در «مغز اندرو» چه میگذرد؟ / آخرین اثر خالق «رگتایم» تجربهای نو از نویسندهای کهنهکار
کتاب «مغز اندرو»، رمان آخر دکتروف، بعنوان تکگویی اعترافگونهی دانشمند مستعد و فریب خوردهای نوشته شده که استعدادش در پنهان کردن احساسات، به ماهیت ذهن آدمی ربط پیدا میکند. این داستان جذاب نامحتملیِ پذیرش حقیقت از طریق ابزار فکر و زبان را بررسی میکند. بقول خود اندرو: «تظاهر کار مغز است؛ کاری است که مغز انجام میدهد».
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، کتاب «مغز اندرو»، رمانی است از ادگار لارنس دکتروف که اولین بار در سال 2014 وارد بازار شد. اندرو در جایی نامشخص و همراه با همصحبتی ناشناس، فکر میکند، حرف میزند و داستان زندگی خود را روایت میکند؛ او از عشقها و تراژدیهایی میگوید که او را به این نقطه از مکان و زمان رساندهاند. همچنان که اعتراف میکند و لایهلایه به عمق داستان عجیب خود پیش میرود، خواننده هم وادار میشود در ادراک خود از معنای حقیقت و خاطرات، مغز و ذهن، شخصیت و سرنوشت، خود و دیگری تردید کند آنها را زیر پرس ببرد.
در «مغز اندرو»، دکتروف، یکی از بزرگان ادبیات آمریکا، نویسندۀ آثاری چون «رگتایم»، «بیلی باتگیت»، «کتاب دنیِل» و «پیشروی» ما را در سفری شگفت به هزارتوی ذهن مردی میبرد که بیش از یکبار در زندگیاش، به شکلی تصادفی باعث وقوع اتفاقاتی فاجعهبار شده است! این رمانِ پرتعلیق و آوانگارد با بنمایهی روانشناختی و نثری شورانگیز که با ظرافت پرداخت شده، شرححالی است از زمانهی ما، با نگاهی طنازانه، موشکافانه، شکاکانه، بازیگوشانه و عمیق!
بیشتر بخوانید:
یادداشتهای مردی که در گذشته برای آینده مینوشت؛ ملهم از داستایفسکی، الهامبخش اورول!
رمانی در مدح کتابها و داستانها / کندن از چیزهایی که به ما تعلق ندارند!
حکایت این رمان داستان گفتوگویی دونفره است بین اندرو و روانکاوش؛ «مغز اندرو» آخریت کتاب دکتروف است و از آنجایی که در این کتاب دست به تجربهای نو زده، حال و هوای آن با رمانهای مألوف و حتی دیگر آثار دکتروف متفاوت است.
دکتروف، شخصیتی برجسته در ادبیات معاصر آمریکاست که رمانهای محبوب، تحسینشده و موفقش شخصیتهای خیالی را اغلب با صورتهای رواییِ غیرمعمولی در موقعیتهای تاریخی مشخصی در کنار شخصیتهای تاریخی واقعی قرار میدهند. دکتروف در ۶ ژانویهی ۱۹۳۱ در برانکس نیویورک در خانوادهای روس از نسل دوم مهاجران یهودی به دنیا آمد. او در دانشگاه فلسفه خواند، در جنگ جهانی دوم شرکت کرد، پس از جنگ در یک استودیو بعنوان نمونهخوان فیلمنامههای وسترن استخدام شد، تحت تأثیر همین فضا اولین رمانش را در ژانر وسترن نوشت، از سال 1969 نویسندگی را بعنوان شغل تماموقت انتخاب کرد، سپس «کتاب دانیل» را نوشت تا نوبت به شاهکار بزرگش «رگتایم» رسید که بعدها در میان صد رمان برتر کتابخانه ی مدرن قرن قرار گرفت. او که سیگاریِ قهری بود، در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ در اثر عوارض ناشی از سرطان ریه در منهتن نیویورک درگذشت.
او نویسندهی دوازده رمان، سه مجموعهی داستان کوتاه و یک نمایشنامه در کنار مقالات و نقدهایی دربارهی ادبیات و سیاست است که شماری از آثارش از ابتدای دهه 60 به همت نجف دریابندری به فارسی برگردانده شد؛ درواقع او با «رگتایم»، همان کتابی که او را در جهان به شهرت رساند، به فارسیزبانان نیز معرفی شد. از برخی آثار دکتروف نیز چند ترجمه در دسترس است و این دومین ترجمه از «مغز اندرو» به فارسی است. از دیگر آثار او که به فارسیی برگردانده شده میتوان به «قصه های سرزمین دوست داشتنی»، «هومر و لنگلی»، «آبکردن»، «در نکوهش جنگ»، «حالا حالاها وقت هست» و «به هاردتایمز خوش آمدید» یاد کرد.
این ترجمهی تازه کار محمدرضا ترک تتاری است که قبلاً از او ترجمه ی آثاری مانند «ناطور دشت»، «الیزابت فینچ»، «استاد پترزبورگ»، «سه کاربرد چاقو» و ... به بازار آمده است. رمان مغز اندرو در زمستان سال 1402 از سوی نشر بیدگل در 232 صفحه با قطع پالتویی در دسترس علاقهمندان ادبیات آمریکا و بخصوص آثاردکتروف فقید قرار گرفت. مغز اندرو بسرعت در همان زمستان به چاپ دوم رسید و به قیمت 192 هزار تومان در بازار کتاب موجود است.