ایوبی: کسی سکاندار امور اجرایی کشور بشود که به فرهنگ و هنرمندان این کشور باور داشته باشد
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران،حجتالله ایوبی، رئیس سابق سازمان سینمایی کشور و مشاور فرهنگی مصطفی پورمحمدی، کاندیدای چهاردهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری در گفتوگو با هنرآنلاین، در بیان دلایل حمایت خود از پورمحمدی گفت: اهالی فرهنگ و هنر همگی بنده را میشناسند و میدانند که من همه زندگیام را صرف فرهنگ و هنر کردهام و دغدغهها، نگرانیها، مسائل و مصائبِ اهالی فرهنگ و هنر را سالهای سال است که پیگیری میکنم. هر جا که از من کاری ساخته بود، سعی کردم کمک کنم. برای اینکه معتقدم چهره واقعی ایران، چهره فرهنگی است و مزیت نسبی ما فرهنگ است. فکر میکنم اینها برای تمامی اهالی فرهنگ، سینما، تئاتر، تجسمی و اهالی هنر ایران در این سالها به اثبات رسیده است.
وی اضافه کرد: در این روزگار و دوره که احساس میکنم جامعه فرهنگی ما نیاز به بررسی بیشتری دارد، به این جمعبندی رسیدم که برای کمک به فرهنگ ایران اگر قرار باشد امروز کاری انجام دهم یکی از این کارها، کمک به آقای پورمحمدی بوده. برای اینکه من سالهای سال ایشان را میشناسم. در وزارت کشور با ایشان کار کردهام. با دید و نگاه آقای پورمحمدی نسبت به اهالی فرهنگ و هنر آشنایی دارم. فکر میکنم کسی هستند که میتوانند به وضعیت جامعه فرهنگی ما کمک کنند. قرار گرفتن بنده در کنار جناب آقای پورمحمدی تنها و تنها و تنها برای این است که در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها کسی بیاید و بتواند موثر باشد که به فرهنگ و هنرمندان این کشور باور دارد.
مشاور فرهنگی پورمحمدی ادامه داد: نکته دوم اینکه؛ برای اهالی فرهنگ و هنر برنامه نوشتن کار بسیار آسانی است. همه میتوانند برنامه بنویسند. همه میتوانند در مورد تمرکززدایی، عدالتمحوری، کار، شهرستانها، سینما، تئاتر و همه اینها، این روزها مسائل ارزشمندی خواهند شد. مثل همه دنیا. برای همهی کسانی که وارد میدان انتخابات میشوند، الان همهی هنرمندان خوبند، عزیزند، گرامیاند. ولی به نظرم اگر هنرمندان ایرانی میخواهند دید روشنتری داشته باشند لازم است بدانند غیر از برنامههایی که معمولا روی کاغذ است به رویکرد، توان و گذشته افراد نگاه کنند و این میتواند به آنها کمک کند.
ایوبی در تشریح دلایل حمایتی خود از کاندید مورد نظر گفت: آقای پورمحمدی را به این علت حمایت میکنم که در سالهایی که در وزارت کشور در کنار ایشان بودم، وزارت کشور که یک نهاد سیاسی و امنیتی است، تبدیل شده بود به مهد فرهنگ ایران. در سالهای 1385 تا 1387. در آن دو سال اهالی فرهنگ و هنر یادشان است که بهترین کنسرتهای اساتید بزرگ، مثل استاد شجریان، در وزارت کشور انجام شد. بچههای سینما یادشان است که همه با هم رفتیم و در آن سالها مقبره شمس تبریزی را در خوی احیا کردیم. همه اینها با کمک و هدایت و پشتیبانی آقای پورمحمدی انجام گرفت و الا چنین کاری در آن سالها امکانپذیر نبود. بچههای تئاتر یادشان است که در وزارت کشور تئاتر اجرا میشد. در شهرستانهای مختلف به اجرای هنرهای نمایشی و تئاتر در جهت حل معضلات اجتماعی کمک میکردیم.
وی در یادآوری سوابق پورمحمدی افزود: همه مردم ایران یادشان است که در آن سالها برای جمع کردن سازمانهای مردم نهاد ارادهای شکل گرفته بود و متاسفانه در آن زمان بخشی از نظام به این نتیجه رسیده بود که این سازمانها باید جمع شود. آقای پورمحمدی به من کمک کردند و ما سازمانهای مردم نهاد را نجات دادیم. نام «سمن» که به سازمانهای مردم نهاد تعلق گرفت، مربوط به آن سال است. ما این نام را پیشنهاد دادیم و جا افتاد.
رئیس سابق سازمان سینمایی اظهار کرد: الان سینما و دیگر حوزههای هنری ما نیازمند ارتباطات وسیعتر با عرصههای مختلف جهانی است. نباید این ارتباطات دشوار باشد. ارتباطات و تعاملات با تکیه بر خودباوری و توان ملی امری متفاوت از آن چیزی است که اتفاق میافتد و مقبول نیست. وقتی فردی که با چنین ارتباطات و تعاملاتی همراه است، بر سر کار بیاید، قطعا فضا برای اهالی فرهنگ و هنر باز خواهد شد.
ایوبی مسئله اقتصاد فرهنگ و هنر را نیازمند «باور» دانست و ادامه داد: من مدیر فرهنگی این کشور بودهام. گفتن این حرفها ساده است. اما وقتی فردا شما وارد میدان کار میشوید، از اقتصاد هنر، گیشه و فروش صحبت کردن واقعا کار هر کسی نیست. این مسائل نیازمند اعتقاد است. کسی باید باشد که معتقد باشد و بگوید چه کسی گفته است سینما فقط باید فیلمهای هنری، فرهنگی، تجربی و حتی ارزشی باشند. همهی اینها به جای خودش. خیلی هم ارزشمندند و حتما باید باشند. اما باید معتقد باشند که چرخ سینما باید بچرخد. تئاتر باید با حفظ همهی اصول و ارزشها، پول دربیاورد. یکی از گرفتاریهای بچههای ما در رشتههای مختلف این است که برای اثرشان مجوز میگیرند؛ اما مشخص نیست مجوزشان چقدر کارایی دارد. فیلم اکران میشود، بعد از چند روز مجبور به پایین آوردن فیلم از روی پرده میشویم. با اینکه فیلم مجوز دارد.
مشاور فرهنگی کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: کسی باید بیاید راس کار مملکت، که این دغدغهها را بفهمد و بشناسد و بتواند بین اهالی فرهنگ و هنر اجماعآفرین باشد. در این مملکت داشتن ایدههای خوب و زدن حرفهای خوب و شیک پسندیده است. بین کاندیداهای ریاست جمهوری هستند افرادی که حرفهای خوبی میزنند. اما وقتی که وارد اجرا میشوید باید کسی باشد که بتواند بین حکومت و حاکمیت، بین بخشهای مختلف، بین نهادها و دستگاههای مختلف اجماع و وفاق برقرار کند و بتوانیم باهم کار را پیش ببریم.
وی در تشریح چرایی وفاق بین اهالی فرهنگ و هنر افزود: در عرصه فرهنگ و هنر نهادهای مختلفی داریم که با وجود اینکه از دستاندرکاران فرهنگ و هنرند؛ همدیگر را قبول ندارند و در عین حال در تولید فیلم و تئاتر فعالند. با این امر که نهادهای مخالف هم با رویکردهای مختلف تولید فرهنگی و هنری داشته باشند، مخالفتی ندارم. برای اینکه معتقدم به نفع فرهنگ و هنر است. سقف فعالیتهای این چنینی به نظر من، آسمان است. اما اگر این نهادها بخواهند یکدیگر را خنثی کنند، در مقابل یکدیگر بایستند، یا فقط هم را رصد کنند، یا در مقابل جشنواره فجر، شش جشنواره دیگر علم کنند که فقط نگذارند کار پیش برود، باعث ایجاد همه جنجالهایی میشود که تا به اینجا کشیدیم.
ایوبی تاکید کرد: کسی باید بیاید که این امور را جمع کند و وفاق ایجاد کند. آن یک نفر باید از گذشتهای پرطمطراق برخوردار باشد. گذشتهای که به او مشروعیت بدهد تا بتواند امور فرهنگی و هنری را بشناسد و به یکپارچگی برساند. من با دغدغه فرهنگ و به عشق ایران به این جمعبندی رسیدم که جناب آقای پورمحمدی از چنین توانمندیای برخوردارند. برای ایجاد وفاق باید کسی باشد که گروهها مختلف حرف او را بفهمند و بتواند با اقتدار هر دستگاه و نهادی را در حد توان و مسئولیت خودش در جای خود قرار دهد تا هر کس به قدر اختیار و مسئولیتش بتواند در چارچوب سیاستهای کلی کشور، برنامهها و نظام بتوانند حرکت کنند. نه اینکه یکدیگر را خنثی کنند. در تیم آقای پورمحمدی کسانی هستند که سالهای سال این مسائل را دیدند و تجربه کردند و سابقه و تجربهشان این را نشان میدهد.
رئیس سابق سازمان سینمایی و مشاور فرهنگی پورمحمدی در بیان سیاستهای فرهنگیهنری کاندیدای مرد نظرش گفت: من سابقهام مشخص است، پایهگذار سینمای هنر و تجربهام و این جز افتخارات بنده است. بنابراین معتقدم برند و معرف سینمای ایران، فیلمهای هنری و تجربی هستند. منتها معتقدم در کنار سینمای هنر و تجربه که نیازمند کمک دولت است، سینمای تجاری هم باید کارش را انجام داده و پیش برود. باید سالنهای سینما رونق داشته باشند. اینجا آن نقطهایست که دخالت دولت باید بسیار، بسیار هوشمندانه و زیرکانه باشد. به بهانه فیلمهای هنری، فیلمهای تجاری نباید نابود شوند و به گونهای هم نشود که فیلمهای تجاری هم سینما را ببلعند و از بین ببرند. اینها ظرافتهایی است که باید در عمل پیش برود.
وی در راستای تجهیز و راهاندازی سالنهای سینما ادامه داد: در زمان مدیریت بنده، در آن سالها 298 سالن تحویل گرفتیم و 500 سالن تحویل دادیم. مجموعهای از سالنسازی در زمان مدیریت بنده شروع شده بود. اگر در سالهای اخیر سیاست سالنسازی پیگیری شده باشد، بسیار کار درست و ارزشمندی بوده است. اگر در این سالها که ظاهرا در دولت آقای رئیسی هم این سیاست به خوبی پیگیری شده، کار دولت همین است و درست میدانم. ما کشوری هستیم که طبق استانداردهای جهانی و وسعت سرزمینیمان باید 5000 سالن سینما داشته باشیم. سیاست سالنسازی کار دولت است. نه اینکه سالنها متعلق به دولت باشد، بلکه دولت به بخش خصوصی کمک کند، راه را باز کند، تشویق کنند تا کار پیش برود. اگر شخص مورد نظر من (آقای پورمحمدی) انتخاب شوند حتما سیاست سالنسازی را پیگیری و ادامه خواهند داد.
حجتالله ایوبی مشاور فرهنگی پورمحمدی در امکان همکاری در صورت انتخاب نشدن کاندید حمایتیاش با دولت بعدی تکمیل کرد: در مورد خودم، تا به حال و در هر دولتی که گذشته، و هر دولتی که احساس کنم کار کردن در آن فایده دارد، حتما همکاری و مشارکت داشته و خواهم داشت. نامزد مورد حمایت بنده هم یکی از ویژگیهایشان تا آنجا که به ایشان راه داده شده است، رفتهاند و کار کردهاند. وقتی هم که به اختلافی خوردهاند و نخواستنشان، کنار آمده و سکوت کردهاند. اما خیلی طبیعی است که دولت بعدی اگر به خدمات فردی مثل ایشان نیازمند باشد، من یقین دارم هر کمکی که از دستشان بربیاید دریغ نخواهند کرد. این کشور ملک مشاع همهی ماست. همهی ما دغدغهی این کشور را داریم. هر کاری از دستمان بربیاید انجام خواهیم داد. آرزویم این است که این خانه پدری ما آباد باشد و همهی بچههای کوچ کردهی این مملکت، برگردند به خانه پدریشان.