به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، رسانه آمریکایی در گزارشی نوشته، با ورود جنگ اوکراین به سومین سال خود، شعله کشیدن آتش درگیریها در چندین جبهه در غرب آسیا و گسترش تنشها در شرق آسیا، درگیریهایی که زمانی نامرتبط پنداشته میشد، به گونهای تحول یافته که ممکن است آغازگر جنگ جهانی سوم باشد.
به نوشته ایسنا در این میان، ظهور ائتلافی میان ایران، روسیه، چین و کره شمالی که به نوعی «واکنشی دفاعی» به «سیاست افراطی» آمریکا نسبت به چین و روسیه و نتیجه نادیده گرفتن بههمپیوستگی بزرگترین درگیریها در جهان بود، موجب تشدید رقابتها در نظام بینالمللی و چندپارگی آن شده است.
در گزارشی که در اینباره در روزنامه والاستریتژورنال منتشر شده، آمده است: «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه در پی سقوط دولت «بشار اسد» در سوریه، در کنفرانسی در دوحه گفته بود غرب به هژمونی در حال افول آمریکا چنگ زده، در حالی که از «جهان آزاد عقب افتاده و مبارزه میان این ۲ جهان که یکی رو به زوال و دیگری در حال ظهور است، بدون بروز درگیری نخواهد بود».
طبق این گزارش، اگرچه رهبران جهانی ممکن است تلاشهای لاوروف برای کماهمیت جلوه دادن پسرفت ژئوپولتیکی مسکو در جنگ سوریه را نادیده بگیرند، تا حد زیادی با دیدگاه او مبنی بر این که جهان بیش از پیش به دو قطب رقیب تبدیل شده، موافقند. لاوروف با استفاده از عبارت اورولی «جهان آزاد» به محور روسیه، چین، ایران و کره شمالی اشاره داشت.
«یان لیپافسکی» وزیر امور خارجه جمهوری چک در این باره میگوید: عصر حاضر، عصر تقابل جهانی است. خشونتی که اکنون در جهان در حال رخ دادن است، ثابت میکند که ما دیگر درگیریهای غیرمرتبطی نداریم که بتوان جداگانه به هر یک رسیدگی کرد. تلاش مشترکی برای از بین بردن نظام بینالمللی انجام میگیرد و ما باید هر کاری که میتوانیم، برای جلوگیری از آن انجام بدهیم.
او افزود که حضور نظامیان کره شمالی در روسیه برای جنگیدن در اوکراین، این گونه ارتباط را آشکار ساخته است.
وال استریت ژورنال با ادعایی درباره روابط چین و روسیه با ایران در یک دهه گذشته، نوشت: یک دهه پیش، روسیه و چین با آمریکا و متحدان غربی همکاری میکردند تا ایران و کره شمالی را محدود کنند و در حمایت از قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل درباره برنامه هستهای ایران در سال ۲۰۱۵ و قطعنامهای برای تحریم کره شمالی در ۲۰۱۷ رای دادند. اگرچه، از آن پس، این چهار کشور به واسطه درگیریهای جداگانه خود با غرب به یکدیگر نزدیک شدهاند.
نزدیکتر شدن روابط ایران، چین، کره شمالی و روسیه
در ادامه این مطلب با اشاره به این که سال ۲۰۱۴ نقطه عطفی برای نزدیکتر شدن این چهار کشور بود که با تحولاتی از جمله تحریمهای غرب علیه روسیه در پی اولین حمله آن به اوکراین، حمایت ایران و روسیه از دولت «بشار اسد» و کمک به جلوگیری از فروپاشی آن، بروز جنگ اوکراین و کمکهای نظامی ادعایی کره شمالی، چین و ایران به مسکو و طرح تهران-مسکو برای توافق جامع شراکت راهبردی همراه بود، نوشت: با از بین رفتن بازدارندههای سیاسی و نگرانیها درباره واکنش غرب، اعضای این محور اقدام به اشتراکگذاری فناوریهای پیچیده نظامی به منظور برطرف کردن کاستیهای یکدیگر در توانمندیهای راهبردی کردند. این اقدامات هر یک از این کشورها را به خطرناکترین رقیب در همسایگی خود تبدیل کرده است.
«وانگ هویائو» رئیس اندیشکده «مرکز چین و جهانیسازی» در پکن و مشاور پیشین دولت چین، در این باره میگوید: رقابت قدرتهای بزرگ شتاب گرفته و به تدریج، باعث قطع ارتباط بخشهای مختلف جهان و تقسیم آن میشود. ما احتمالا، در آستانه جنگ جهانی سوم قرار داریم. از طرفی جنگ اوکراین را داریم، از طرف دیگر نیز جنگ غزه و سوریه که اثر دومینویی آن است. واقعا باید مراقب باشیم که این دومینو ادامه پیدا نکند.
شکاف میان دموکراسیهای جهانی
در این گزارش با ادعای اینکه برای روسیه، چین، کره شمالی و ایران، «نظام قانونمند جهانی، صرفا، ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر سلطه آمریکاست، مطرح شده است: آنها بر این باورند که کاهش نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب و هنجارهای تعیینشده توسط آن مانند دموکراسی لیبرال، با توجه به سهم رو به کاهش دموکراسی غرب در اقتصاد و جمعیت جهانی، طبیعی است.
«شی جینپینگ» رئیسجمهور چین در دیداری با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در اکتبر گذشته در کازان، تلویحا به نظام متزلزل بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم اشاره کرده و گفت: امروز، جهان با تغییرات سریعی مواجه شده که در یک قرن اخیر، سابقه نداشته است.
به نوشته والاستریتژورنال، برخی هنجارهای حاکم در زمان جنگ سرد، دیگر منسوخ شدهاند؛ با نگاهی به جنگ اوکراین، شاهد نقض تمامیت ارضی یک قدرت جهانی با موشکهای ارائه شده قدرتی دیگر هستیم. اوکراین در ماههای اخیر، چندین بار با موشکهای دوربرد آمریکایی «اتکمز» به تاسیسات نظامی در عمق روسیه حمله کرده است.
جنگهای نیابتی
رسانه آمریکایی در ادامه این مطلب آورده است: «جیم ریش» سناتور جمهوریخواه آمریکایی که قرار است ماه بعد، رئیس کمیته روابط خارجی سنا شود، معتقد است که «بهرغم گسترش تنشها، قدرتهای بزرگ جهانی، مستقیما با هم نمیجنگند یا حداقل فعلا، این طور نیست. به هیچ وجه نمیتوان تصور کرد که این وضعیت جنگ جهانی است. هنوز جنگ نیابتی داریم.»
این رسانه آمریکایی با ادعایی علیه نقش ایران و روسیه در وضعیت سوریه نوشته: سقوط دولت بشار اسد در سوریه نشان داد که جبهههای مختلف درگیری تا چه اندازه بههم پیوسته شدهاند. روسیه در سال ۲۰۱۵ با کمکهای نظامی به سوریه در جنگهای داخلی آن، مانع فروپاشی دولت این کشور شد. این بار، روسها با وجود جنگ اوکراین، برای به کار بستن قوایی که بتواند یورش ناگهانی شورشیان سوری را دفع کند، بیش از اندازه تضعیف شده بودند. ایران و نیروهای نیابتی آن نیز که بیش از یک سال است با اسرائیل تحت حمایت آمریکا میجنگند، نتوانستند به اسد کمکی بکنند.
در ادامه این مطلب همچنین ادعا شده است: با وضعیت موجود، آینده پایگاههای دریایی و نظامی روسیه در سوریه که بخش جداییناپذیر عملیاتهای نظامی روسیه در چندین کشور آفریقایی است، در بهترین حالت، نامعلوم خواهد بود.
وال استریت ژورنال با اشاره به این که در یک سال گذشته و در مهمترین جبهه درگیریهای جهان، یعنی اوکراین، مسکو با وجود کمکهای نظامی شرکای خود، از جمله اعزام نظامیان کره شمالی به روسیه، دست برتر را داشته است، نوشت: یک مقام ارشد کره شمالی میگوید، «در حالی که این نیروها موجب تقویت ارتش جنگزده روسیه در جبهههای اوکراین شده است، درسهایی که آنها در حال حاضر، از استفاده از جنگافزارهای امروزی علیه تسلیحات آمریکایی فراگرفتهاند، در میانمدت، خطر بزرگتری برای کره جنوبی ایجاد میکند.
«نوری تورکل» یکی از اعضای ارشد اندیشکده «هادوسون» معتقد است: جنبه مهمتر جنگی که روسیه برپا کرده، حمایت چین از آن است. چین فقط به اقتصاد روسیه کمک نکرد، بلکه به بازسازی ارتش روسیه نیز کمک کرد که بیش از پیش، با حمایتهای چین در حوزه فناوری پیشرفت کرده است. هرچه غرب و آمریکا بیشتر گرفتار نابسامانی شوند، برای روسیه و چین بهتر است.
ظهور ائتلاف ضدآمریکایی
وال استریت ژورنال در ادامه این گزارش اشاره میکند که «ژانگ ویوی» مدیر اندیشکده «چین» در دانشگاه «فودان» در شانگهای بیان کرد که پکن و مسکو به عنوان واکنشی دفاعی به خصومت آمریکا به یگدیگر نزدیک شدهاند.
او معتقد است: مسلما، این ۲ کشور به دلیل سیاستهای افراطی آمریکا نسبت به چین و روسیه به هم نزدیک شدهاند. این امری طبیعی است. افزون بر این، این دو کشور از حمایتهای داخلی زیادی برای روابط خوب برخوردارند و اقتصادهای آنها نیز مکملند. در این میان مقصر کیست؟ آمریکا.
این روزنامه با اشاره به این که همین استدلال را میتوان برای توجیه ارتباط ایران با این سه کشور به کار بست، نوشت: «اندرو شرِر» مدیرکل دفتر اطلاعات ملی استرالیا میگوید این امر مسلم که روسیه، چین، ایران و کره شمالی نظامهای سیاسی و ایدئولوژیکی متفاوتی دارند و عضور ائتلافی رسمی مانند ناتو نیستند، باعث بیتوجهی دولتهای غربی به ارتباط آنها شد.
شرر در این باره گفت: شاید همه ما بزرگی این محور نوظهور و تاثیر راهبردی آن بر خود را دستکم گرفتیم. دامی که در آن افتادیم این بود که هر یک این کشورها را به طور مجزا و بدون توجه به ارتباط میان آنها در نظر گرفتیم. ما ذهنیت خود را تغییر ندادیم و نتوانستیم به طور کلی، گستره خواستههای راهبردی آنها را در نظر بگیریم.
واشنگتن آماده مقابله نیست
وال استریت ژورنال در بخش پایانی این گزارش آورده است: «رابرت گرینوی» مدیر مرکز امنیت ملی «آلیسون» در «بنیاد هریتج» معتقد است که «ما به هیچ وجه، در حوزه صنایع، بدون تغییرات بزرگ آماده رقابت نیستیم. ما باید ظرفیت و تولیدات صنایع خود را در وهله اول، به عنوان یک وظیفه امنیت ملی در نظر بگیریم.
طبق یکی از گزارشهای کمیته راهبرد دفاع ملی کنگره آمریکا، چین در تولیدات نظامی در حال پیشی گرفتن از آمریکاست و صنایع دفاعی آمریکا قادر به تامین نیازهای این کشور و متحدان آن نیست. در این گزارش هشدار داده شده که «ارتش آمریکا فاقد توانمندیها و ظرفیت لازم برای اطمینان داشتن از بازدارندگی آن در قبال نبردها و پیروزی در آن است.»
«ساموئل پاپارو» فرمانده ارتش آمریکا در منطقه هند-آرام درباره ارتباط ایران، چین، روسیه و کره شمالی و تقابل آنها با سلطه جهانی واشنگتن گفت: نوعی همزیستی مبتنی بر معامله میان آنها برقرار است که هر یک نیاز دیگری را برطرف میسازد. فکر کردن به این که ما میتوانیم میان آنها تفرقه بیاندازیم، خیال خام است.
به گفته او، ارتش آمریکا به دلیل تصوری که از چشمانداز همکاریهای نظامی روسیه با چین و کره شمالی دارد که شامل ارائه فناوری زیردریایی و موشکی به پکن و پیونگیانگ است، اقدامی که سلطه نظامی آمریکا و قلمرو آن را تهدید میکند، وادار به تجدید نظر در راهبرد خود شده است.