کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

فرشاد مومنی: سهم پرداخت از جیب مردم برای هزینه‌های سلامت، بیش از سه برابر استانداردهای متعارف دنیا است

جماران , 17 مهر 1403 ساعت 14:42

گزارشگر : تحریریه پروژه ایران

سقوط در بودجه آموزش و پرورش، در شرایطی است که اندازه جمعیت در سن آموزش، مرتبا افزایش می یابد و تکان دهنده تر این است که به موازات ناتوانی حکومت از اجرای این وظیفه حاکمیتی، شاهد روند سقوط توان مالی خانواده ها هم هستیم. به قیمت ثابت سال 1395، در سال 1396، خانوارها حدود 3 میلیون و 200 هزار تومان خرج آموزش بچه هایشان می کردند، این رقم در سال 1402، دقیقا نصف شده و به یک میلیون و 600 هزار تومان رسیده است! وقتی وارد تحولات کیفی آموزش و پرورش شوید، این مساله، ابعاد بسیار تکان دهنده تری دارد. بارها گفته ایم دولت جدید اگر می خواهد همان ریل 35 سال گذشته را رفو کند و کارش را جلو ببرد، به یقین محکوم به شکست است. ما باید بازارگرایی مبتذل در ایران را با رویکرد سطح توسعه جایگزین کنیم و باید تغییر ریل بنیادی در ایران ایجاد شود در غیر این صورت، ایران نمی تواند از فاجعه هایی که برنامه تعدیل ساختاری برای ما ساخته، جان به در ببرد.


به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه بزرگترین کاستی در میان حکومتگران گرامی این است که آنها به گونه ای عمل و قاعده گذاری می کنند که گویی هیچ درک روشنی از عواقب شوم و فاجعه ساز فقر و نابرابری ندارند، گفت: سازمان ملل متحد، در دهه 1960، که دهه شاخصهای اجتماعی بود ، کتابی با عنوان آموختن برای زیستن منتشر کرد. در آن کتاب، گفته می شود پیشرفته ترین و مدرن ترین نظریه ها درباره آموزش و پرورش، نظریه آموزش مداوم است و بنیانگذار این ایده در تمدن بشری ، پیامبر گرامی اسلام بوده است که فرمودند اطلبوا العلم من المهد الی اللحد، در چنین جامعه ای، با چنین سوابقی، جایگاه ما به چنین وضعیت شرم آوری رسیده است. من نام آن را یک تغییر ایدئولوژی منحوس به سمت یک سرمایه داری هار و بی مسئولیت و فاجعه ساز می گذارم.

به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی ، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست «دولت چهاردهم و سیاستگذاری آموزش عمومی در دهه اخیر؛ تداوم تهی سازی» که در موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد، با بیان اینکه این دهمین جلسه از سلسله جلساتی است که با هدف اعتلای توان اندیشه ای دولت و کمک به آن برای برخورد عالمانه و مبتنی بر برنامه با انبوه کاستی ها و بحرانهای کوچک و بزرگی است که جامعه ما با آن دست به گریبان است، خاطرنشان کرد: اگر دولت و حکومت گرامی، این مسائل را ببیند، مجموعه مطالبی که با این هدف از طریق موسسه دین و اقتصاد تقدیم به حکومت و جامعه ایران شده، به اندازه کافی می تواند ارتقا دهنده نظام تدبیر و اداره امور کشور باشد.

گام نخست، شناساییِ بنیانهایِ اندیشه ایِ شکل دهنده وضع موجود است
وی افزود: وقتی کشوری با این همه کاستی، نارسایی و بحران روبرو می شود، از دریچه تحلیلهای سطح توسعه، اولین نکته ای که مطرح می شود، این است که گفته می شود اگر به واقع حکومت در صدد حل و فصل این بحرانها باشد، گام نخست، شناسایی بنیانهای اندیشه ای شکل دهنده وضع موجود است. در مورد آموزش و پرورش و طرز نگاه به آن و قاعده گزاری و اجرای امور آن، ما فقط با ضعف اندیشه ای روبرو نیستیم، بلکه با روندهای مشکوک و نگران کننده ای روبرو هستیم که گویی از طریق وارونه سازی بایسته های اداره نظام آموزش و پرورش، برنامه ای برای قهقرا در ایران تدارک شده و از این نظر، جای نگرانی و توجه بسیار ویژه به این مساله وجوددارد.

مسئولان درک روشنی از عواقب فاجعه‌ساز فقر و نابرابری داشته باشند
این اقتصاددان با بیان اینکه از دریچه تحلیلهای سطح توسعه، بزرگترین کاستی در میان حکومتگران گرامی، برای اداره خردورزانه جامعه، این است که آنها به گونه ای عمل و قاعده گذاری می کنند که گویی هیچ درک روشنی از عواقب شوم و فاجعه ساز فقر و نابرابری ندارند، ادامه داد: در ادبیات توسعه برای هر کدام از این دو جنبه، یعنی آثار سوء و فاجعه ساز انسانی، اجتماعی و محیط زیستی فقر و نابرابری دهها مولفه ذکر می شود و می خواهم از اهل خرد و دانایی در کلیه رشته های علوم انسانی و اجتماعی استمداد کنم و از آنها بخواهم که سطح دانایی های نظام یافته حکومت گرامی را درباره این عدم حساسیتهای مشکوک نسبت به سیاستهای تورم زا، اشتغال زدا و نابرابرساز بالا ببرند.

بر سیاستهای فقرزا و نابرابرساز ناشی از تعدیل ساختاری قفل شده‌ایم
مومنی گفت: وقتی آگاهانه یا ناآگاهانه، تمام ترتیبات نهادی ایران، طی بالغ بر سه دهه گذشته، معطوف به تشدید نابرابری های ناموجه بوده، این گمانه شدت بیشتری به خود می گیرد و مستندات بسیار مستحکمی هم برای آن وجود دارد. به موازات غفلت از هنجارهای اصلی که دقیقا مطابق با آموزه های اسلامی هم هست، درباره مساله فقر و نابرابری، ما با یک طنز تلخی روبرو هستیم که از یک سو، ادعاهای کر کننده گوشها درباره اهتمام عزیزان به ارزشها مطرح می شود و همزمان می بینیم سیاستهای فقرزا و نابرابر ساز ناشی از برنامه تعدیل ساختاری، به صورت یک قفل تاریخی، گریبان نظام تصمیم گیری های اساسی کشور را رها نمی کند.

مهلک ترین ضربه ها به نظام آموزش و پرورش کشورمان وارد شده است
این استاد دانشگاه به تاکیدات دین اسلام بر ضرورت فقرزدایی و تضاد فقر با ایمان، تصریح کرد: از دریچه اندیشه توسعه هم گفته می شود سیاستهای فقرزا و نابرابر ساز، بزرگترین نیروی محرکه تخریب و میان تهی سازی ظرفیتهای سرمایه انسانی کشور محسوب می شود. بنابراین از این دریچه، کارکرد کلیدی سیاستهای تورم زا، مانند تضعیف ارزش پول ملی و سایر اجزای شوک درمانی ، آینده سوزی برای این جامعه است و به اعتبار نقش بی بدیل آموزش و پرورش در آینده سازی، طبیعتا مهلک ترین ضربه ها از دریچه این رویکرد به اداره کشور، به نظام آموزش و پرورش کشورمان وارد شده است.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه شوک درمانی و سیاستهای تورم زا، باعث شده در ایران به طور همزمان با میان تهی سازی و ناتوان سازی بودجه خانوارها، توان تولیدی بنگاه های اقتصادی و مالیه حکومت روبرو هستیم، اضافه کرد: آنچه که مساله را از نظر اصرار غیرمنطقی به تداوم این سیاستها مشکوک می کند، این است که ضرباتی که بر پیکره مالی حکومت وارد شده، از ضربات وارده به بودجه خانوارها و توان تولید ملی، سهمگین تر است. در حالی که اندازه نسبت هزینه های حاکمیتی دولت به تولید ناخالص داخلی در سالهای جنگ، یک جهش بی سابقه پیدا کرده بود و به ویژه در این زمینه، اهتمام جناب آقای مهندس موسوی به امور اجتماعی، یک قله تاریخی را در تاریخ بودجه ریزی مصوب پارلمان در ایران ایجاد کرده بود، در بعضی از سالها نسبت به سالهای جنگ، بودجه حاکمیتی که غیرتمندی و اراده حکومت در زمینه مسکن، آموزش، تغذیه، سلامت و زیرساختهای فیزیکی مردم است، تا حدود 75 درصد سالهای جنگ سقوط کرده است و این بزرگترین گواه در این زمینه است که سیاستهای خودتخریب گر شوک درمانی، مهلک ترین ضربه ها را بر پیکره مالی حکومت زده است.

اختلال در هزینه های سلامت، آموزش و رفاه، به معنای اختلال جدی در بقای جامعه است
این اقتصاددان توضیح داد: هانا آرنت، به صراحت عنوان می کند که اختلال در هزینه های سلامت، آموزش و پرورش و رفاه اجتماعی ، به معنای اختلال جدی در بقای جامعه است. در کتاب گسست کاستلز هم که چند 10 سال، بعد از خانم آرنت مباحث مربوط به تحول اجتماعی را دنبال می کند، تقریبا شبیه این عبارات را مورد توجه قرار داده اند. متاسفانه حکومت گرامی در عمل نشان داده که گویی درک بایسته ای از آثار فاجعه ساز سیاستهای فقر زا و نابرابرساز ندارد و به طور همزمان به واسطه ذات خودتخریب گر شوک درمانی شاهد هستیم شوک درمانی با عنوان ضرورت تقویت مالی دولت توجیه می شود اما در افق بلندمدت، مهلک ترین ضربه ها به توان مالی دولت وارد شده و اصرار بر این سیاست، با وجود اینکه همه شواهد، تاکید می کند که باید با دیده تامل ژرف تری نسبت به آن نگاه کرد.

گویی بخش قابل اعتنایی از ساختار قدرت، به تسخیر مافیاها درآمده
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان این اعتقاد که علی رغم وضوح و عریانی تمام عیاری که این نهادسازی استثمارگر و میان تهی ساز و خودتخریب کننده، که حتی در مستندات رسمی به وضوح روشن است، اصرار غیرمتعارف به تداوم این سیاستها، نشانه این است که گویی بخش قابل اعتنایی از ساختار قدرت، کاملا به تسخیر مافیاها درآمده است، خاطرنشان کرد: سیاستهای تورم زا و ناامن ساز، به همان اندازه که ضربه های مهلک به توان مالی و رفاه خانوارها و توان تولیدی بنگاه های اقتصادی و نظام ملی و توان مالی حکومت می زند، مافیاها، رباخوارها و دلالها را چاق تر و چاق تر می کند و وقتی اصرار غیرمتعارف در این زمینه مشاهده می شود، حکایت از این دارد که ما به شدت نیازمندیم که از شائبه جدی تسخیرشدگی هم ماجرا را دنبال کنیم.

مساله فقر و نابرابری ، فقط مساله فقرا نیست و مساله کل جامعه است
این اقتصاددان یادآور شد: در فهم سنتی و مدرن از پدیده فقر و نابرابری، بزرگترین تحول در آگاهی بشر، این است که اکنون این بلوغ اندیشه ای در همه عرصه های علوم انسانی و اجتماعی پدیدار شده که مساله فقر و نابرابری ، فقط مساله فقرا نیست و مساله کل جامعه است و آنچه که مساله فقر و نابرابری را در قلب جهت گیری های معطوف به توسعه قرار داده و اهتمام به از بین بردن آنها را موتور توسعه کرده، این است که این بلوغ در دوران مدرن به تدریج و به صورت فزاینده پدیدار شده که هر میزان که فقر و نابرابری افزایش می یابد، زیان جامعه از زیان افراد فقیر و نادار به طرز غیرقابل تصوری بیشتر است.


به گزارش جماران، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با اشاره به بخشهایی از کتاب «مرگهای از سر ناامیدی و آینده سرمایه داری» که در آن آمده فقر و نابرابری، دوقلوی فاجعه سازی است که جامعه را از برخورداری از اینشتن ها محروم می کند، اضافه کرد: این مساله، طبیعتا در عصر دانایی که دانایی وارد تابع تولید می شود و بازدهی ها را صعودی می کند ، هزینه فرصتی پدید می آورد که در طول تاریخ بشر بی سابقه است. فاجعه سازی غفلت، جهل و فساد در دولتهای کنونی، برای امروز و فردای ایران، چند صد برابر غفلتها و فسادهایی است که که در قاجار و پهلوی اتفاق افتاده است.

امتیاز ویژه مسلمانان درباره آگاهی از آثار فقر و نابرابری
به گفته این اقتصاددان؛ از دیدگاه اسلامی، طرز برخورد با فقر و نابرابری، معجزه آسا است. با اینکه ظهور اسلام در عصر پیشامدرن بوده ، آن اهتمام قاطع و جدی و فراگیر بر رفع فقر، نشان می دهد از دریچه وحی به مسلمانان، چند صد سال زودتر هشدار داده شده بودند که آثار اجتماعی و اقتصادی و آینده سوزانه فقر و نابرابری، بسیار فراتر از مساله ترحم به تعدادی انسان نادار و فقیر است. آنچه که می توانست معجزه تلقی شود به خاطر نادانی، فساد و غفلتهای غیرعادی در نحوه اداره امور اقتصادی کشور، ما را اکنون به روزگاری کشانده که در حالی که سهم هزینه های دولت در آموزش و پرورش به تولید ناخالص داخلی در دوره جنگ در ایران، جزء افتخارآمیزترین نسبت ها در تاریخ بودجه ریزی در پارلمان بوده، در دوره اجرای برنامه منحوس تعدیل ساختاری، این نسبت به حدود 50 درصد میانگین جهانی رسیده ! واقعا شرم آور است و از آن شرم آورتر، نحوه مواجهه نظام تصمیم گیری ما با این پدیده است که به جای حل و فصل بنیادی آن، رویه های ظاهرسازانه و بعضا فریبکارانه را نسبت به شیوه های اصولی در جهت گیری ها ترجیح داده است. از این زاویه، باید صمیمانه به آن بخشهای شرافتمند و غیرتمند در ساختار قدرت، هشدار دارد که مقداری توجه خود را به این مساله، به اندازه اهمیتی  که دارد، افزایش دهند.

مومنی با تاکید بر اینکه اکنون وجه اجتماعی حیات جمعی، موتور توسعه تلقی می شود و در این زمینه به ویژه اهتمام حکومت به تغذیه، سلامت و آموزش مردم، جایگاه استثنایی دارد، گفت: آنچه که ما مشاهده می کنیم، این است که برنامه تعدیل ساختاری، طوری طراحی شده که  با اجرای آن، دقیقا از طریق ضربه زدن به غیرتمندی ها و مسئولیت شناسی حکومت دراین سه زمینه، ضربه های مهلک به امروز و فردای جامعه وارد شود.

گویی بعد از جنگ در شیوه اداره اقتصاد کشور، تغییر ایدئولوژی رخ داد
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با یادآوری اینکه چند سال قبل، با استناد به داده های رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار نشان دادم، درباره تحولات اندازه مصرف مردم در زمینه اقلامی مانند مواد پروتئینی و لبنی و برخی مواد نشاسته ای، در مقایسه با زمان جنگ، چه سقوط وحشتناکی اتفاق افتاده است، افزود: گویی در شیوه اداره اقتصاد کشور، در دوره بعد از جنگ و در کادر تعدیل ساختاری تغییر ایدئولوژی اتفاق افتاده است که در چارچوب آن، ما دیگر نه چندان اهتمامی به وظایف اسلامی می بینیم و نه چندان اهتمامی به وظایف سطح توسعه آن و از هر دو جنبه، ما سقوط بسیار وحشتناکی شاهد هستیم. مردم به چه وضعیتی از نظر الگوی مصرف کالاهای اساسی برای بقایشان رسیده اند و چه سقوط وحشتناکی هم در زمینه سهم پرداخت از جیب مردم در امور سلامت و بهداشت تجربه می کنیم.

سهم پرداخت از جیب مردم برای هزینه های سلامت، بیش از سه برابر استانداردهای متعارف دنیا است

مومنی یادآور شد: سازمان بهداشت جهانی می گوید سهم پرداخت از جیب مردم برای هزینه های سلامت، بیش از سه برابر استانداردهای متعارف دنیا است و مشابه این حرف را هم یونسکو درباره آموزش و پرورش و اهتمام حکومت به آن می زند و می گوید یکی از ضعیف ترین و بی تعهد ترین کشورهای دنیا ایران است و دراین زمینه که بار اصلی هزینه های آموزش و پرورش را بر دوش مردم می اندازد، ایران جزء بدترین کشورهای دنیا است.

سازمان ملل، پیامبر را بنیانگذار نظریه آموزش مداوم خواند اما جایگاه امروز ما شرم آور است
شاهد تغییر ایدئولوژیِ منحوس، به سمت سرمایه داری هار و بی مسئولیت هستیم
این اقتصاددان گفت: سازمان ملل متحد، در دهه 1960، که دهه شاخصهای اجتماعی بود ، کتابی با عنوان آموختن برای زیستن منتشر کرد. در آن کتاب، گفته می شود پیشرفته ترین و مدرن ترین نظریه ها درباره آموزش و پرورش، نظریه آموزش مداوم است و بنیانگذار این ایده در تمدن بشری ، پیامبر گرامی اسلام بوده است که فرمودند اطلبوا العلم من المهد الی اللحد، در چنین جامعه ای، با چنین سوابقی، جایگاه ما به چنین وضعیت شرم آوری رسیده است. من نام آن را یک تغییر ایدئولوژی منحوس به سمت یک سرمایه داری هار و بی مسئولیت و فاجعه ساز می گذارم.

مومنی تاکید کرد: ببینید چه وضعیتی در کشور ما وجود دارد که عده ای می گویند این مناسبات در کشور ما، نتیجه حاکمیت اندیشه چپ بوده است! گویی همه مرزها، مخدوش شده و هر کس هر چه بخواهد صرف نظر از صلاحیت تخصصی اش، می گوید! ما در ایران، شاهد شرایط تکان دهنده ای هستیم. از نظر دینی، محکم ترین حرفها درباره مذموم بودن ربا زده و آن را اعلام جنگ با خدا دانسته است. اما در دوره تعدیل ساختاری، هزینه تامین مالی سرمایه در گردش برای تولیدکنندگان ایران، بین 5 تا 10 برابر میانگین جهانی است. زور پول، تجارت پول و تاجران پول در این مملکت تا این اندازه است و یعد عده ای نام آن را محصول اندیشه چپ می گذارند!

حاکمیت پول، شرارت بارترین گونه حاکمیت است
وی با تاکید بر اینکه حاکمیت پول، شرارت بارترین گونه حاکمیت است، تصریح کرد: اگر در ایران ، کسی بخواهد کار نکند و از طریق سپرده بانکی، آن استاندارد حداقل دستمزد را دریافت کند تا بتواند اموراتش را بگذراند را با 30 کشور عضو OECD (سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) که به آنها پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری گفته می شود، مقایسه کردیم، دیدیم آقایی و سروری پول در ایران، 225 برابر این 30 کشور است! بعد عده ای نام این مناسبات را سلطه اندیشه چپ در ایران می گذارند!

وجه کیفی بحرانها در آموزش و پرورش از وجه کمی آن فاجعه بارتر است
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه در چارچوب برنامه تعدیل ساختاری وجه کیفی بحرانها در آموزش و پرورش از وجه کمی آن فاجعه بارتر است، ادامه داد: بارها گفته ایم دولت جدید اگر می خواهد همان ریل 35 سال گذشته را رفو کند و کارش را جلو ببرد، به یقین محکوم به شکست است. ما باید بازارگرایی مبتذل در ایران را با رویکرد سطح توسعه جایگزین کنیم و باید تغییر ریل بنیادی در ایران ایجاد شود در غیر این صورت، ایران نمی تواند از فاجعه هایی که برنامه تعدیل ساختاری برای ما ساخته، جان به در ببرد.

مسئولیت گریزی حکومت از آموزش و پرورش بسیار تکان دهنده است
مومنی با تاکید بر اینکه روند مسئولیت گریزی حکومت از مساله آموزش و پرورش بسیار تکان دهنده است، توضیح داد: در سال 1393، تقریبا 10.7 درصد دانش آموزان در مدارس غیرانتفاعی بودند در 1402، این نسبت از 14درصد عبور کرده است. به طور همزمان، در حالی که از سال تحصیلی 1396- 1397، تا 1402 – 1403، اندازه دانش آموزان ما حدود 3میلیون نفر افزایش یافته، تعداد معلمان شاغل در آموزش و پرورش، حدودد 90 هزار نفر کم شده است. هر میزان که به سمت محروم ترین گروه های اجتماعی می رویم، این داده ها شرم آور تر می شود. پدیده مدارس شبانه روزی، یکی از مهمترین ابزارهای پیشگیری از ترک تحصیل و بازماندگی از آن در مناطق کشور بوده است، در فاصله 1396 تا 1401، رقمی بالغ بر 200 مدرسه شبانه روزی ما کاسته شده است. مسئولیت گریزی حکومت در زمینه آموزش فقرا، در این چارچوب مشاهده می شود.

اندازه جمعیت بازمانده از تحصیل دائما در حال افزایش است
به گزارش جماران، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه دائما اندازه جمعیت بازمانده از تحصیل در حال افزایش است و همچنین شاهد افزایش کمبود معلم در مدارس هستیم، گفت: تمام اینها به همان اندازه که سقوط در مسئولیت پذیری حکومت را نشان می دهد، سقوط در کیفیت آموزشی را هم نشان می دهد. در مقطع ابتدایی از 1393 تا 1401، سهم مدارس غیرانتفاعی بیش از 2 برابر شده، گویا هر کس پول ندارد، به تدریج حق سواد آموزی هم ندارد و این مساله، خلاف تعهدی است که حکومت گرامی در کادر قانون اساسی در این زمینه دارد.

به موازات ناتوانی حکومت در آموزش عمومی، شاهد سقوط توان مالی خانواده‌ها هستیم
نیمی از توان مالی خانواده ها در هفت سال گذشته، برای آموزش کودکان از دست رفته است

مومنی با اشاره به کاهش چشمگیر بودجه آموزش و پرورش در 10 ساله گذشته، گفت: این سقوط در بودجه آموزش و پرورش، در شرایطی است که اندازه جمعیت در سن آموزش، مرتبا افزایش می یابد و تکان دهنده تر این است که به موازات ناتوانی حکومت از اجرای این وظیفه حاکمیتی، شاهد روند سقوط توان مالی خانواده ها هم هستیم. به قیمت ثابت سال 1395، در سال 1396، خانوارها حدود 3 میلیون و 200 هزار تومان خرج آموزش بچه هایشان می کردند، این رقم در سال 1402، دقیقا نصف شده و به یک میلیون و 600 هزار تومان رسیده است! وقتی وارد تحولات کیفی آموزش و پرورش شوید، این مساله، ابعاد بسیار تکان دهنده تری دارد.

میزان اهتمام نظام آموزش و پرورش به درس ریاضیات در ایران، در سطوح پایینی قرار دارد
وی با اشاره به شاخصهای مربوط به سقوط معدل دانش آموزان در مدارس و همچنین بی اعتنایی به روندهای آموزش پیشادبستانی علی رغم تاکید بر اهمیت آن در تمام دنیا، اضافه کرد: داده های مربوط به آموزشهای سنجش کیفیت در استاندارد بین المللی بسیار تکان دهنده است. میزان اهتمام نظام آموزش و پرورش به درس ریاضیات در ایران، در سطوح پایینی قرار دارد. به دلیل پیشرفتهایی که در اثر انقلاب شناختی اتفاق افتاده و علوم شناختی، دستاوردهای خارق العاده ای در این زمینه دارند، گفته می شود مساله توان ریاضیاتی دانش آموزان پیوند تمام عیار با بنیه یادگیری آنها دارد و آثار دورمدت برای تمام عمر روی بچه ها می گذارد. ایران در آموزش ریاضی در دوره ابتدایی، 45 ساعت کمتر از میانگین جهانی آموزش می دهد. ما از این نظر، شرایط بسیار غیرعادی داریم که نیازمند بازنگری بسیار جدی است.

اهتمام حکومت به آموزشهای پایه در معرض سقوطهای بی سابقه قرار گرفته است
در ادامه این نشست، این اقتصاددان عنوان کرد: برای فهم اینکه اهتمام حکومت به آموزشهای پایه در معرض سقوطهای بی سابقه قرار گرفته است، حتی لازم نیست سراغ داده های سه یا چهار دهه پیش برویم، در همین 10 سال اخیر، سقوطها به اندازه کافی گویا هستند. آقای رئیس جمهور هم در مبارزه های انتخاباتی اش، شرافت خود را گرو گذاشتند که درباره عدالت در سلامت و آموزشهای پایه اهتمام بورزد. اکنون بحث ما این است که آنچه که جریان می یابد و عمل می شود، دقیقا در جهت عکس قانون اساسی و آنچه که اندیشه توسعه و تعهدات رئیس جمهور به آن پرداخته، بوده است.

به گزارش جماران، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، سند لایحه بودجه 1404 را اولین آزمون عملی و مستند آقای دکتر پزشکیان دانست و گفت: متاسفم که بگویم تا این لحظه، مطالبی که ایشان به عنوان اولویت ها در دولتشان مطرح کردند، بیشتر نگران کننده است تا امیدوارکننده. به نظر می رسد نصیحت ناصحان درباره شوک درمانی در رابطه با قیمت بنزین را پذیرفته اند اما خطاهای فاحش که نشان دهنده بی برنامه گی دولت ایشان است، به اندازه کافی همچنان نگران کننده است.

رقابت غیرمتعارف میان رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد، برای واردات خودرو تلخ است
این اقتصاددان، اعتراضات وزیر بهداشت به حذف ارز ترجیحی برای تولیدکنندگان دارو در کشور را شرافتمندانه توصیف کرد و افزود: ایشان گفت ما زمزمه هایی می شنویم که در سال 1404، می خواهند ارز ترجیحی تجهزات پزشکی را هم قطع کنند و هشدار داده بود که این می تواند مخاطره جدی برای سلامت کشور داشته باشد. ببینید چقدر تکان دهنده و مشکوم است که می گویند ارز دارو و تجهیزات پزشکی با محدودیت روبرو است، اما شما می توانید یک میلیارد دلار ارز برای واردات خودروی لوکس تخصیص دهید! ببینید اینکه می گویم شائبه تسخیرشدگی بخشهای قابل اعتنایی از نظام تصمیم گیری کشور به دست دلالها، واردات چی ها و رباخوارها است چقدر عریان است! تلخ تر این است که رقابت غیرمتعارفی میان رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد، در جریان بود و گویا کار افتخار آمیزی انجام شده و آنها با هم رقابت می کنند که چه کسی سهم بیشتری در این زمینه تخصیص ارز برای واردات خودرو دارد! رئیس جمهور گرامی باید بازنگری کنند و به خوبی در این طرز اولویت گذاری ها و قاعده گذاری ها، علائم تسخیرشدگی مشاهده می شود.

خصوصی سازی یکی از عوامل کلیدی سقوط کیفیت آموزش و پرورش
سهم پرداخت از جیب، برای آموزش عمومی، 2 برابر میانگین جهانی است
مومنی با یادآوری اینکه به قاعده تجربه دنیا، خصوصی سازی یکی از عوامل کلیدی سقوط کیفیت آموزش و پرورش است، ادامه داد: اکنون در ایران سهم پرداخت از جیب، برای آموزش عمومی، به 2 برابر میانگین جهانی رسیده است. در زمینه شاخ و برگهای این خصوصی سازی، اینکه مدارس غیرانتفاعی در نابرابری آموزشی و طبقاتی کردن آموزش و پرورش در ایران چه کرده اند، یک بحث است و بحث دیگر این است که آنها مصوبه هایی گذرانده اند که آموزش و پرورش به موازات اینکه معلمانش بازنشست می شوند، معلم جدید نگیرد، به جای آن خدمات آموزشی از غیرانتفاعی ها بحرد، بحث دیگری است.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با اشاره به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال 1397، در انتقاد از گنجاندن بحث خرید خدمات آموزشی در برنامه آموزش و پرورش، تصریح کرد: با بی اعتنایی جدی به آموزش و پرورش، فرصت سوزی غیرعادی برای حال و آینده مشاهده می شود. این حکایت از این دارد که آقای رئیس جمهور باید بلوغ اندیشه ای قاعده گذاری، درباره مسائل حیاتی کشور را در هیات وزیران ولو با کمک از بیرون تقویت کند.

دست از توهم اینکه بدون برنامه و با جزئی نگری، بر بحرانها غلبه کنیم، برداریم
مومنی گفت: تا زمانی که ساختار نهادی، علیه تولید ملی آرایش پیدا کرده، توان مالی حکومت افزایش پیدا نخواهد کرد. اینکه فکر کنیم به صورت رانتی از جایی بزنیم و به آموزش و پرورش اضافه کنیم، حتی اگر چنین اراده ای وجود داشته باشد، که تاکنون هم وجود نداشته است، به هیچ وجه جنبه پایدار ندارد. این تغییر ریل اصلی است که باید درک شود و باید دست از توهم اینکه بدون برنامه و دست کاری جزئی نگر بحرانها، بر این مسائل غلبه کنیم، برداریم . ما قویا به یک برنامه با کیفیت نیاز داریم و عرصه های مورد نیاز برای این تحول را از طریق برجسته کردن کاستیهای بزرگ برنامه هفتم در جلساتی پی در پی نشان دادیم. سند آگاهی دولت از این مساله، این است که هر چه سریعتر یک لایحه اصلاح برنامه هفتم به صورت توسعه گرا و با کیفیت تقدیم مجلس شود وگرنه در غیاب آن برنامه امکان ندارد که این کارها جلو رود.

توسل به شوک درمانی به امید افزایش بنیه مالی دولت، یک توهم بزرگ است
وی با بیان اینکه توسل به شوک درمانی به امید افزایش بنیه مالی دولت، یک توهم بزرگ است، اضافه کرد: به ازای هر یک واحد اضافه درآمدی که از طریق شوک درمانی نصیب دولت می شود، هزینه های مصرفی دولت، با ضریب بیش از سه برابر افزایش می یابد. یعنی شوک درمانی برنامه تقویت مافیاها است و نه برنامه افزایش توان مالی دولت. چقدر باید نهاد دولت از بنیه کارشناسی تهی شده باشد که 30 سال از زمانی که اولین گزارش رسمی در سازمان برنامه در این زمینه منتشر شده بود می گذرد و آنها هنوز با این توهم و امید واهی، سراغ نسخه شوک درمانی می روند.

انتقاد ما به شوک درمانی درخصوص قیمت بنزین، به معنای این نیست که قیمت بنزین باید تا ابد ثابت بماند
این اقتصاددان با بیان اینکه انتقاد ما به شوک درمانی درخصوص قیمت بنزین ، به معنای این نیست که قیمت بنزین باید تا ابد ثابت بماند، توضیح داد: حرف ما این است که اولا هر نوع تغییر در قیمت هر کالای کلیدی باید به یک برنامه متکی باشد که در آن پیوندهای این شوک درمانی با بودجه خانوار، دولت و بنگاه های تولیدی روشن شده باشد و بر روی آثاری که این کار بر بنیه تولید ملی دارد هم توجه شده باشد و بعد تصمیم گیری شود. از نظر من، در شرایط کنونی، این مهم نیست که شوک قیمتی رو به بالا یا پایین باشد. هر کار بدون برنامه ای محکوم به شکست است. برخی از نمایندگان مجلس هم که متاسفانه در تجربه تاریخی نشان داده اند که یک خاص خرجی های منطقه ای فاقد اولویت را برای خرید محبوبیت کاذب به قیمت به افلاس کشاندن دولت دنبال می کنند هم باید متوجه شوند.

برای این جامعه ، مساله برنامه با کیفیت مساله مرگ و زندگی است
به گزارش جماران، این استاد دانشگاه، با بیان اینکه برای این جامعه ، مساله برنامه با کیفیت مساله مرگ و زندگی است، افزود: هر کار بدون برنامه ای محکوم به شکست است. البته این به معنای تن در دادن به برنامه منحط و بی کیفیت هفتم نیست. این سند تقریبا هیچ کدام از مولفه های حداقلی که بشود اسم آن را برنامه گذاشت ندارد و این برنامه باید اصلاح شود.

عدالت گستری در چارچوب مناسبات رانتی، جزء محالات است
مومنی با بیان اینکه عدالت گستری در چارچوب مناسبات رانتی، جزء محالات است، ادامه داد: چون آقای پزشکیان هم در باره عدالت آموزشی و عدالت در سلامت قول داده است، صمیمانه و خاضعانه به ایشان می گویم که چرا پنج سال است که حسابهای ملی سلامت منتشر نمی شود. این پنهانکاری و عدم شفافیت برای چه کسانی منافع دارد و برای چه کسانی خسارت پدیدار می کند! ابتدایی ترین چیزی را که از ایشان انتظار داشتیم، این بود که بلافاصله فرمان راه اندازی انتشار حسابهای ملی آموزش را بدهد که تا این لحظه از آن هم خبری نیست. آشفته بازاری بزرگ برای فریب کاری و مسئولیت گریزی در داده های مربوط به آموزش و پرورش وجود دارد. برای عدالت آموزشی، راه اندازی انتشار حسابهای ملی آموزش، جزء کلیدی ترین مسائل است و باید روندهای منحط کنونی در سیاستگذاری آموزش و پرورش متوقف شود. همه اینها برنامه می خواهد و تا این لحظه اهتمام مشخصی به برخورد برنامه ای با اداره کشور مشاهده نکردیم.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه اگر ساختار نهادی تغییر ریل پیدا نکند و همچنان بخواهد در کادر خصوصی سازی منحط، آزادسازی منحط واردات و بی ثبات سازی فضای کلان اقتصاد از طریق شوک درمانی جلو رود،  تمهید عدالت آموزشی جزء غیرممکن ترین ها است، اظهارداشت: آش آنقدر شور است که در گزارش بررسی بازماندگی از تحصیل و بی سوادی در ایران که مرکز پژوهش های مجلس منتشر کرده است می گوید آنها برای اینکه اصل فاجعه رخ داده، یعنی بازماندگی از تحصیل را پنهان کنند، در هر گزارشی یک تعریف جدید از آن می دهند! با دستکاری مفهومی و تغییر تعریف، اهتمامی برای پنهان کردن واقعیت وجود دارد. علاوه بر آن، به اندازه دستگاه هایی که در این باره حرف می زنند، آمارهای متشتت داده می شود. در کنار اینها، آن داده های آماری که این ادعاها را کنترل می کند را از دسترس خارج می کنند! این هم واقعا روشی شده برای استمرار و بازتولید مناسبات فاسد و رانتی!

این اقتصاددان تاکید کرد: در شرایط اهتمام غیرعادی به پنهانکاری وجود دارد، اگر کسی بخواهد عدالت آموزشی برقرار کند، می داند که در شرایطی که کل ساختار نهادی در جهت مغایر با عدالت اجتماعی حرکت می کند، نمی شود عدالت آموزشی برقرار کرد. این بسیار بدیهی است. بنابراین برنامه می خواهد. هیچ حرکتی به سمت عدالت در هیچ عرصه ای به صورت خود به خودی اتفاق نمی افتد، باید برنامه وجود داشته باشد. تا این لحظه حتی صحبتی هم درباره آن نشده است، چه رسد به اینکه اهتمام عملی درباره آن مشاهده شود.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، تاکید کرد: ارائه یک گزارش شفاف از روندهای طی شده در سه دهه گذشته، برای دستیابی به یک برنامه با کیفیت در هر عرصه ای، جزء حیاتی ترین و ضروری ترین مسائل است. صمیمانه و خاضعانه باید بخواهیم نسبت به آن بدعت خطرناک و فاجعه سازی که در برنامه هفتم مشاهده شد، رویه های خلاف آن را در دولت چهاردهم ببینیم.

این اقتصاددان ضمن تشریح نابسامانی ها و مشکلات برنامه هفتم که عدم شفافیت را تشدید می کند، گفت: امیدواریم آثار عملی وعده آقای پزشکیان درحوزه تحقق عدالت اجتماعی و عدالت بهداشتی را مشاهده کنیم.

دکتر امیدی را به دانشگاه برگردانید
مومنی همچنین ضمن تقدیر از مسئولیت شناسی، میهن دوستی و عدالت خواهی و پژوهشهای دکتر رضا امیدی در حوزه رفاه و عدالت اجتماعی، ابراز امیدواری کرد که در دولت جدید، یکی از اشتباهات فاحشی که جبران می شود این باشد که آقای دکتر رضا امیدی را به دانشگاه برگردانند و امکان بهره مندی دانش پژوهان گرامی ایران از برکات این وجود غیرتمند و عالم را فراهم کنند.


کد مطلب: 429405

آدرس مطلب :
https://www.theiranproject.com/fa/news/429405/فرشاد-مومنی-سهم-پرداخت-جیب-مردم-هزینه-های-سلامت-بیش-سه-برابر-استانداردهای-متعارف-دنیا

پروژه ایرانی
  https://www.theiranproject.com