر نیست.
تماس مستقیم با جریان یا بخشی که فعلا حاکمیت سوریه را بر عهده دارد، نداریم
پرسش: آیا در حال حاضر راه ارتباطی با حاکمیت سوریه نداریم؟ بهصورت غیررسمی یا کانالهای واسط هیچ ارتباطی بین ما و حاکمیت جدید سوریه نیست؟
بقایی: ما در طول این سالها در چارچوب روندهای سیاسی که وجود داشته است، مثل روند آستانه یا نشستهای کمیته قانون اساسی سوریه با برخی افراد و گروههایی که بهعنوان معارضان سوریه شناخته میشدند، ارتباطهایی داشتهایم و همینطور از طریق کشورهای همسایه و منطقه که رابطه خوبی با ما دارند و در تحولات سوریه دخیل هستند، تماسها و ارتباطهایی داشتیم؛ از طریق آنها هم تلاش کردیم تماسهایی را برقرار کنیم ولی تماس مستقیم با جریانی که فعلا در سوریه حاکم است نداریم.
برای بازگشایی سفارت در سوریه باید از امنیت لازم برای همکارانمان مطمئن شویم
پرسش: آیا جمهوری اسلامی ایران منتظر برقراری ثبات و استقرار حاکمیت در سوریه است تا برای بازگشایی سفارت و مکانهای دیپلماتیک تصمیمگیری کند؟
بقایی: در حال حاضر صحبت درباره این موضوع زود است؛ سفارت سوریه که در تهران وجود دارد و ما مانع فعالیت آن نشدهایم؛ بازگشایی سفارت ایران در دمشق نیازمند مقدماتی است و مهمترین موضوع هم اطمینان از وجود امنیت و ایمنی لازم برای سفارت و همکارانمان است و البته شرایط سیاسی هم باید مهیا شود؛ بنابراین این را باید در زمان خود تصمیمگیری کنیم.
ایران همیشه حامی و پشتیبان مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی بوده است
پرسش: وزیر امور خارجه بهتازگی اعلام کردند که جمهوری اسلامی ایران با تمام توان از مقاومت یمن حمایت میکند؛ در عین حال، این روزها تهدیدهای اسرائیل، آمریکا و انگلیس را علیه یمن داریم؛ در صورت تشدید حملههای رژیم صهیونیستی به یمن، موضع و حمایت ایران چگونه خواهد بود؟
بقایی: ما مواضع خود را در زمانهای مختلف اعلام کردیم؛ مقاومت در برابر اشغالگری و ظلم و همبستگی با ملت فلسطین بهعنوان ملتی که ۸ دهه است تحت اشغال و ظلم رژیم صهیونیستی قرار دارد یک امر تحمیلی یا دستوری از طرف دیگران نیست؛ مقاومت در واقع حرکتی خودجوش است که در بخشهای مختلف منطقه وجود داشته و مادامی که اشغالگر و آپارتاید و ظلم و ستم وجود داشته باشد، قاعدتا ملتهای منطقه هم خود را موظف به مقاومت میدانند.
آنچه در یمن در حال وقوع است، تصمیم و اقدامی است که از طرف یمنیها صورت میگیرد و ما بهعنوان جمهوری اسلامی ایران در چارچوب موضع اصولی خود که همیشه حامی و پشتیبان مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی بوده است، مواضع حمایتی خود را از یمن اعلام کردهایم و حمایت شرافتمندانه آنها از آرمان فلسطین را تمجید کردهایم.
اقدامهای تجاوزکارانهای که علیه یمن صورت میگیرد با اصول و موازین حقوق بینالمللی در تعارض است، نقض حاکمیت و تمامیت ارضی یمن محسوب میشود و خلاف اصول منشور ملل متحد است؛ تجاوزها علیه یمن در واقع ترویج قانونشکنی است که پیامدهای آن متوجه کل نظام حقوقی - بینالمللی است، یعنی محدود و منحصر به یمن یا منطقه نمیماند.
در این موارد بهصورت اصولی شورای امنیت سازمان ملل باید برای متوقف کردن این تجاوزها ورود کند، اما متاسفانه از آنجایی که کشورهایی که بانی این وضعیت هستند، خودشان عضو شورای امنیت هستند مانع از ورود جدی سازمان ملل میشوند.
گفتوگوهای هستهای در حال انجام است
پرسش: رسانه ژاپنی کیودو بهتازگی خبری را با محتوای اینکه ایران بهدنبال پیشنهاد میانجیگری به ژاپن برای مذاکرات آتی با آمریکاست، منتشر کرد؛ آخرین تحولات مرتبط به موضوع هستهای چیست و آیا جمهوری اسلامی ایران تصمیمی برای مذاکره با آمریکای ترامپ دارد یا خیر؟
بقایی: بنده بارها عرض کردم که ما هیچوقت میز مذاکره را ترک نکردیم؛ ما در همه شرایط اعلام کردیم که حاضر به گفتوگو با رعایت آداب گفتوگو و مذاکره هستیم؛ یعنی با پذیرش متقابل بودن منافع و رعایت احترام متقابل است که این گفتوگوها میتواند صورت بگیرد و به نتیجه مطلوب منتهی شود.
در مورد آینده و دولت آتی آمریکا نمیشود از اکنون گمانهزنی کرد؛ باید با توجه به عملکرد و رفتار عملی طرفهای مقابل تصمیم گرفت، اما گفتوگوهای هستهای در حال انجام است؛ این گفتوگوها در هفته اول آذر (هشتم ویا نهم آذر) یک دور در ژنو صورت گرفت که متمرکز بر بحث هستهای نبود و طیفی از موضوعها با توجه به تحولات منطقه مورد بررسی قرار گرفت؛ در این نشست ما مطالبات و نگرانیهای خود را با طرفهای اروپایی مطرح کردیم، چراکه در خیلی از موارد فکر میکنیم که سیاستها و رفتارهای آنها سازنده نبوده است؛ دور بعدی گفتوگوها هم در اواخر دیماه و در ادامه همان نشست برگزار خواهد شد و طبیعی است که یکی از موضوعهای دستورکار در این گفتوگوها هم مباحث هستهای باشد.
موضوع هستهای ما همیشه صلحآمیز بوده و الان هم صلحآمیز است؛ آژانس بینالمللی انرژی اتمی براساس معاهده ان. پی. تی و موافقتنامه پادمان رصد و نظارت کامل بر برنامه هستهای ما داشته است و این وضعیت خود نشاندهنده شفافیت کامل و ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران است.
آن بهانههایی هم که از مدتها قبل، از سال ۲۰۰۳ مطرح میکردند، در چارچوب برجام مرتفع شد؛ ما حسننیت خود را بهصورت حداکثری نشان دادهایم؛ در مورد آینده و اینکه کدام طرفها ممکن است به این روند اضافه شوند، باید با توجه به تحولات آینده و رفتار آنها تصمیمگیری کنیم.
تلاشها برای بازگشایی مرکز اسلامی هامبورگ ادامه دارد
پرسش: آخرین خبرها درباره تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ آلمان چیست؟
آن مرکز نماد ارتباط بین مردم با مردم بوده و طی چند دهه از فعالیتش، خدمات و برکات زیادی از جهت ارتقای روابط فرهنگی بین ایران و آلمان ایجاد کرد و بسیار جای تاسف دارد که آلمانها تصمیم گرفتند آن مرکز دارای چنین پیشینه و قدمتی را تعطیل کنند.
از همان زمان در حدی که به وزارت امور خارجه و سفارت مربوط میشد تلاشهای زیادی صورت گرفت و خودِ دستاندرکاران آن مرکز کماکان تلاشهای خود را ادامه میدهند؛ ما از هر فرصتی برای تبیین جایگاه مرکز اسلامی و اینکه خدمات این مرکز متوجه هر ۲ کشور است و چیزی نیست که فقط مربوط به ایران باشد، استفاده کردهایم.
مرکز اسلامی هامبورگ، مرکزی برای ترویج گفتوگو و تعامل بین ایران و اروپا و بهصورت خاص در آلمان بود؛ کماکان تلاشها برای بازگشایی این مرکز ادامه دارد و امیدواریم که آلمانیها در تصمیمی که چند ماه پیش راجع به این مرکز گرفتند، تجدید نظر کنند.
تمام تلاشها برای ادامه ارائه خدماتی کنسولی به هموطنان مقیم آلمان ادامه دارد
پرسش: بعد از اتفاقی که برای جمشید شارمهد افتاد و آلمانها سفیر خود از ایران را فراخواندند، آیا وی به محل کار خود بازگشته است؟
بقایی: سفیر آلمان در ایران بازگشته و مشغول کار است؛ هم آلمان به شکل سابق در تهران سفارت دارد و هم فعالیت سفارتخانه ما ادامه دارد؛ سه کنسولگری جمهوری اسلامی ایران را تعطیل کردند که در جریان هستید؛ در این مورد هم صحبتهایی در جریان است برای اینکه ببینیم چگونه میتوانیم مانع از بروز اختلال در خدماتدهی کنسولی به هموطنان ایرانی یا دیگر متقاضیان خدمات کنسولی شویم.
در عین حال از همان زمان تدابیری در دستور کار قرار گرفت برای اینکه متقابلا در رابطه با فعالیت سفارت آلمان در تهران تجدیدنظرهایی از حیث تعداد اعضای سفارت صورت بگیرد که این بحثها همچنان ادامه دارد، ولی همه تلاش ما این بوده که اولا سعی کنیم دولت آلمان متوجه نامناسب بودن و نادرست بودن اقدامش بشود و دوم تا جایی که به خدماترسانی به هموطنان مربوط میشود تبعات این اقدام آلمان را کاهش دهیم.
به نظر ما اصل موضوع موجه نبود؛ اینکه در واکنش به فوت یک نفر که البته ما وی را ایرانی میدانستیم و میدانیم؛ آن واکنش تند، ناموجه بود ولی به هر حال تلاش شد که پیامدهای این رفتار و آثار و پیامدهای منفی آن برای هموطنان در آلمان به حداقل کاهش پیدا کند.
اقدامهای رژیم صهیونیستی علیه شخصیتها و مراکز دیپلماتیک ما در سوریه در حال پیگیری هستند
پرسش: در موضوع شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، اسرائیلیها با انجام اقدامها یا بهصورت رسمی مسئولیت آن را قبول کردند. موضوع دیگر تخلف آشکار در مورد شهادت سید رضی در دمشق بود؛ آخرین اقدامی که ما در سطح بینالمللی انجام دادیم چه بوده و به کجا رسیده است و نهادهای بینالمللی در این موارد چه کمکی میتوانند داشته باشند؟ نهادهای بینالمللی چه کمکی میتوانند در مورد این نقض آشکار حاکمیتی منجر به شهادت چند نفر، داشته باشند؟
بقایی: سازمانهای بینالمللی مجموعهای از کشورها هستند؛ بنابراین وقتی میگوییم سازمان بینالمللی چیزی جدای از برآیندِ نفوذ و اثرگذاری جمعی از کشورها نیست؛ دبیرخانههای سازمانها به خودی خود اختیار یا وظیفهای ندارند تا در این موارد اقدامی کنند؛ دبیرخانهها صرفا نقش دریافت مکاتبات و مستندسازی آنها و تهیه دستورکارها را بر عهده دارند و تصمیمگیری برعهده کشورها است که براساس آیین کار هر سازمان صورت میگیرد.
در رابطه با مباحث خاصی که اشاره کردید از همان بدو امر که اتفاق افتاد، ما بهعنوان یک اصل، این موارد را نزد شورای امنیت سازمان ملل و دبیرکل سازمان ملل ثبت و مستندسازی کردیم.
وقتی که شهید هنیه را در تهران ترور کردند از همان ابتدا برای ما روشن بود که رژیم صهیونیستی پشت ماجراست؛ بنابراین نامهنگاری که توسط نمایندگی ما در نیویورک بهتازگی صورت گرفته، سومین نامهنگاری ما در رابطه با این موضوع است.
موضوع از همان زمان ثبت و درخواست اقدام از طرف شورای امنیت سازمان ملل شد؛ حمله به سفارت ایران در دمشق هم نقض فاحش حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود؛ طبق همه قواعد و اصول حقوق بینالملل ناظر بر قواعد دیپلماتیک و کنسولی میدانیم که اماکن و داراییهای دیپلماتیک و کنسولی در هر شرایطی مصون از هرگونه تعرض هستند؛ بنابراین در مورد اینکه این اقدامها کاملا غیرقانونی و ناقض حقوق بینالملل بود تردیدی نیست؛ این موارد را ثبت کردیم؛ این مستندها و سندسازیها خود کار لازمی برای هرگونه اقدام حقوقی و قضایی است که در آینده باید انجام شود.
متاسفانه در سطح بینالمللی دادگاه یا دادگاههای صالحی که برای این موضوعها مورد استفاده قرار گیرد، وجود ندارد و نهایتا باید از شورای امنیت سازمان ملل بهعنوان نهادی که طبق منشور ملزم به ورود برای جلوگیری از نقض صلح و یا تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی است، مطالبه اقدام کرد که میدانیم نهادی سیاسی است و تحت نفوذ چند کشور غربی.
به نظر ما همه این اقدامهایی که توسط رژیم صهیونیستی صورت گرفت، مصداق تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی بود؛ در مواردی جلسههایی توسط شورای امنیت برگزار شده ولی به جهت ساختار این شورا و کارشکنیهایی که بعضی از کشورهای غربی، خاصه آمریکا در روند رسیدگی انجام میدهند، شورای امنیت معمولا موفق به تصمیمگیری نمیشود؛ نمونه خیلی روشن این امر اتفاقاتی است که در ۱۵ ماه اخیر افتاده و یک نسلکشی کاملا واضح و آشکار صورت گرفته است، اما شورای امنیت تاکنون موفق نشده که حتی یک قطعنامه معنادار و اثرگذار صادر کند و دلیل آن هم به جهت کارشکنیهای آمریکا و حمایت بیچون و چرای آن از رژیم صهیونیستی روشن است.