انقلاب جنسی با قرصهای ضد بارداری آغاز شد تا گرهی را که رابطه جنسی را به هدف بیولوژیکی آن گره میزد، باز کند؛ یعنی کودکان! این قرص به زنان کمک کرد تا از بارداری ناخواسته خلاص شوند. اما همانطور که لوئیز پری (روزنامهنگار) استدلال کرده است، پیامدهای اجتماعی از افزایش شدید رابطه جنسی گاه به گاه تا تأخیر در ازدواج و کاهش زاد و ولد را نیز به همراه داشت.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، بلافاصله پس از قرص، لقاح آزمایشگاهی (IVF) زنان را قادر ساخت تا با ترکیب اسپرم و تخمک در خارج از بدن باردار شوند. سپس آنها میتوانند انتخاب کنند که کدام جنین را کاشت کنند. آیویاف یک راه حل تکنولوژیکی برای ناباروری بود. اما مانند قرص، پیامدهای کامل آن به تازگی در حال آشکار شدن است.
یک تکنیک جدید به نام غربالگری پلی ژنیک به والدینی که از IVF استفاده میکنند، اجازه میدهد تا جنینهایی را که ایجاد میکنند، تعیین توالی کنند تا تمایلات ژنتیکی خود را آشکار کنند. سپس والدین میتوانند احتمال اینکه جنین در نهایت به ویژگیهایی مانند اسکیزوفرنی، هوش بالا یا کوتاه قد در صورت کاشته شدن دچار شود، مقایسه کنند. در حالی که والدین ممکن است در مورد ویژگیهایی که برای آنها ارزش قائل هستند متفاوت باشند، بدون شک بسیاری از آنها از غربالگری پلیژنیک استفاده خواهند کرد.
از آنجایی که IVF ارزانتر میشود و پیشبینی چند ژنی دقیقتر میشود، بسیاری از والدین IVF را به صورت انتخابی انجام میدهند، بنابراین میتوانند آگاهانه از بین جنینهای دارای تنوع ژنتیکی انتخاب کنند. دیگران به انجام کارها به روش قدیمی ادامه خواهند داد، حتی اگر ریسک بیشتری داشته باشد. هر انتخابی که زوجهای خاص انجام دهند، در دسترس بودن اشکال جدید انتخاب جنین، جنسیت و تولید مثل را بیشتر از هم جدا میکند.
غربالگری پلیژنیک مزایای آشکاری دارد؛ مانند افزایش شانس داشتن زندگی سالم و شاد برای فرزندانمان! اما هزینههای احتمالی نیز وجود دارد. بخش سخت، این است که بفهمیم چه زمانی شک و تردید در مورد فناوریهای جدید مانند غربالگری چندژنی منعکسکننده یک تعصب روانی صرف است.
این واقعیت که چیزی مزایای کوتاه مدت آشکاری دارد به این معنی نیست که در بلندمدت برای ما خوب است. یکی از مشکلات استفاده از ابزارهایی مانند CRISPR برای انتخاب و اصلاح جنینها این است که در حال حاضر، جهشهای خارج از هدف در هنگام تلاش برای تغییر ژنهای فردی رایج هستند، چه رسد به صدها یا هزاران ژن! حتی بدتر از آن، در برخی موارد ما نمیدانیم که چرا برخی از ژنها با ویژگیهایی مانند قد، هوش یا سرطان ارتباط دارند یا اینکه چگونه برای شکل دادن به این ویژگیها تعامل دارند.
والدینی که غربالگری پلیژنیک انجام میدهند، ژنومهای کاملی را انتخاب میکنند که هر کدام ترکیبی کاملا طبیعی از اسپرم و تخمک هستند. برخلاف ویرایش ژن، انتخاب جنین هیچ خطر جدیدی را برای فرآیند IVF ایجاد نمیکند. درعوض به ما این حس را میدهد که کدام جنین کمتر به بیماری مبتلا میشود که ما نگران آن هستیم یا بیشتر احتمال دارد که دارای یک ویژگی باشد که ما به آن اهمیت میدهیم.
با این حال، تمایز بین انتخاب جنین و اصلاح ژن آنقدرها که به نظر میرسد، واضح نیست. ژنها همیشه جهش مییابند. در واقع، جهش منجر به تکامل میشود. اگر جهشهای تصادفی بخشی ثابت از طبیعت باشند، هیچ مشکلی در ژنهای تغییر یافته وجود ندارد.
هنگامی که ویرایش ایمنتر است و ما دانش کاملتری از نحوه تعامل ژنها برای شکل دادن به صفات داریم، دیگر خط روشنی بین انتظار برای جهش یا ترکیب شدن اسپرم و تخمک به روش های مطلوب و مداخله برای ویرایش مستقیم وجود نخواهد داشت. یک جنین ممکن است به اندازه استفاده از ابزارهای ویرایش نرم ژافزار برای بررسی املای مقالهای که در رایانه خود نوشتهاید، رایج باشد.
در نهایت، ترکیبی از انتخاب جنین و اصلاح ژن ممکن است، فقط برای ماندن در جایی که اکنون هستیم ضروری باشد. این به این دلیل است که دنیای مدرن بیسر و صدا انباشت جهشهای مضر را در همه ما پرورش میدهد. جهشهای ژنتیکی در طول زندگی ما اتفاق میافتد و برخی از آنها به فرزندان ما منتقل میشود. بیشتر جهشها از نظر تناسب اندام یا خنثی هستند یا مضر! به طور سنتی، بسیاری از جهشهای مضر با انتخاب طبیعی حذف میشوند: کودکانی که با بینایی ضعیف، تمایل به ابتلا به سرطان یا سیستم ایمنی ضعیف به دنیا میآیند، قبل از تولید مثل میمیرند.
اما پزشکی مدرن به ما اجازه میدهد تا عواقب جهشها را با درمانهایی مانند جراحی لیزر برای بینایی ضعیف، شیمیدرمانی برای سرطان دوران کودکی یا واکسنها و آنتیبیوتیکها برای جلوگیری از عفونت برطرف کنیم. کسانی که به تنهایی توانایی پرداخت چنین درمانهایی را ندارند، اغلب توسط برنامههای رفاه اجتماعی که توسط مالیاتدهندگان تامین میشود، یارانه دریافت میکنند.
جان توبی (روانشناس تکاملی) استدلال کرده است که اگر مهندسی ژنتیک را قبول نکنیم، در نهایت دچار «تحلیل ژنتیکی» خواهیم شد که زمانی اتفاق میافتد که بهطور پیوسته مقداری از زمان و منابع خود را صرف مبارزه با پیامدهای جهشهای مضر با داروها کنیم. مداخلات اجتماعی برخی تغییرات ژنتیکی نیز ممکن است برای جلوگیری از تهدیدات جدید برای سلامتی و رفاه ما به ویژه ناشی از انگلها و تغییرات محیطی، مورد نیاز باشد.