برای مخاطب حرفهای مقدماتی و برای مخاطب مقدماتی، پیچیده و دیریاب است. این را وقتی کتاب « فروید» جاناتان لیر را در دست می گیرید باید به خاطر داشته باشید. علاوه بر این باید به خاطر داشته باشید که این کتاب هر چند سر و شکلی مشابه زندگینامههای دیگری که نشر نو در سالهای اخیر منتشر کرده، دارد؛ زندگی نامه فروید نیست.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، اگر شما دانشجویی هستید که اینجا و آنجا چیزهایی از فروید شنیدهاید اما دقیقا نمیدانید که با چه چیزی رو به رو هستید، کتاب لیر میتواند شروع خوبی باشد. اما اگر از پیش مطالعهای در مورد فروید دارید، احتمالا کتاب را پر از نکات تکراری خواهید یافت. اگر چیزی از فروید نمیدانید، کتاب جاناتان لیر شروع خوبی نیست، هر چند نویسنده تلاش کرده است آن را ساده و قابل فهم بنویسد اما ارجاعهای فلسفی متن قابل ملاحظه است؛ موضوعی که نشان میدهد لیر چقدر تلاش کرده است تا فروید را در قامت یک فیلسوف و نه پایهگذار یک رویکرد تازه به سلامت روان معرفی کند.
جاناتان لیر، نویسنده کتاب فروید، استاد فلسفه و روانشناسی در دانشگاه شیکاگو است. او علاوه بر این که در مورد فروید نوشته، مفصل در مورد فلاسفهای مانند ارسطو، افلاطون، کیرکگارد، کانت و ویکتنشتاین هم نوشته است. بنا براین تعجبی ندارد که متن به جای اشاراتی به زندگی خصوصی و زمانه فروید، ارجاعات قابل ملاحظهای به ارسطو و افلاطون داشته باشد. برای کسانی که حوصله درگیر شدن با متون اصلی فروید را که اکثرا در سالهای اخیر با ترجمههایی نه چندان دلنشین و نادقیق منتشر شده است ندارد، و از جستجوی فروید در کارگاههای مختلف کلافه شدهاند، کتاب لیر میتواند مشکلگشا باشد.
کتاب از تعریضی به « گفت و گوی درمانی» آغاز میشود و در ادامه به این مساله میپردازد که روانکاوری مورد نظر فروید اصلا چگونه کار میکند و چرا پرداختن به آن مهم است. در فصل دوم، کتاب شرحی بر جایگاه میل جنسی در نظریه روانکاوی فروید ارائه میدهد و توضیح میدهد که چطور این مساله در روانکاوی فرویدی رشد کرده و جایگاه درخور خود را پیدا کرده است. اما شاید بحثبرانگیزترین ایدههای فروید در مورد تاویل رویا باشد که در فصل سوم کتاب به آن پرداخته شده است.
این قسمت از متن کتاب به دقت به تاویل و تفسیر گفتههای فروید در مورد رویا میپردازد و توضیح میدهد که دیالکتیک روانکاوی و رویا چگونه به پیشبرد یک گفت و گوی درمانی و از آن مهمتر به پشبرد روانکاوی به عنوان یک رویکرد به شناخت انسان کمک کرده است. در فصل چهارم که به مفهوم «انتقال» در روانکاوی فرویدی متمرکز است، متن با اشاره به برخی از نوشتههای بالینی فروید توضیح میدهد که رابطهدرمانی چگونه میتواند به فهم بهتری از موقعیت کسانی که برای درمان به روانکاوی مراجعه میکنند، کمک کند. لیر در اینجا به تغییر مفهوم انتقال در طول زمان هم اشاره کرده است اما بیشتر تمرکز خود را به انتقال در نمونههای مورد بررسی فروید متمکز میکند و توضیح میدهد که چگونه مساله انتقال میتواند اشکال و معانی متفاوتی به خودش بگیرد و با رفتارهایی متفاوت بروز پیدا کند.
در فصل پنجم، لیر توضیح میدهد که از نظر فروید ذهن انسان چگونه کار میکند، برخی از مهمترین کارهای متاخر فروید، از جمله «فراسوی اصل لذت» که در این متن به « دگرسوی اصل لذت» ترجمه شده است در این بخش بررسی میشود و به جایگاه موضوعاتی مانند تروما و وسواس در ایده فروید پرداخته میشود. ادیپ، سوپرایگو و ایدههای اجتماعی فروید در فصول، شش، هفت و هشت کتاب بررسی میشود که ارجاعات فلسفی آن بیشتر است، اما متن را از یک دستی خارج نمیکند. ضمن این که در این بخشها به نوشتههای مدرنتر در حوزه اخلاق و زندگی اجتماعی که متاثر از فروید تلقی شده هم پرداخته میشود. انچه متن تلاش میکند عرضه کند، در درجه اول نه فهمی تازه از فروید، بلکه فهم روشنی از روانکاوی فرویدی و جایگاه آن در زندگی مدرن است.
برخی از روشنترین تعاریفی که میتوان در مورد مفاهیم حوزه سلامت روان و درمان به آنها فکر کرد در کتاب جاناتان لیر عرضه شده است که از این نظر اهمیت کتاب را دو چنان میکند. ترجمه کتاب منهای پانویسهای بسیار مفصلی که در شرح ریشه برخی لغات کلیدی در اندیشه فروید دارد و شاید برای برخی مخاطبان خستهکننده و مایه حواسپرتی باشد، دقیق و روان است. هر چند میتوان گفت که استفاده از لغت مرسوم و جا افتادهای مانند «فتشیستم» به جای « فتیشگرایی» که در متن از آن استفاده شده، میتوانست این تنها دستانداز موجود را هم برطرف کند. به نظر میرسد هر کسی که در مقطعی از زندگیاش با فروید، روانکاوی و حوزه اندیشه درگیر بوده است، چارهای غیر از ملاحظه کتاب فروید جاناتان لیر نداشته باشد.
اگر نه به عنوان مهمترین شارح اندیشههای فروید در زبان فارسی، بلکه حداقل به عنوان یکی از مراجع قابل ملاحظه در این موضوع. با این حال، اگر به دنبال جایگاه فروید در تاریخ اندیشه هستید، کتاب لیر کمکی چندانی به شما نخواهد بود، هیچ ارجاعی به زمانه فروید، زندگی شخصی او، و بالا و پایین اندیشه هایش تا شکلگیری آن چیزی که در آخرین روزهای زندگیاش به عنوان مکتب روانکاوی فرویدی پا گرفته بود در کتاب دیده نمیشود. از این نظر، بازار کتاب فارسی هنوز نیازمند کتابی در مورد اندیشمندی به نام زیگموند فروید که در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم میزیست، باقی خواهد ماند.