پوشش رسانه‌ای اخیر هانا نیلمن، مگا اینفلوئنسر رسانه‌های اجتماعی از مزرعه بالرین، جنبشی را در کانون توجه قرار داد و این سوال را مطرح کرد که آیا زنانی مانند هانا به اندازه‌ای که خود را در شبکه‌های اجتماعی به تصویر می‌کشند، خوشحال هستند؟ آیا این زندگی واقعاً می‌تواند یک گریز سعادتمندانه از کار مدرن باشد، یا همه آن یک نما است؟ آیا این زنان واقعاً در ازدواج‌های سنتی خود خوشحال هستند، یا آنها را به یک زندگی بدون مزد و مواجب عادت داده‌اند؟

به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، این جنبش که «همسر تجاری» نام گرفته، بر این باور استوار است که مردان و زنان باید نقش‌های جنسیتی «سنتی» را به عهده بگیرند، از خانه و فرزندان مراقبت می‌کنند و مردان از نظر مالی و مدیریت بیشتر تصمیم‌گیری‌های خانواده را برعهده می‌گیرند. اگرچه هانا نیلمن خود را به عنوان یک همسر حرفه‌ای معرفی نمی‌کند، حتی کمتر این سبک زندگی را ترویج می‌کند، اما برای بسیاری از آن‌ها نمونه است. تعداد زیادی از اینفلوئنسرهای دیگر در رسانه‌های اجتماعی با این برچسب شناسایی می‌شوند و اصرار دارند که این شیوه زندگی برتر است. همچنین ناگفته نماند که بیشتر آنچه این بلاگرها در رسانه‌های اجتماعی پست می کنند در بهترین حالت یک زندگی فانتزی نمایشی است.
 
تحقیقات اخیر هیچ مدرکی مبنی بر اینکه یک همسر سنتی از شما در برابر طلاق محافظت می‌کند، پیدا نکرده است و حتی نشان می‌دهد که روابط مساوات‌طلبانه‌تر ممکن است در آزمون زمان مقاومت کند. یک مطالعه در سوئد نشان داد که زوج‌هایی که کارهای خانه را به طور مساوی تقسیم می‌کنند، در مقایسه با ترتیبات سنتی‌تر، کمتر احتمال دارد طلاق یا جدا شوند. اگر احساس می‌کنید خلاف این را شنیده‌اید، می‌تواند به این دلیل باشد که این روند در حال تغییر است. تحقیقات نشان می‌دهد که زوج‌هایی که قبل از سال 1975 ازدواج کرده‌اند، زمانی که زنان کار می‌کنند و کارهای خانگی کمتری انجام می‌دهند، بیشتر احتمال دارد طلاق بگیرند اما به نظر نمی‌رسد این عوامل برای زوج‌هایی که بعد از سال 1975 ازدواج کرده‌اند، مهم باشد.
 
بنابراین، ما شواهد روشنی نداریم که نشان دهد ازدواج «سنتی» شما را از طلاق محافظت می‌کند، اما آیا ازدواج‌های سنتی شادتر هستند؟ یک نظرسنجی بزرگ از زوج‌های متاهل نشان داد که 81 درصد از زوج‌های برابری‌طلب خوشحال هستند در حالی که تنها 18 درصد از زوج‌های «سنتی» خوشحال هستند. بر اساس این تحقیق، زوج‌های برابری‌خواه 4.5 برابر بیشتر از زوج‌های سنتی در ازدواج شاد هستند. به نظر می‌رسد، تقسیم کار مساوی برای کارهای خانه در بیشتر موارد با روابط بهتر مرتبط است (و با تقسیم مساوی، بیشتر مطالعات حداقل به معنای تقسیم 30 درصد از 70 درصد است). تحقیقات به طور مداوم نشان می‌دهد که تقسیم کار خانه به طور مساوی با کیفیت روابط بهتر برای مردان و زنان مرتبط است. در واقع، وقتی کارهای خانه به طور مساوی تقسیم می‌شود، زنان رضایت زناشویی بهبود یافته و منفی گرایی کمتری در ازدواج خود نشان می دهند.
 
در حالی که تحقیقات قبلی نشان داده بود که کیفیت روابط مردان ممکن است در نتیجه تقسیم مساوی کارهای خانه آسیب ببیند، تحقیقات جدیدتر نشان داده است که مردان در حال حاضر ممکن است زمانی که کارهای خانه به طور مساوی تقسیم می شوند، از رابطه رضایت بیشتری داشته باشند.
 
ممکن است تقسیم کار مساوی در این روابط نباشد که آنها را شادتر می‌کند؛ بلکه این است که هر دو طرف احساس می‌کنند تقسیم کار عادلانه است. به عبارت دیگر، روابط برابر به احتمال زیاد منجر به این می شود که هر دو طرف احساس کنند تقسیم کار آنها عادلانه است و سپس منجر به یک رابطه شادتر می‌شود. یک مطالعه نشان داد که تقسیم نابرابر کارهای خانه باعث می‌شود، زنان این رابطه را ناعادلانه ببینند، که سپس باعث ناراحتی در رابطه و ناراحتی شخصی می شود. مطالعه دیگری نیز همین موضوع را در مورد مراقبت از کودک نشان داد - زنانی که در ترتیبات نابرابر والدینی بودند، مشکلات بیشتری را در رابطه با آن‌ها گزارش کردند که آن را ناعادلانه می‌دانستند. به عبارت دیگر، تقسیم نابرابر کار خانگی و مراقبت از کودکان تنها در صورتی ممکن است بر روابط شما تأثیر منفی بگذارد که آن را «ناعادلانه» ببینید.
اگرچه این تحقیق توضیح می‌دهد که چرا برخی از همسران تجاری ممکن است از این ترتیب خوشحال باشند و ازدواج‌های سالم و شادی داشته باشند، ممکن است برخی از همسران تجاری نیز وجود داشته باشند که توسط مردان یا یک جامعه مردسالار به یک رابطه کنترل‌کننده یا حتی توهین‌آمیز دستکاری شده‌اند. مطمئناً ازدواج‌های شاد و سالم بسیاری با نقش‌های جنسیتی سنتی وجود دارد، اما تحقیقات نشان می‌دهد که سوء استفاده ممکن است در زوج‌هایی با نقش‌های جنسی سنتی رایج‌تر باشد. برای زنانی که در رابطه با نقش‌های جنسی سنتی هستند، حتی متوجه نشانه‌های سوءاستفاده می‌توانند سخت‌تر باشد، خیلی کمتر برای کمک گرفتن. وقتی شریک زندگی شما کنترل کامل خانواده را در دست دارد و از مشارکت شما در تصمیم گیری های مالی امتناع می ورزد، این ممکن است نوعی سوء استفاده مالی باشد.
 
علاوه بر ترویج ارزش‌هایی که منجر به ظلم به زنان می‌شود، مسائل بسیار دیگری نیز در رابطه با همسران وجود دارد که از حوصله این مقاله خارج است، از جمله عدم مشارکت افراد رنگین پوست و خانواده‌هایی که زن و مرد متاهل نیستند. نسبت به یکدیگر و همچنین تعیین استانداردهای غیر واقعی برای زنان.
همانطور که جامعه ما تکامل می یابد، به نظر می رسد که روابط برابری طلبانه نسبت به روابط سنتی شادتر و پایدارتر است. با این حال، به نظر می رسد آنچه واقعاً مهم است این است که چقدر ترتیب را عادلانه می‌بینید و چقدر از تقسیم کار راضی هستید. این می‌تواند توضیح دهد که چرا برخی از همسران تجاری ممکن است از آنچه به نظر ما یک ترتیب بسیار ناعادلانه به نظر می‌رسد، راضی باشند.
 
بنابراین، آیا افرادی مانند هانا واقعا خوشحال هستند؟ آیا هیچ همسر و مادری واقعاً از نابرابری تقسیم کار در یک خانواده حتی در سال 2024 راضی است؟ نمی‌توان گفت. با این حال، با توجه به جامعه‌ای که به طور فزاینده‌ای برابری‌خواهانه در آن زندگی می‌کنیم، عادلانه دانستن این ترتیب و رضایت از آن روز به روز دشوارتر می‌شود.