جبار کوچکینژاد، نماینده رشت میگوید: متاسفانه دولتها کوچکشدن را به منزله کاهش قدرت خود میدانند و برای همین است که شاهد مردمیسازی اقتصاد آنطور که باید و شاید نیستیم. برخی سازمانها در بدنه اقتصادی دولت، خیلی بزرگ شدند و نمیخواهند بخش قابل ملاحظهای از وظایف خود را برونسپاری کنند، چون این روند را تضعیف خود میدانند.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، زمانی که دولت سیزدهم بر سر کار قرار گرفت و چند ماهی گذشت، عدهای روی به انتقاد از عملکرد دولت آوردند، اما حامیان آنها معتقد بودند برای ارزیابی دولت سیزدهم باید زمان بیشتری داد و صبر کرد. حال که دولت در آستانه سه سالگی خود قرار دارد، فرصت خوبی است تا عملکرد رییسجمهور و کابینهاش مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. در همین رابطه، سراغ جبار کوچکینژاد، نماینده رشت رفتیم تا نظرات او را در این باره جویا شویم.
در ادامه میتوانید مهمترین بخشهای این مصاحبه را بخوانید:
* بخش عمده مشکلات اقتصادی در کشور، ریشه در ساختار اقتصادی ما دارد و تا زمانی که اصلاح ساختار به طور واقعی رخ ندهد، کار دولتها با چالش روبروست. از طرفی، تحقق این مهم، نیازمند کار ویژه هر سه قوه است و میبایست همه کمر همت ببندند تا از این وضع رها شویم.
* سیکل کهنه اقتصاد ایران باید بازسازی شود. به طور مثال، تفکر و اندیشه خیلی از مدیرانی که در راس کار بودند و هستند، ایراد دارد و اینها اصلاً اعتقادی به حمایت از بخش خصوصی ندارند. این افراد اساساً قبول ندارند که اقتصاد باید مردمی شود. حال اگر این اتفاق بیفتد میتوان روزهای بهتری را برای کشور و معیشت مردم رقم زد.
* این چه تفکری است که برخی فکر میکنند این دولت است که باید اقتصاد مملکت را نجات دهد. کوچکسازی دولت یک چاره بزرگ برای حل بحران اقتصاد ایران است. در حالی که رهبر معظم انقلاب بارها بر مردمیسازی اقتصاد تاکید کردند، ولی خروجی کار مسئولان این را نشان نمیدهد.
* تا زمانی که مردم احساس نکنند در اقتصاد مملکت شریک هستند و حس آنها این باشد که دولت رقیب آنهاست، حرف ار روزهای بهتر اقتصادی در آینده، اشتباه محض است.
* تجربه دنیا به ما میگوید که دولتها نمیتوانند ادارهکننده خوبی برای حوزه اقتصاد باشند. محصول اقتصادی دولتها، پرهزینه و توام با کیفیت پایین است.
* متاسفانه دولتها کوچکشدن را به منزله کاهش قدرت خود میدانند و برای همین است که شاهد مردمیسازی اقتصاد آنطور که باید و شاید نیستیم. برخی سازمانها در بدنه اقتصادی دولت، خیلی بزرگ شدند و نمیخواهند بخش قابل ملاحظهای از وظایف خود را برونسپاری کنند، چون این روند را تضعیف خود میدانند. وقتی میگویم اصلاح ساختار اقتصادی باید صورت بگیرد، به خاطر همین اندیشههای روی کار است. این روند، روزبهروز دولت را بزرگ و اقتصاد و سفرههای مردم را کوچک میکند.
* تاکید ما به دولت سیزدهم این است که مسیر کاری خود را مخصوصاً در حوزههای اقتصادی و فرهنگی تغییر دهد. وقتی ما آموزش و پرورش را از دست میدهیم معلوم است که حوزه فرهنگی به هم میریزد. پایه فرهنگ، آموزش و پرورش و سپس دانشگاه است و باید روی این دو بخش بیشتر متمرکز شویم. وقتی ما با کمبود معلم پرورشی، مشاور و امکانات روبرو هستیم، طبیعی است که خیلی از افراد شاغل در مدارس دولتی به دنبال کوچ به مدارس خصوصی هستند. از طرفی، مدارس خصوصی هم، تحت نظارت کافی نیستند و این خود یک مشکل بزرگ است.
* دولت باید در تیم اقتصادیاش، خانهتکانی کند و به نظرم همه باید کمک کنند تا این اتفاق در واقعیت رخ دهد. مجلس میبایست نظارت جدیتری به خرج میداد و با تحقیق و تفحص، مسیر را عوض میکرد. همچنین مجلس باید رصد کند و ببیند کدام از وزرا مخالف برونسپاری هستند و سپس روی به استیضاح آنها بیاورد.
* من به دولت به خاطر سیاست خارجی و برقراری امنیت نمره بالایی میدهم، اما برای کارکرد آنها در حوزه اقتصاد، نمره منفی میدهم.