به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، ۲۸ اردیبهشت ماه روز خیام است و به همین انگیزه نگاهی گذرا داریم به برخی از آثار نمایشی که به این چهره فرهنگی و علمی توجه داشتهاند.
به گزارش ایسنا، هرچند تعداد نمایشهایی که به زندگی یا اندیشههای خیام توجه داشتهاند، چندان پرشمار نیست اما جالب است که شعر «ما لعبتکانیم و فلک لعبتباز...» آنچنان با تار و پود نمایش عروسکی ما آمیخته شده که تفکیک تئاتر عروسکی از این شعر غیرممکن مینماید.
اما در بین هنرمندان تئاتر کشورمان، زهرا صبری یکی از کارگردانهایی است که نمایشی را بر اساس اشعار خیام روی صحنه برده. او که یکی از هنرمندان خلاق تئاتر ما به شمار میرود، تاکنون نمایشهایی را بر اساس اشعار مولانا و خیام اجرا کرده است.
صبری دهه ۹۰ و بعد از اجرای موفق دو نمایش «طوطیپر» و «زمین و چرخ» که بر اساس اشعار مولانا روی صحنه برد، نمایش «تا یک بشمار» را با نگاهی به اشعار خیام اجرا کرد که همچون دو نمایش قبلیاش مورد توجه قرار گرفت.
او البته بر خلاف «زمین و چرخ» که با خوانش شعرهای مولانا همراه بود، «تا یک بشمار» را بدون دیالوگ روی صحنه برد.
این نمایش که کاری از گروه تئاتر «یاس تمام» بود، به صورت بیکلام اجرا شد و قصه سه سرباز بود که وقتی به آنها اعلام میشود که باید شهری را بمباران کنند، از این تصمیم سر باز میزنند و به واسطه بارانی که باریده مشغول به بازی با گِل میشوند. سربازان با استفاده از گِل شروع به ساخت یکسری چیزها میکنند که بعد همگی خراب میشود.
صبری همان زمان در یکی از گفتگوهای خود عنوان کرده بود که این نمایش برگرفته از اشعار خیام است. سربازان این نمایش با ساختن چیزهای متعدد به وسیله گِل میخواهند به مخاطبان نشان دهند که روزی به دنیا میآییم و روزی از دنیا میرویم و اینطور نیست که چیزی را نگه داریم یا باقی بمانیم.
صبری درباره چگونگی بهرهگیری از اشعار خیام در روایت این نمایش توضیح داده بود: زمانی که اشعار خیام را میخوانیم، حتما لازم نیست به حال و هوای گذشته برویم بلکه باید با این آثار ارتباطی امروزی برقرار شود. خیام از زمان حال، زندگی در لحظه و دوست داشتن حرف میزند. این نظرات متعلق به زمان خاصی نیستند و در همه قرنها قابلیت پرداخت دارند.
او این نمایش را با متریال گل و آب اجرا کرد و به جز چند چرخ چوبی که همان چرخهای سفالگری است، در صحنه چیزی وجود نداشت.
این نمایش نیز همچون دیگر نمایشهای صبری در کشورها و جشنوارههای گوناگونی روی صحنه رفت.
اما بهروز غریبپور، دیگر کارگردانی است که با اجرای اُپرای عروسکی «خیام» توجه خود را به این شاعر و اندیشههای او نشان داده است.
او همزمان با اجرای این اثر نمایشی در نیمه دوم دهه ۹۰ عنوان کرد که آمادهسازی این نمایش حدود ۳ سال زمان برده است.
سرپرست گروه تئاتر عروسکی «آران» در اجرای این نمایش تلاش کرده بود تا اندیشهها و بخشهایی از زندگی حکیم عمر خیام را دستمایه قرار بدهد تا ضمن معرفی هرچه بهتر و بیشتر این عالم برجسته جهان اسلام، به رفع برخی تناقضها و سؤتعبیرهایی که سالها در اذهان عمومی و دوستداران خیام شکل گرفته، بپردازد.
روایت اپرای عروسکی خیام از نقطهای آغاز میشد که او به بلوغ فکری فلسفی و علمی میرسد و اندیشههایش در تقابل با جهان پیرامون و جنبش حسن صباح قرار میگیرد. در این نمایش خیام به عنوان انسانی اعتدالگرا، به دور از تعصبات در حال کشف و شهود جهان پیرامون خود مورد توجه قرار گرفت.
خوانندگی این اثر را محمد معتمدی، اسحاق انور، وحید تاج ، رها یوسفی و ... بر عهده داشتند.
این نمایش نیز همچون آثار دیگر گروه تئاتر عروسکی «آران» به شیوه عروسکی نخی در تالار فردوسی که ویژه این گونه آثار طراحی شده بود، روی صحنه رفت.
از میان نمایشنامههای رادیویی ساخته شده بر اساس خیام در طول سالهای اخیر میتوان به «هنگامه یار» نوشته بهناز امینی و کار آشا محرابی اشاره کرد. در این نمایش صوتی بخشی از زندگی حکیم نیشابور برای شنوندگان روایت میشود.
نمایش رادیویی «هدیه» به نویسندگی فاطمه حسنوند و کار مینو جبارزاده اثر نمایشی دیگری است که با محوریت خیام ساخته شده است. در این نمایش داستان دختری روایت میشود که در روز تولد خود اشعار خیام را به عنوان هدیه دریافت و پس از آن ماجراهایی را تجربه میکند.
اما حکیم عمر خیام تنها الهامبخش هنرمندان ایرانی نبوده بلکه تعدادی از هنرمندان دیگر کشورها نیز در آثار هنری خود اعم از ادبیات، فیلم و ... به افکار و اندیشههای او توجه داشتهاند. با این همه به نظر میرسد در داخل کشور هنوز حق این اندیشمند و شاعر به اندازه کافی ادا نشده و جای آثار هنری بیشتری درباره او و افکارش خالی مینماید.